فروردینگان

جشن فروردینگان

 

جشن های ماهانه

فَروَردینگان یا فروردگ یکی از جشن‌های ماهانهٔ زرتشتی است. روز برگزاری این جشن نوزدهم فروردین ماه است. فرودگ یا فروردینگان جشنی است برای یادبود درگذشتگان و از آنجا که در دین زردشتی، آیین‌های سوگواری به اشکالی که می‌شناسیم، وجود ندارد، این مراسم به صورت جشن برگزار می‌شود و مردم روان درگذشتگان را هم در شادی خود شرکت می‌دهند.

 


جشن‌ها در ایران باستان

در ایران قدیم، به مناسبت‌های گوناگون جشنی برگزار می‌شد و از آنجا که «جشن» نوعی عبادت به شمار می‌آمد، برگزاری آن رنگ و صبغه دینی به خود گرفته بود. در باورهای ایرانی، برخی از این جشن‌ها، جشن‌های واجب بود، مانند گاهنبارها که جشن‌های سالگرد آفرینش‌های شش‌گانه (آسمان، آب، زمین، گیاه، چارپای مفید و انسان) هستند و برخی جشن‌های مستحب، مانند جشن‌های برابری نام روز و ماه که جشن‌های ماهانه خوانده می‌شود.


فروردینگان یا جشن ماهانهٔ ماه فروردین

در گاه‌شماری زرتشتی هر روز ماه را با نام یکی از امشاسپندان و ایزدان می‌خواندند. در هر ماه، در روزی که با نام آن ماه همنام می‌شد، جشنی برگزار می‌کردند که برخی از این جشن‌ها از عمومیت و اهمیت زیادی برخوردار بودند و تا امروز اعتبار و اهمیت خود را حفظ کرده‌اند، مانند جشن فروردینگان (۱۹ فروردین)، جشن تیرگان (۱۳ تیر)، جشن مهرگان (۱۶ مهر) و جشن اسفندگان (اسفند ۵). روز نوزدهم هر ماه «فروردین» نام دارد و نوزدهم فروردین جشنی برگزار می‌شد، به نام «فروردینگان» که به آن «فرودگ» نیز می‌گویند.


فروهر

فروردین به معنای فروهرها و ماه فروردین اصلاً ماه فروهرها و این جشن در تجلیل از فروهرهاست. فروهر (Frawahr) که صورت اوستایی آن فروشی (Fravashi) و صورت فارسی باستان آن فرورتی (Fra-vrti-) است، یکی از موجودات اساطیری ایران و از بحث‌انگیزترین آنهاست. هر انسانی از پنج عنصر تشکیل شده‌است:

  • روان
  • جان (اساس زندگی)
  • فروشی («خود» آسمانی او)
  • وجدان
  • تن

فروهر یا فروشی بخشی از وجود مینوی انسان است که روح محافظ اوست. هر بدی که آدمی بر زمین کند، بر «خود آسمانی او تأثیر نمی‌گذارد و فقط وجود زمینی انسان است که به سبب گناهانش در دوزخ رنج می‌برد. به عبارت دیگر، فروهر روح پاسبان آدمی است که پیش از تولد وجود دارد و پس از مرگ نیز باقی می‌ماند. روان پس از مرگ به فروشی خود می‌پیوندد. از آنجا که فروهرها یکسره پاکند، از یاوران نیروهای اهورایی به شمار می‌آیند و اهورامزدا را در نبرد با اهریمن یاری می‌کنند. آنان همچون «سواران دلاور نیزه به دست» به صف ایستاده‌اند و مانع فرار اهریمن از جهان روشنی می‌شوند که با زور در آن وارد شده بود.

