یسنا با ارزشترین بخش اوستا
به خامه موبد پدرام سروش پور
ویرایش و اصلاح : فریدون راستی
« آنها با احترام و سپاس به زمین و خورشید نگریستن را بدترین گناه میشمارند، زیرا تعالیم مذهبی را تحریف می کنند.آنها نیکاندیشان را بسوی دروغ و گمراهی میکشانند، کشتزارها را ویران کرده و بر علیه پرهیزکاران سلاح بکار میبرند.»
اوستای پاک،گاتها – هات ۳۲- بند ۱۰
اوستا کتاب دینی زرتشتیان در زمان ساسانیان در ۲۱ نسک در قالب سه بخش گاسانیک(۷نسک(، هاتکمانسریک(۷ نسک( و داتیک (۷ نسک( جمعآوری شده بود که پس از ساسانیان تنها یک چهارم این اوستا باقیمانده. که در قالب پنج بخش یسنا، یشتها، ویسپرد، وندیداد و خرده اوستا هم اکنون موجود میباشد.
یسن/یسنه/یسنا (اوستایی:yasna فارسی میانه:یسن( معنی آن «ستایش و نیایش» است. واژه اوستایی اسمی است ساخته شده از ریشه yaz: «ستودن» و پسوند na. در تفسیر پهلوی yazishn و واژه «جشن» فارسی نو بازمانده این واژه است. یسنا نخستین بخش اوستاست و از آن جهت یسنا را با ارزشترین بخش اوستا باید دانست که مجموعه آموزههای اشوزرتشت شامل ۱۷ سرود آسمانی پیامبر را در میان خود جای داده است. جایدادن این سرودها در دل یسنا به قسمی هوشمندانه صورت گرفته که گاه این باور را قدرت میبخشد که نوعی دانش مینوی در شکل گیری آن بوسیله موبدان نقش داشته است. موبدانی که از چندهزار سال، در فراز و نشیبهای گسترده این مرز و بوم از جمله یورش اسکندر این نامه مینوی را به هر طریقی و گاه سینه به سینه حفظ کردند. این بار بعد از حمله اعراب، با جای دادن سرودههای اشوزرتشت در دل با ارزشترین نیایشهای دینی و با تکیه بر آیینهای یسناخوانی، در اصل ماندگاری این گنجینه مینوی را باعث گردیدند.
سایر بخشهای یسنا شامل روحانیترین نیایشهای دین زرتشتی است. که سالها موبدان و زرتشتیان در آیینهای گوناگون دینی به سرایش آن میپرداختند از جمله مهمترین این مراسمها یسناخوانی بود که همزمان با آیینهای آغازین گهنبار صورت میگرفت، که به این کار «یزشنه کردن» نیز گفته میشد. در روزگاران گذشته هفت تن از موبدان که در سر آنان موبد دیگری که زوت خوانده میشد قرار داشت این مراسم را برگذار میکردند. در بخشهای مختلف اوستا از جمله ویسپرد و وندیداد در مورد این هشت موبد با اسم و وظایفی که حین مراسم بایست انجام دهند نوشته شده است. امروزه یک موبد راسپی به تنهایی کار هفت موبد را انجام داده و در کنار موبد زوت این مراسم را برگزار میکنند.
استاد پورداوود در مقدمه کتاب یسنا دلیل اینکه در پارینه هشت تن به «یزشنه» گماشته میشدند و امروزه تنها دو موبد میباشند را در کاهش انبوه پیروان مزدیسنا پس از حمله اعراب به ایران میداند. (← پورداود، ۱۳۵۶، ص ۱۶(
اگر چه نام هیچکدام از این موبدان در گاتها نیامده است ولی اشوزرتشت در یکجا یعنی هات ۳۳ بند ۶ خود را زئوتر(زوت( یا پیشوای دینی خوانده است. البته آیینهای دینی و مراسمهایی که روحانیون برگزار میکردند هیچگاه با پیامبری اشوزرتشت آغاز نشده بود. بلکه انسان از همان ابتدا نگاه ویژهای به قدرتهای ناشناخته و نادانستههای معنوی داشته که شکلگیری مراسمها، آیینهای مذهبی و به طبع آن گروههایی به نام روحانیان را باعث میشده است. اشوزرتشت با پیامبری خود به روشنی در مقابل بسیاری از این دیدگاههای نادرست ایستاد و با ارائه جهانبینی خود پایهگذار تحول بزرگی در فرهنگ دینی مردم گردید و خود هیچگاه در گاتها سنتی در مقابل سنتهای رایج، آیینی در مقابل آیینهای رایج و مهمتر از همه گروه روحانیانی در مقابل روحانیان جامعه(کرپانها – اوسیچها(* قرار نداد. شاید به همین دلیل در گذر زمان بسیاری از آیینها و نیایشهای کهن بعد از گذر از بوته اندیشههای پیامبر بار دیگر به باورهای دینی مردم راه یافتند. انجمنی هم که به نام انجمن مغان در گاتها اسم برده شده است قبل از اشوزرتشت وجود داشته و پیامبر از اهورامزدا میخواهد تا بتواند انجمن مغان را با خود همراه کند با توجه به معنی آن اکثر پژوهشگران شرقی و به خصوص موبد آذرگشسب و استاد پورداود این انجمن را انجمن برادری و برابری دانسته و مراد اشوزرتشت از آن را کل پیروان و گروندگان به دین زرتشتی میدانستهاند نه گروهی خاص.( ← آذرگشسب، ۱۳۸۳، ص ۲۱۲(
از ۷۲ بخش یسنا به غیر از ۱۷ بخش آن موسوم به گاتها که کهنترین بخش یسنا میباشند سایر بخشها، باورها و نیایشهای کهن و حتی قدیمتر از اشوزرتشت میباشند که سالها بعد با دگرگونیهایی به یسنا اضافه شدهاند. دکتر تفضلی نیز بر این باور است که سایر بخشهای اوستا به غیر از گاتهابیانگر دین زرتشتی متاخرتر یا سالها بعد از اشوزرتشت میباشد که بسیاری از عقاید قدیم ایرانی و هندوایرانی که در نیایشها و آیینهای دینی قدیم منعکس بود، همراه با اسطورهها و افسانههای خدایان آن زمان را شامل میشده است. (← تفضلی، ۱۳۷۸، ص ۳۹(
اما این اندیشهها و باورهایی که در قالب سایر بخشهای یسنا به دین زرتشتی وارد شدهاند دو خصوصیت منحصربهفرد و باارزش را دارا میباشند. نخست اینکه بسیاری از باورهای فرهنگی و دینی پیش از اشوزرتشت از جایگاه والایی برخوردار بودهاندهمچنین تقدس و پاسداری آفریدههای نیک اهورامزدا مثل نور و گرما که یکی از ارکان شکلگیری و بقای زندگی است و نماد آن آتش و خورشید و ماه و ستارگان بوده است. آب که دومین اصل حیات است و زمین یا خاک . در کنار این نمادهای طبیعی نیکی نمادهای ماورای طبیعی نظیر راستی، مهر و عهد پیمان و … ارزش والایی را به اندیشههای ایرانی قبل از پیامبر دادهاند. از آنجایی که به درستی ایرانیان را دارای کهنترین فرهنگی میدانند که به یکتایی آفریدگار باور داشتهاند. پس ایرانیان ملتی بودهاند که این راه یعنی پیبردن به یکتایی آفریدگار هستی را کامل طی کردهاند و به درستی همین ستایش آفریده های تاثیرگذار و نیک اهورامزدا پله پیشین راه یافتن به یکتایی اهورامزدا بوده است. به عبارتی تنها در چنین فرهنگی مردم آمادگی فکری لازم را بدست آوردهاند تا بتوانند پیامبری به نام اشوزرتشت را با تکیه بر باور آگاهی انسانها، نه تکیه بر معجزه و کارهای فراطبیعی بپذیرند و درک کنند.