در مورد معنای این کلمه نظرات گوناگون ارائه شده‌است. ظاهر کلمه از پیشوند «فرا_» و بن فعلی «ور» و پسوند اسم مونث‌ساز «تی» ساخته شده‌است. اما چون بن «ور» معانی گوناگونی در زبان‌های باستانی ایران دارد، در مورد معنای این کلمه اختلاف نظر است. برخی ایران‌شناسان معنای «گزینش» را برای آن در نظر گرفته‌اند و با این معنی، فروهر آن بخشی از انسان است که توانایی گزینش میان خوب و بد را دارد. برخی دیگر «ور» را به معنای «پوشاننده، در برگیرنده» می‌پندارند و «فروهر» را «نگاهبان، پشتیبان» معنا می‌کنند. «ور» به معنای «آبستن کردن» نیز است و با این معنا، می‌توان ارتباط فروهرها را با زاییدن توجیه کرد. چون در مراحل اولیه جامعه آدمی، باور مردم این بود که آنچه باعث آبستنی زنان می‌شود، ارواح نیاکان است. اما پیشنهادی که از همه معقول‌تر به نظر می‌رسد، عقیدهبیلی (Bailey)، ایران‌شناس بزرگ، است که این واژه را از بن «ورتی» (varti_) به معنای «دلاوری» می‌گیرد و معتقد است فروهر نماینده روان پهلوانی در گذشته بود که مجسمه دلیری شناخته می‌شد. در این صورت، باید فرض کرد در میان ایرانیان رزمنده، روزگاری آیین پرستش پهلوان رایج بوده و بازماندگان، پهلوانان درگذشته را ستایش می‌کردند تا از نیروی پهلوانی بالقوه آنان کمک و مدد بگیرند. فروهرها را موجوداتی مونث و بالدار و جنگجو می‌دانستند که در آسمان زندگی می‌کنند. از این‌رو، بسیار چست و چالاک‌اند تا در هنگام لزوم با سرعت و شتاب به کمک خویشان خود بشتابند. بازماندگان نیز با خیرات و خواندن دعا موجبات خشنودی خاطر آنان را فراهم می‌کردند.

عقیده به فروشی باوری پیش زرتشتی و متعلق به دوران آریایی‌هاست. در اساطیر هند نیز باوری مشابه، با نام پیتارا (Pitara) وجود دارد. و جشن مربوط به آنها را موکتاد (Muktad) می‌نامند. زمان بازگشت فروهرها به زمین نیز در نوروز و ماه فروردین با زمانی که در دیگر تمدن‌های هند و اروپایی برای این واقعه قائل بودند (نیمه ماه مارس) تطبیق می‌کند. باوری که محکم و با قدرت به دین زرتشت راه یافت و کاملاً رنگ دینی به خود گرفت. در اوستا، قدیمی‌ترین ذکری که از فروشی‌ها شده‌است، در یسنای هفت‌هات است. گذشته از این، سرودی مفصل در اوستا در ستایش از فروشی‌ها داریم به نام فروردین یشت که یشت سیزدهم و بلندترین یشت اوستا ست. در این یشت، هم عناصر بسیار کهن و هم عناصر زرتشتی به چشم می‌خورد و در آن، از فروهر همه پاکان و پادشاهان و پرهیزگاران مشهور یاد شده‌است. بیش از سیصد و پنجاه اسم در این یشت آمده‌است. «همه فروشی‌های نیرومند، مقدس و نیک راستان را می‌ستاییم، از گیه مرتن (کیومرث) تا سئوشینت (سوشیانس) پیروزگر» (یشت ۱۳، بند ۱۴۵). در مصائب و سختی‌ها و ناخوشی‌ها و بیم و هراس باید از فروهرهای نیکان یاد کرد و کمک خواست. فروهر هر یک از نامداران برای رفع بلای مخصوصی خوانده می‌شود، مثلاً فروهر جمشید برای رفع فقر و خشکسالی، فروهر فریدون برای رفع ناخوشی، فروهر گرشاسب علیه دشمن و دزد. فروشی‌ها وظیفه توزیع آب را بر دوش دارند و از این منظر، همکار خرداد، امشاسپند موکل بر آب، هستند. همچنین در نبرد تیشتر، ایزد باران، با اپوش، دیو خشکسالی، یاری‌رسان تیشترند. فروهرها از پیکر گرشاسب نیز که تا هزاره اوشیدرماه در بی‌هوشی به سر می‌برد، محافظت می‌کنند.


جشن ده روزهٔ فروردگان یا جشن همسپثمیدیه

لازم به یادآوری است که ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه از هر دو جشن ماهانهٔ فروردینگان و از جشن ده روزهٔ جشن همسپثمیدیه، که از اشتاد روز (۲۶ اسفند) تا انیران روز (۳۰ اسفند) و پنج روز گاتا یا همان پنجه دزدیده (پنج روز اول فروردین) برگزار می‌شده با نام فروردگان یاد کرده است.