دوم اینکه تمامی این باورها سالها بعد و مطمئنا بعد از گذر از اندیشهها و جهانبینی اشوزرتشت به کتاب دینی زرتشتیان راه پیدا کردهاند که نمونههای باارزش بسیاری را در یسنا میتوان بررسی کرد شاید مهمترین آنها مراسم و آیینهای هوم میباشد. آنچه از گاتها بر میآید اشوزرتشت به صورت مستقیم با آیینهای هوم و قربانی که در زمان او برگزار میشده به مخالفت پرداخت و استاد پورداود در یادداشتهای گاتها در مورد این بند، بر این باور است که : «پیغمبر ایران در بند ۱۴ از هات ۳۲ هوم را اراده کرده و آریاییهای دیو یسنا را از اینکه در مراسم سئوم(هوم( بفرمان پیشوایان بیهوده خون چهارپایان ریزند باین امید که پروردگاری بیاری آنان خواهد آمد، را نکوهیده است.» (← پورداوود، ۱۳۵۶، ص ۳۹(
(*نکته ای کوتاه پیرامون این بند از فریدون راستی:
اینکه مفسرین و گزارشگران اوستای پاک این بند از گاثاهای پاک را به مخالفت اشوزرتشت با برگزاری آیینهای مربوط به گیاه مقدس هوم برداشت کرده اند یکی از بی اساس ترین کج فهمی ها و گاه دشمنی های آشکار با دین زرتشتی میباشد. گیاه مقدس هوم در جایجای اوستای پاک و یسنا مورد ستایش بوده است و اصولا هوم ایزد یکی از ایزدان والا مقام زرتشتی میباشد که بهدینان در نمازهای روزانه آن را میستایند. آنچه اشو زرتشت در این بند مورد نکوهش قرار می دهند آیین های دیو پرستی پیروان خدایان پنداری و دروغین میباشد که در آن زمان برخی از دیوپرستان هم دوره اشو زرتشت از گیاه مقدس هوم هم در آن آیین ها بهره میبردند ولی اصولا از آنجایی که روح آن آیین ها با خداپرستی راستین و ارزش های مزدیسنا در تضاد آشکار بود اشو زرتشت به مخالفت با ماهیت کلی و روح آن دستگاه دروغین پرداختند و صرف استفاده از گیاه مقدس هوم در جریان برگزاری آن مراسم به تنهایی دلیلی بر نکوهش گیاه مقدس هوم توسط اشو زرتشت نیست.(
امروزه مراسم بسیار روحانی و زیبایی به نام واجیشت گهنبار با گیاه هوم برگزار میشود که کوچکترین اثری از قربانی و آن رسمهای گذشته در آن نیست و خود نمونه دیگری است از پویایی سنتها و دگرگونی مراسمهای کهن در راستای درک پیام پیامبرشان اشوزرتشت در گاتها. و آنچه مشخص است اشوزرتشت هم به هیچ وجه به مقابله یا به قصد نابودی سنتها و باورهای گذاشته نیامده است بلکه بسیار از پژوهشگران او را در اصل یک مصلح میدانند، که زمینه درست شدن و به راستی گراییدن، آیینها و سنتهای کهن را فراهم آورده است.
یسنا شامل ۷۲ بخش میباشد که در اوستایی هر کدام از این بخشها را یک «ها» میگویند. هر یک از این فصلها (ها/هات( به چند بند تقسیم میشود که برخی بلند و پاره ای دیگر کوتاهند. معمولا موضوع هر کدام از بخشهای یسنا متفاوتند ولی گاهی یک یا چند بخش آن در مورد یک موضوع میباشند. اگر بخواهیم نگاهی اجمالی به بخشهای یسنا و موضوعات آنها داشته باشیم به شرح زیر میباشد:
هاتهای ۱ تا ۸ شامل ذکر ایزدانی است که در مراسم «یزشن خوانی » صدا زده میشوند. که در بالای این ایزدان اهورامزدا قرار دارد بعد از اهورامزدا، ستایش امشاسپندان به عنوان فروزههای مستقیم اهورامزدا ایزدان قرار دارد.و بعد ستایش ایزدان، همانطور که بیان شد احتمالا این ایزدان خدایان قبل از اشوزرتشت بودهاند که در یسنا جای خود را از خدایی به ایزدان یا فرشتگان لایق ستایش و آفریده اهورامزدا تغییر دادهاند. ایزدانی همچون «مهر دارنده دشتهای فراخ»، «سروش پاداشدهنده پیروزگر»،«رشن راستترین»، «ارشتاد جهانافزا»، «چیستا ایزد دانش»،«خورشید و ماه و تیشتر نماد نور و گرما»، «آذر و آبان و سپندارمز نمادهای زندگی آتش و آب و زمین» و …
در هات اول و دوم درباره زوهر و برسم[۱] دعایهایی بیان شده که به این دلیل آنرا «برسم یشت» نیز مینامند.هات سوم تا هشتم نیز به نام «سروش درون» مشهور است که علاوه بر گهنبارها در آیینهای درگذشتگان نیز خوانده میشود.
هات ۹ تا ۱۱ هوم یشت نامیده میشود. در این یسن درباره گیاه هوم و نخستین تهیه کنندگان شیره هوم و پسری که به عنوان پاداش به هر یک داده شده است گفته شده است. سه نفر از این چهار نفر به ترتیب ویونگهان پدر جم، اثفیان پدر فریدون و ثریته پدر گرشاسب میباشد. چهارمین نفر که احتمالا در راستای زرتشتی شدن این آیین کهن به این سه نفر اضافه گردیده است پوروشسب پدر اشوزرتشت میباشد. آنچه که در هوم یشت حائز اهمیت است حذف شدن کلیه آیینهای قربانی و مذهبی رایج قبل از اشوزرتشت میباشد که پیامبر در گاتها آنها و روحانیانی که برگزارکننده آن بودند را نفی کرده بود. همانطور که بیان شد در حال حاضر مراسم «یزشنه» که همراه با آیینهای فشردن گیاه هوم برگزار میشود یکی از آیینهای زیبا و روحانی زرتشتی میباشد که در آغاز گهنبارها برگزار شده و امروزه به نام «واج یشت» خوانده میشود.
هاتهای ۱۲ و ۱۳ شامل اقرار به دین مزدیسنی (زرتشتی( میباشد. که به دعای فرورانه نیز مشهور است و بسیار نزدیک به زبان گاتها یا سرودهای اشوزرتشت میباشد.
«من اقرار دارم که مزداپرست زرتشتی با ایمان و اعتقادم. من ایمان دارم به پندار نیک اندیشیده، من ایمان دارم به سخن نیک گفته شده، من ایمان دارم بکردار نیک کرده شده. من ایمان دارم بدین مزدیسنا که جنگ براندازد و سلاح را کنار گذارد به ختودت(خویشی ورزیدن، برادری( امر کند(دین( مقدسی که در میان همه (دینهایی( که هست و خواهد بود بزرگترین و بهترین و زیباترین است. آن (دین( اهورایی زرتشتی. همه چیزهای نیک را باهورا مزدا سزاوار میدانم، این است ایمان (اعتراف( بدین مزدیسنا.»