جشن فروردگان یا جشن همسپثمیدیه، مربوط به فروشی‌ها از آخرین گاهنبار شروع می‌شد. در دوران باستان، فروردگان جشن فروهرها بود و ظاهراً در آن هنگام ده روز و ده شب برگزار می‌شد. بعدهاجشن همسپثمیدیه به یادبود آفرینش انسان تخصیص یافت. جشن‌های نوروزی و ماه فروردین با فروهرها پیوند خورده‌است، چون عقیده بر این است که در این ایام سال، فروهرها به زمین فرود می‌آیند و به خانه‌های سابق خویش می‌روند. پس مردم باید برای پیشواز آنان خانه را پاکیزه کنند، برای هدایت آنان آتش بیفروزند و در این روزها، بوی‌های خوش در آتش نهند و روان‌ها را ستایش کنند و اوستا بخوانند تا روان‌ها آسایش داشته باشند و با شادی و نشاط باشند و برکت ارزانی دارند. در این روزها، به هیچ کاری نباید دست زد، مگر انجام وظایف و کار نیک تا اینکه فروشی‌ها با رضایت خاطر به جای‌های خویش برگردند و خوبی بخواهند و در پایان جشن، روان‌ها را بدرود می‌گویند.


مراسم جشن فروردینگان

در روز نوزدهم فروردین، روز جشن فروردینگان مراسم خاصی در بزرگداشت این موجودات مینوی و در بعدی گسترده‌تر، در بزرگداشت روان درگذشتگان برگزار می‌شد که هنوز در میان هموطنان زردشتی، بخصوص در یزد، با تشریفات خاصی برگزار می‌شود. در این جشن که امروزه بیشتر به جشن فرودگ (احتمالاً از فروردگ، «فرورد» صورت فارسی فروشی) معروف است، زردشتیان سر مزار درگذشتگان خود (در تهران به قصر فیروزه، گورستان زردشتیان) می‌روند و برای خشنودی روان‌ها عود و کندر آتش می‌زنند و گل و گیاه و میوه و شمع و لرک بر سر مزار می‌گذارند. لرک مخلوطی است از هفت میوه خشک خام از قبیل پسته خام، بادام خام، فندق خام، برگه، انجیر خشک، خرما، توت. ترکیبات لرک به مناسبت‌های مختلف تغییر می‌کند. لرک مراسم درگذشته با لرک مراسم عروسی و سدره‌پوشی متفاوت است. در لرک شادی، پسته و بادام و فندق بو داده‌است، انجیر و خرما و توت ندارد و نقل هم حتماً به آن اضافه می‌شود. معمولاً برای مراسم عقد (گواگ گیران)، لرک را داخل تور بسته‌بندی و بعد از مراسم بین نزدیکان توزیع می‌کنند.

در جشن فرودگ، هفت موبد وارد می‌شوند و می‌نشینند. لرک‌ها را در چادرشب‌هایی می‌ریزند و جلو موبدان می‌گذارند. چند «موبدیار» هم حضور دارند. موبدان شروع به اوستاخوانی می‌کنند، بیشتر هم سرودهایی از فروردین یشت می‌خوانند و به این ترتیب، لرک را تبرک می‌کنند. سپس، موبدیاران چادرشب‌ها را به کمر می‌بندند و لرک را بین مردم تقسیم می‌کنند. اگر کسی هم نذری دارد، در این روز نذرش را میان مردم پخش می‌کند. این مراسم در واقع گونه‌ای دعا یا در اصطلاح مسلمانان، فاتحه دسته جمعی برای شادی ارواح درگذشتگان است. در یزد، این مراسم از ساعت چهار بعدازظهر نوزدهم فروردین به طور مفصل برگزار می‌شود، اما در تهران به دلیل مشغله‌های روزانه مردم، همه نمی‌توانند در یک ساعت مشخص یک جا جمع شوند. از این‌رو، مراسم چند سالی است که منسجم برگزار نمی‌شود و هر زردشتی هر ساعتی از روز مذکور که توانست، برای زیارت قبور به قصر فیروزه می‌رود.

فروردین گان چنان که شادروان استاد مهیار نوابی اعتقاد داشت آیینی است برای بزرگداشت مقام شهدا از نظر شادروان ماهیار نبوابی شهدا کسانی اند که آگاهانه در راه کشف حقیقت یا اجرای عدالت یا آزادی بشریت تلاش کرده اند . به این معنی شهید کسی است که بلافاصله پس از رهایی روان از تن می تواند اهورامزدا را ببیند واژه رایج در زبان فارسی برای این چنین شخصی شاهد است .

به عقیده شادروان ماهیار نبوابی کلمه شهید معرب کلمه ی فارسی سهید می باشد

سهید واژه ای است که در شاهنامه فردوسی نیز بکار بر ده شده است . و از مصدر سهستن مشتق شده است و معادل امروزین آن در زبان فارسی دیدن است.