)اوستای پاک ، یسنا ۱۲ بند ۹(
این اقرار بخشی از اوستای روزانه کشتی نو کردن میباشد که هر زرتشتی روزی ۵ بار آن را در راز و نیاز با خدا تکرار میکند. این دو بند به قدری تاثیرگذار میباشند که هر خوانندهای را به تحسین وا میدارند استاد پورداود در مورد این اقرار در کتاب یسنا خود این چنین یادداشت باقی گذارده است: «چنانکه ملاحظه میشود این اعتراف چندین هزارساله نیاکان ما دارای جمیع مزایای اخلاقی است چیزی نگفته نمانده که ما بتوانیم امروزه به آن بیفزاییم دینی که در چنین عهد کهن اعترافش این بوده ما هم بجاست که این اعتراف را در کمال سرافرازی بزبان رانیم و همچنین به یاد داشته باشیم که اینها و بسیاری از قطعات دیگر اوستا و به خصوص گاتها گویای آغاز تمدن ایران است. چنانکه تمدن و تاریخ ایران گویای اثرات همین دستور مقدس است.»( (← پورداود، ۱۳۵۶، ص ۱۸۴-۱۸۵(
هاتهای ۱۴ تا ۱۸ که به «ستوت یسن» موسوم میباشند همانطور که از معنی آن بر میآید (ستایش و نیایش( دعاهایی ویژه ایزدان شامل میشوند.
«اهورامزدای پاک و رد پاکی، بزرگترین ایزد خوب کنش، آن تواناترین جهانافزا، دادار آفرینش نیک را میستاییم»
(اوستای پاک، یسنا ۱۶ بند ۱(
«نخستین آفریدگان آفرینش پاک دادار اهورامزدای شکوهنده خرهمند را میستاییم. بهمن را میستاییم، اردیبهشت را میستاییم، شهریور را میستاییم، سپندارمز را میستاییم، خرداد و امرداد را میستاییم»
(اوستای پاک، یسنا ۱۶ بند ۳(
«آفریدگار اهورامزدا را میستاییم، آذر را میستاییم، آبهای نیک مزدا داده را میستاییم، خورشید تیزاسب را میستاییم، ماه و ستاره تیر را میستاییم، ………….»
(اوستای پاک، یسنا ۱۶ بند ۴(
«آفریدگار اهورامزدا را میستاییم، مهر دشتهای فراخدهنده را میستاییم، سروش پاک را میستاییم، رشن راستترین را میستاییم، بهرام اهورا داده را میستاییم ……………»
(اوستای پاک، یسنا ۱۶ بند ۵(
هات ۱۹ تا ۲۱ «بغان یشت» خوانده شده است که یکی از بخشهای با ارزش یسناست که به تفسیر سه دعای بنیادین دین زرتشتی یعنی «یتااهو وئیریو» ، «اشم وهو» و «ینگهه هاتام» میپردازد. هات ۱۹ در جهت شناساندن ارزش «یتااهو وئیریو» و تفسیر آن میباشد. هات ۲۰ در مورد «اشم وهو» و هات ۲۱ در مورد «ینگههاتام» میباشد.
هات ۲۲ تا ۲۶ مجموعهای از نیایشهاست که در آن از ایزدان مختلف ازجمله مهر و سروش و آذر و همچنین فروهرهای نیکان نام برده است.
«خواستار ستاییدنم همه ایزدان مینوی و گیتوی(جهانی(، فروهرهای نیرومند بسیار پیروزگر پاکدینان، ……..»
«خواستار ستاییدنم فروهرهای هر یک از پاکان هر زمانی را که در روی زمین مرده است فروهر پارسا: چه زن، چه نابرنا، که در کار و کوشش به سر برد و از این خانه درگذشت و به امید ستایش نیک و پاداش میباشد………»
(اوستای پاک، یسنا ۲۳ بند ۳(
هات ۲۷ متن اصلی سه دعای بنیادین زرتشتی یعنی «یتااهو وئیریو» ، «اشم وهو» و «ینگهه هاتام» میباشد که به صورت نمادین آغازگر بخشهای گاتها یا سرودهای اشوزرتشت در یسنا میباشد که از هات ۲۸ آغاز میگردند.
هات ۲۸ تا ۳۴ اولین بخش از ۵ بخش گاتها به نام اهنودگات میباشد.
هات ۳۵ تا ۴۱ که به نام هپتنگهائیتی مشهور است به نثر بوده و یکی از زیباترین و بعد از گاتها کهنترین بخشهای یسنا میباشد که موبدان اندیشمند شاید به همان باور پاسداری سرودهای پیامبر، هپتنگهائیتی که یکی از مقدسترین نیایشهای دینی است را در دل بخشهای گاتها جای دادهاند.
هات ۴۲ در زمره هپتنگهائیتی نبوده و ستایشی است ویژه چیزهایی که در آیینهای «یزشنه» به کار برده میشود.
هات ۴۳ تا ۴۶ دومین بخش گاتها را به نام اشتودگات شامل میشود.
هات ۴۷ تا ۵۰ بخش سپنتمدگات گاتها را شامل میشود.
یسن ۵۱ چهارمین بخش گاتها به نام وهوخشتر را شامل میگردد.
یسن ۵۲ در شمار گاتها نبوده و ستایشی است برای ایزد «اشی» که ایزد دارایی و توانگری میباشد.
یسن ۵۳ پنجمین بخش گاتها به نام وهشتوایشگات را شکل میشود.
هات ۵۴ نماز «ائیرشمن» میباشد که بسیار نزدیک به شیوه متون گاتهایی میباشد.
هات ۵۵ در ستایش گاتها، سرودهای آسمانی اشوزرتشت میباشد«گاتها پناه و نگهدارنده ما هستند و خورش مینوی هستند. از برای روان ما خورش و پوشاکاند، باشد که گاتها به ما پاداش خوب، پاداش بزرگ، پاداش راستی دهند در جهان دیگر و پس از جدایی تن و نیروی بوی(ادراک(
(اوستای پاک، یسنا ۵۵ بند ۲(
«ستوت یسن را میستاییم که نخستین آیین (دین( جهان است آنکه بر برشمرده شده، آموزانیده شده، استوار شده، ……….. و جهان هستی بخواست خویش نو کنند.»
)اوستای پاک، یسنا ۵۵ بند ۶(
هات ۵۶ نمازی است خطاب به ایزدان جهت کسب یاری آنانهات ۵۷ درباره ایزد سروش است که به ایزد فرمانبرداری در دین شناخته میشود. که در ادبیات دینی به نام «سروشیشت» نامیده میشود.
«سروش پاک خوب بالای پیروزمند گیتیافزای پاک و رد پاکی را میستاییم. نخستین کسی که در میان آفریدگان مزدا، در نزد برسم گسترده، بستایید اهورامزدا را، بستایید امشاسپندان را، بستایید نگهبان و آفریدگار را……….»
)اوستای پاک، یسنا ۵۷ ، کرده ۱، بند ۲(
«کسی که پس از آنکه دو گوهر: سپندمینو و انگرهمینو(اهریمن( پدید آمدند، بخواب نرفت، کسی که آنچه از راستی است، در همه روز و شب پاسبانی میکند و …..»
(اوستای پاک، یسنا ۵۷ ، کرده ۷ ، بند ۱۷(
هات ۵۸ در ستایش نماز و نیایش به درگاه اهورامزداست
«این را پیروزی دانیم: این نماز نیک بنیاد به اشا(راستی( پیوسته را، به آرمئیتی پیوسته(ایمان( را، نمازی که بنیادش اندیشهنیک، گفتارنیک، و کردار نیک است.»
)اوستای پاک، یسنا ۵۸ بند ۱(
هات ۵۹ تکرار دعاهای هاتهای ۱۷ و ۲۶ میباشد.هات ۶۰ مشتمل بر یکسری دعا برای مکانهای یا سرزمینهایی است که یکتاپرستان در آن اقامت دارند.
«باشد، در این خانومان، شنوایی بناشنوایی(نافرمانبری(، چیره گردد، آشتی به جنگ، رادی(جوانمردی( به نارادی، فروتنی به برتنی(خودپسندی(، گفتار راست گفته شده، به گفتار ناراست گفتهشده و در نهایت راستی بر دروغ چیره گردد.»