امروزه ما، زرتشتیان ، برای بزرگداشت مقام شهدا در آرامگاه ها گرد هم می آییم و میزد و درون روز فروردین گان را می سراییم ترجمه ی فارسی میزد فروردین گان  چنین است:

فراز آفرید فروهر پارسایان را اندر گروثمان روشن، آن چنان توانا و زور مند که به فروغ و فر ایشان ویراسته شد آسمان ، آب، ارور و پنج گونه گوسفند و در زهدان نهفتن و نمردن خورشید و ماه و ستارگان به پارسایی و یاری فروهر پارسایان به راه خویش رونده بر جای دارند زره فراخكرت و نیز ستاره هفت اورنگ کرپ سامان گرشاسب زرتشت پارسا که هوشیدر ، هوشیدر ماه و سوشیانت از نوادگان اویند .

در کلام آخر فروردین گان روز بزرگداشت مقام شهدای راه حقیقت ، عدالت ، و آزادی بشریت است و  از فروردین گان زندگی ادامه می یابد.

برای اطلاعات بیشتر به اثر ارزش مند دستور جهانگیر اشیدری به نام دانشنامه مزدیسنا مراجعه فرمایید.

مشخصات چاپ :

اشیدری – جهانگیر ، دانشنامه مزدیسنا ،

نا، مرکز ، تا ، 1371 ، جا تهران .

با درود بر روان درگذشتگان

————————————————————————————————————

فروردینگان (فرودگ)

مهرداد قدردان  

۱۸ فروردین ۱۳۸۷

نمایی از مراسم اوستاخوانی در جشن فروردینگان یزد « ینگهه هاتام آئد یسنه پئیتی ونگهو مزدا اهورو وئتا اشاد هچا یا ونگهامچا تانسچا تاسچا یزه مئیده.» “اوستا”

 « روشن از پرتو رویت نظری نیست كه نیست     

منت خاك درت بر بصری نیست كه نیست

ناظر روی تو صاحب نظرانند ولی       

سرّ گیسوی تو در هیچ سری نیست كه نیست .» “حافظ” 

 

  ماه فروردین نامبردار (منسوب) به فروهر است از باستان این ماه و ده روز پایانی از ماه پیشین آنرا (پنجه كوچك و بزرگ) گاه (زمان) فرود (نزول) فروهرهای نیاكان دانسته اند.فروهر یكی از بهره های (اجزای)هستی (وجود)آدمی است بهره ای اهورایی كه از سوی او در هستی آدمی به سپردگی (امانت) نهاده شده تا روان را به سوی اهورامزدا رهنمون باشد فروهر در درازنای (طول) زندگی آدمی و در فراز و نشیب آن هرگز آلودگی نمی پذیرد و پس ازمرگ نیز به سرچشمه اهورایی خود برمی گردد و پاسخگوی كارهای انجام شده آدمی نیز نبوده وپاكی و بی آلایشی خود را آغاز تا انجام نگه میدارد. فروهر واژه ای پهلوی است كه در اوستا “فروشی” و به فارسی باستان “فرورتی” نامیده می شود. این واژه یا بهتر بگویم این بهره از هستی آدمی بنا بر متون پهلوی از دیرباز با آدمی در پیوند بوده و اندیشه او را به خود سرگرم داشته و بنا بر اساتیر ایرانی از دوازده هزار سال هستی جهان سه هزار سال نخستین آن جهان فروهری بوده و پس از یورش نخستین اهرمن بر هستی اهورایی هرمزد برای رویارویی و نابودی اهرمن در همان ازل از همه فروهر آدمیان از كیومرس تا سیوشانس پیمانِ یاری گرفت و بنا بر این استوره فروهرهای آدمیان و هرمزد برای پیكار با اهرمن سر چشمهء بدیها هم پیمان شدند و برای این است كه بر اساس آموزه ها ما باید چون سربازی در جبهه راستی به همستاری بدی بایستیم و مبارزه كنیم و فروهر در نظر گذشتگان خردمندمان آنسان ارجی داشته كه یشت زیبا و پربار فروردین یشت، روز نوزدهم ماه ازگاهشماری زرتشتی و آغازین ماه سال را ویژه خود كرده و بنام خود سامان داده است. فروهر را به چندین چم (معنی)گرفته اندكه همگی از سرچشمه ای یكسان برخوردار است برخی به چم نیروی پیشرفت گرفته اند بر این اساس كه “فر”آن را پیش وجلو ، و “وهر”آنرا كشنده یا بَرنده برداشت نموده اند دسته ای دیگر “فر” را به همان چم پیش، جلو ،فراز و  بالاگرفته و”وهر”آنرا از ریشهء var به چم پوشیدن گرفته اند و بر رویهم آنچه كه از فراز یا بالا (جهان مینوی ) بر تن آدمی پوشانده شود یاد نموده اند برخی نیز فر را به همان چم پیش گرفته و  var را به چم باور كردن گرفته و رویهم باور نخستین و پیشین برداشت نموده اند كه همه چم ها(معناها) نمودار آنست كه فروهر اهورایی و ازلی بوده  و مایه پیشرفت و راهنمایی آدمیان است. فروهر چنانكه گفته شد آنسان ارجمندی دارد كه پنجه كوچك و بزرگ در ده روز پایانی سال و آغازین ماه سال را ویژه خود كرده است  و پیش از فرا رسیدن سال نو در پنجه بزرگ با برگزاری مراسم گهنبار ، رفتن به آرامگاه و دادگاه (دخمه) و خواندن آفرینگان پنجه و انجام مراسم و آیین های بزرگداشت، همچنین با خانه تكانی سامان زندگی و پاكیزه ساختن آن و آتش افروزی بامداد “وه” (بامداد نوروز پیش از برآمدن خورشید) به پیشواز فروهر نیاكان  می روند روز اول فروردین نیز با برگزاری پرسه برای فروهر و روان تازه درگذشتگان از درگاه اهورایی درخواست آمرزش می كنند و براساس باور قدیمی در این روزها فروهر نیاكان و درگذشتگان نیز  با فرود بر خان و مان های  پاكیزه  و مردمان به پیشواز نشسته سرچشمه فزونی (بركت)، نیكی و پرباری گشته و فروهران با نیایش و  باژ(دعا) به درگاه اهورا مزدا خواستار تندرستی و نیكی و فزونی  برای آن خانواده می گردند. این بده بستان نیكِ نیاكانی همچنان پابرجاست و نوروز نو با فروهرنیاكان همراهی دارد و پایان بخش آن جشن فروردینگان یا فرودگ است كه در روز نوزدهم فروردین با برابری روزفروردین از ماه فروردین در بزرگداشتی همگانی زرتشتیان به یاد باشِ فروهر و روان نیاكان و درگذشتگان می پردازند و با برپایی مراسم آیینی و ویژه یاد فروهر و روان درگذشتگان را گرامی داشته و برای روانشان باژِ آمرزش می سرایند و به این روش آیینهای پذیرش، مهمانی و بدرقه فروهرنیاكان به انجام میرسد و همگی با پشتوانهء باژِ(دعای) نیك و یاری فروهران سال نو را پی می گیرند.

 

اینك به نوشتار برخی گاهنامه نگاران (تاریخ نویسان) و اندیشمندان ایرانی در این باره می پردازیم :

 

« ایرانیان روزنوزدهم از ماه فروردین را “نوروز انهار” گویند و در آبهای جاری عطر و گلاب ریزند.»”آثارالباقیه ابوریحان بیرونی”

 

« روز نوزدهم از ماه فروردین را فروردینگان گویند این روز موافق نام ماه است و اندر رسم مغان چنان رفته كه هر روزی كه موافق نام آن ماه بُود آن روز را بزرگ دارند.»

“زین الاخبارگردیزی”

 

« روزنوزدهم فروردیماه جشن فروردینگان می باشد….این جشنها هنوزدر میان پارسیان مانند عهد قدیم معمول است در جشن فروردینگان جشن فروهرهای درگذشتگان است پارسیان به دخمه می روند و درمعبد آنجا چوب صندل بخورمی دهند و موبدان با نذورات میوه و گل مراسم به جای می آورند.» “خرده اوستا پورداود”

 

نكته 1: این روز را فرودگ گویند شاید بتوان دو برداشت از آن پیش رو گذاشت 1- فرود به چم پایین آمدن است كه در این روز فروهران ِفرود آمدهء درگذشتگان به زمین بزرگداشت شده و یادباش می گردند.2- فرود را می توان دگرگون شدهء واژهء فروهربا گذراز واژه  فرَوَرد كه آنهم در پهلوی به چم فروهراست دانست كه درمتون پهلوی واژه “هوفرَوَرد” به چم روانشاد كاربرد دارد.

 

نكته 2:در دین زرتشتی سوگ و ماتم وجود ندارد و برای بزرگداشت درگذشتگان نیزروزجشن “فروردینگان “برگزیده شده است كه درخور اندیشه است.

 

 با سپاس و آرزوی بهروزی و همازوری بیش ازپیش بهدینان و بسته كشتیان.

سپاسدار

مهرداد قدردان

————————————————————————-

فرودٌگ و راه و رسم میهمان‌نوازی زرتشتیان        

دكتر فرزانه گشتاسب  

۱۹ فروردین ۱۳۸۸

فردوگ،-جشن-فروردینگان

در تقویم زرتشتی اولین ماه سال و نوزدهمین روز هر ماه فروردین نام دارد و روز فروردین از ماه فروردین، جشن فروردیگان یا «فرودُگ» نامیده می‌شود. فروردین یعنی منسوب به «فرورد» یا فروهر  روزی است که زرتشتیان به یاد فروهر آدمی و به ویژه فروهر درگذشتگان آیین‌هایی را برپا می‌دارند زیرا باور دارند این روز به فروهرها یا نورانی‌ترین بخش وجود آدمی تعلق دارد.

 

در اندیشه زرتشتی وجود انسان شامل بخشهای مادی و مینوی مختلفی است که تن، جان، روان، بوی، دین و فروهر نام دارد. فروهر عالی‌ترین و نورانی‌ترین بخش هستی انسان است، نیرویی که با سرچشمه همه نورها، با مزدا پیوند دارد و در واقع شعاعی از آفتاب عالم هستی در انسان است. اصل این جهان هم در حقیقت همان جهان فروشی‌ها است. در بندهشن آمده است که اهورامزدا نخست و پیش از آفرینش عالم مادی، عالم فروهرها را آفرید و همراه با آنان اندیشید که برای نابودی بدی‌ها و کاستی‌های آفرینش، تنها راه این است که فروهرها با صورتی مادی آفریده شوند و با نیروی اهورایی خود برای نابودی دروغ بکوشند[1].

 

بنابراین در حقیقت این ماییم که چند روزی میهمان عالم فروشی‌ها هستیم و به رسم میهمان‌نوازی باید میزبانان بزرگوار خود را عزیز و گرامی بداریم. روزهای فروردین از هر ماه، به ویژه روز فروردین از ماه فروردین بهترین زمان برای یادآوری و بزرگداشت فروهرهاست.

 

زرتشتیان در این روز، مخصوصاً از فروشی‌هایی یاد می‌کنند که دیگر تنی مادی میهمان ایشان نیست، بنابراین به آرامگاه‌ها می‌روند و تلاش می‌کنند با نیایش، دادودهش و بوی خوش میوه، خوراک‌ها و کندری که بر آتش می‌سوزد، هدیه‌ای که در حد توان مینوی است، برای فروهرها فراهم کنند.

 

کسانی که هنوز یک سال از درگذشت خویشاوندشان نگذشته است، سفره‌ای سفید می‌گسترند و لباس سفید بر تن می‌پوشند، با این امید و آرزو که روان فرد درگذشته نیز سپید و پاک از همۀ آلایش‌ها  باشد، از موبد سپیدپوش می‌خواهند با زمزمۀ آفرینگان، بر تمام نیکی‌های عالم و سرچشمه همه پاکی‌ها آفرین بفرستد و با ایجاد فضایی پر از بوهای خوش، به آرزوی بهشتی سرشار از نور و خوشی برای فرد درگذشته می‌اندیشند.

 

به همه فروشی‌های پاک و نورانی درود و آفرین باد.

[1]  بهار، مهرداد (مترجم). 1369. بندهشن. فرنبغ دادگی. تهران. ص50.

————————————————————————-

جشن فروردینگان    

مهربان افسركشمیری  

۱۹ فروردین ۱۳۸۹

در هر کدام از ماههای ایرانی با یکی،دو جشن کوچک و بزرگ سر و کار داریم که در گذشته های دور بر اساس اندیشه و باور مردمان و هماهنگ با نیازهای زمان پدید آمده اند از جمله این جشنها،جشنهایی است که در فروردین ماه به استقبال آنها میرویم و جشن فروردینگان یا (فرودگ) یکی از آنهاست اساسا جشنهای فروردینماه و بویژه (فرودگ) جشنهاییست که به فروهرها و میزبانی آنها تعلق دارد به بیانی دیگر جشن فروردینگان روز فروردین از ماه فروردین است

و در فرهنگ زرتشتی امروزه این جشن خاصه به فروهر درگذشتگان و نیکان و وهان تعلق دارد و در این روز زرتشتیان به آرامگاه میروند و برای خشنودی فروهر نیکان و وهان هفت کشور زمین خیرات و داد و دهش میکنند

 

خود واژه فروهر بچم نیرو و فره به پیش برنده و به جلو برنده هست در گاتها واژه فروهر وجود ندارد و نخستین بار در هفت هات از آن نام برده شده و چنین آمده است (ما اهورامزدا و فروهرهای مردان و زنان نیک را میستاییم) و بر اساس نوشته های یسنا فروهر یکی از پنج جز، تشکیل دهنده وجود آدمی شناخته میشود در یسنا آمده است ((ما میستاییم اهو-دئنا-بئوذه-اورون و فروشی نخستین آموزگاران و نخستین پیروان و پاکان و نیکان را که در این جهان برای گسترش و پیشرفت راستی و اشا کوشیدند)) بر اساس آموزشهای اوستا فروشی یا فروهر ذره و فره ایست از ذات اهورامزدا که در هنگام زایش هر انسان در وجود او به امانت گذاشته میشود تا در طول زندگی انسان او را به سوی نیکویی،شادی و راستی و سپنته منی راهنمایی کند و در سراسر زندگی انسان هیچگونه آلایش و آلودگی به آن راه پیدا نمیکند و به هنگام مرگ بی آلایش از بدن جدا شده  و به سوی اهورامزدا باز میگردد فروهر تنها ویژه گی وجود آدمی نیست بلکه در همگی موجودات و آفریدگان اهورامزذا این نیرو و قوه وجود دارد و روی زمین از آنها نگهبانی و محافظت میکند بنابراین فروشی ها پیش از آفرینش جهان هستی وجود داشته اند و جهان هستی مادی در حقیقت جسم و پیکره مادی جهان فروهرهاست بر اساس مندرجات بندهش اهورامزدا پیش از آفرینش جهان مادی عالم فروشی ها را آفرید یعنی آنچه که باید در جهان،حالت مادی بخود بگیرد پیش از آن حالت مینوی آن وجود داشته است بر اساس بندهش پیش از آنکه اهورامزدا به جهان فروری حالت مادی دهد با فروهر ها مشورت نمود و آنها آزاد گذاشت که جاودان در جهان مینوی باقی بمانند یا بحالت جسمانی در آمده و با اهریمن بجنگند.فروهرها پذیرفتند که در جهان با بدیها مبارزه کنند چون دانستند که در پایان پیروز شده،اهریمن شکست میابد و نیکی و زندگی ابدی بار دیگر بر پهنه گیتی حکمفرما میشود. فروهر خویشکاری دارد از وقتی که نطفه آدمی بسته شد تا دم مرگ از او پاسداری و نگهبانی کند.در دینکرد آمده((همینکه زرتشت زاده شد دیوها خواستند او را از بین ببرند اما فروهر زرتشت از او بصورت مرد دلیری پاسبانی کرد.فروهر پس از جدا شدن از پیکره مادی خود و پیوستن به عالم بالا از جسم خود بطور کامل و مطلق جدا نمیگردد و همیشه بازماندگان درگذشتگان منظور نظر او هستند  و از درگاه اهورامزدا خوشی و خرمی آنان را خواستار است اینک نگاهی کوتاه به نوشته های یشت سیزدهم (فروردین یشت)که یکی از بلندترین یشتهای اوستاست میاندازیم:بخشی از این یشت در بیان قدرت و عظمت فروهرهاست و بخشی دیگر در بیان درخواست کمک و یاری از آنهاست بویژه در هنگام فرود فروهرها به عالم خاکی یعنی آخرین گهنبار سال.در بخشهایی از این یشت از فروهر پاکان و پادشاهان و نامداران و پرهیزگاران و همگی نیکان و وهان مشهور یاد شده و به هر یک از آنها درود فرستاده شده.در این یشت از اسامی خاص زیادی نام برده شده که بالغ بر سیصد و پنجاه اسم شخص در آن یاد شده و به همین دلیل این یشت خود گنجینه ایست از نامهای خاص از جمله نامهای تمامی فرزندان،بستگان،خویشان،آشنایان و یاران زرتشت همچنین فروهرهای نخستین آموزگاران و پیروان شاخص و نامداران یک یک خوانده شده است.در نخستین کرده های فروردین یشت به وظایف و خویشکاری فروهرها اشاره شده.در این بندها اهورامزدا به زرتشت گوید:ای زرتشت فروهر پاکان در کار آفرینش جهان مرا یاری نمود از پرتو فر و شکوه آنهاست که من آسمان و زمین و آنچه در آنهاست از رودها و گیاهان و جانوران و مردمان را نگاه میدارم اگر یاری فروهرهای پاکان نبودی هر آینه نه گیتی پایدار ماندی و نه انسان و نه ستوران.سراسر جهان گرفتار دیو دروغ میشد از پرتو فروهرهاست که زن به نعمت فرزند رسد و به آسانی زایمان کند و آفتاب و ماه و ستارگان و جهان و جهانیان راه خود را به درستی می پیمایند بویژه در میدان کارزار از فروهرها درخواست یاری میشود در همگی سختیها،مسائل،مشکلات و بیم و ترس باید از فروشی نیکان یاد نمود و یاوری و دستگیری آنها را خواستار شد همچنین شایسته است زندگان از برای فروشی نیکوکاران و سوشیانتهای سراسر گیتی داد و دهش کنند مانند فروهر اشوزرتشت،کوروش،فردوسی،ابن سینا،خیام،مولانا،حافظ و دیگران و دیگران که از جمله دلسوزان و پویا کنندگان این آب خاک و مرز و بوم اهورایی بوده اند

 

در انجام این نوشتار لازم به یاداوری است همانگونه که از معنی واژه فروهر (نیروی پیش برنده)پیداست وجود فروهر باعث حرکت و پیشرفت و فرشه شدن در سراسر گیتی میشود بنابراین زندگی پیشرفته انسانها در دوره کنونی مدیون فروهر گذشتگان،اجداد و نیاکان ماست که ما در دوره کنونی زندگی بمراتب مرفه و پیشرفته تر از گذشته داریم بنابراین فرهنگ زرتشتی به معنی و مفهوم تکامل و پیچیده شدن و {فرشکرد شدن} باور کامل دارد و در اصل یکی از پایه های اصلی دین مزدیسنا وهمچنین آیین زرتشتی {فرشکرد شدن}است و فرهنگ زرتشتی به این حقیقت باور دارد که جهان دائما نو و تازه و کامل میگردد

 

———————————————————————-


موبد پدرام سروش پور در بنیاد جمشید:

فروردینگان پابرجاترین جشن ایرانی         

مهربان افسركشمیری  

۲۳ فروردین ۱۳۸۹

روزگذشته موبد پدرام سروش پور در بنیاد فرهنگی جمیشید به سخنرانی پرداخت،‌ وی فروردینگان را از محکمترین و پابرجاترین جشن های ایرانی نامید که همیشه برگزار می شده است وی ادامه داد اهورامزدا در جایگاه آفریننده و کمال مطلق در راس قرار دارد و پس از آن امشاسپندان،ایزدان و فروهر همه موجودات قرار دارد.

 

هموند انجمن موبدان در ادامه گفت ابتدا جهان فروری وجود داشته است که حالت و نماد مینوی جهان مادی بوده و بعد از آن اهورامزدا به جهان فروری حالت مادی و جسمانی بخشیده است در این باره هرودوت میگوید (آسمان ایران پر از فرشته است ) و به احتمال زیاد منظور هرودوت از فرشته همان فروهر تک تک آفریده های نیک اهورامزدا بویژه انسان است.

 

وی سپس بر اساس نوشته های اوستا وجود آدمی را شامل 5 جزء دانست که عبارتند از:اهو(انرژی و گرمای زندگی)،دئنا(وجدان و نشان تمیز خوب از بد)،بئوذ(هوش و حافظه و قدرت درک انسان)،روان که همان طور که از نامش پیداست در حرکت بودن را نشان می دهد و پنجم فروهر است که نگهبان و حامی انسان و نیروی پیش برنده است.

 

فروهر جزئی از ذات اهورامزداست که در تک تک موجودات آفریده شده وجود دارد و هیچ پلیدی و کثیفی را در آن راه نیست و در حقیقت ذره پاک وجود اهورامزداست اگر انسان بتواند روان و فروهر وجودش را به هم نزدیک کند در آن صورت است که روانش به اوج میرسد و روان و فروهر یکی می شود و این میسر نمی شود جز با شناخت و به کار بستن 7 مرحله عرفان زرتشتی یا 7 امشاسپندان.

 

سپس موبد سروشپور به شرح اجمالی و مختصر مراحل امشاسپندان پرداخت و گفت آرم و نشان فروهر چکیده ای از آموزشهای دین و فرهنگ زرتشتی است