)اوستای پاک، یسنا ۶۰ بند ۵(
هات ۶۱ باز هم در ستایش سه دعای بنیادین دین زرتشتی یعنی «یتااهو وئیریو» ، «اشم وهو» و «ینگهه هاتام» میباشد.هات ۶۲ در پاسداری از آتش است که در فرهنگ دینی زرتشتیان به عنوان منشا نور،نیایش سوی نیز میباشد.
«ستایش و نیایش، پیشکش خوب و آرزوشده از برای تو ای پور اهورامزدا، تویی برازنده ستایش، تویی برازنده نیایش، ….. ، ای خوشا مردی که ترا از روی راستی بستاید، هیزم در دست، برسم در دست، شیر در دست، …….»
)اوستای پاک، یسنا ۶۲، بند ۱(
«…….. تا که هماره در این خانمان سوزان بُوی(آذر(، تاکه در این خانمان روشن بوی، در روزگارانی دیرپایا، تا رستاخیز توانا، …….»
)اوستای پاک، یسنا ۶۲، بند ۳(
هات ۶۳ تا ۶۹ هاتهایی است که در ستایش آیین فراهم آوردن آب تقدیس شده باید خوانده شود.
«ای آبها رامش گزینید درین جایگاه، تا هنگامیکه زوت ستایش بجای میآورد……»(اوستای پاک، یسنا ۶۵ بند ۹(
«ای آبها، یک خواهش بزرگ از شما دارم، آن را بمن ارزانی دارید، آن بخشایش بزرگی که از پرتو آن از پیرگی و فریب بر کنار توان بودن……»
«ای آبها چندگونه بخشایش آزومندم: نیرو و فرزندان نیک کسانی آرزو شده که جویای زیان رسانیدن نیستند نه بزدن آنان، نه کشتن، نه ستمکردن، نه به ربودن…….»
)اوستای پاک، یسنا ۶۵ بند ۱۱(
یسن ۷۰ تا ۷۲ مشتمل بر یک سلسله دعاهاست.
«بشود که ما فزون گفتار ایزدی بگسترانیم، تا که سوشیانتهای کشورها از پی سود مردم، آواز برآورند. بشود که سوشیانت شویم، بشود که پیروزمند شویم، بشود که از دوستان ارجمند اهورامزدا شویم، ما مردمان پاکی که باندیشه نیک اندیشیم، بگفتار نیک سخن گوییم و بکردار نیک عمل کنیم.»
)اوستای پاک، یسنا ۷۰ بند ۴(
و در انجام این با ارزشترین و مهمترین بخش اوستا با این باور زرتشتی در آخرین بند آخرین هات (۷۲(یسنا به زیباترین بیانی به پایان میرسد که :
«راه در جهان یکی است و آن راه راستی است و دیگر راهها بیراهه است.»
پانوشت :
]۱[ زوهر نثاری است برای آتش و یا آب در دین زرتشتی دو نوع زوهر به کار میرود زوهر آب و زوهر آتش. برسم شاخههای به هم تافته دسته شده درخت انار یا میلههای فلزی که موبد در هنگام آیینهای دینی به دست میگیرد.شمار این مفتولهای فلزی یا شاخههای درخت از ۳ تا ۳۳ گفته شده است.(← راشد محصل، ۱۳۶۴، ص ۱۶(
یاری نامه :
موبد آذرگشسب، فیروز (۱۳۸۳(. گاتها سرودهای اشوزرتشت. تهران: انتشارات فروهر
پورداود، ابراهیم، (۱۳۵۶(، یسنا جلد اول و دوم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
تفضلی، احمد (۱۳۷۸(. تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: انتشارات سخن
راشد محصل، محمدتقی (۱۳۶۴(. اوستا(ستایشنامه راستی و پاکی( – از ایران چه میدانم؟/۳۹. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی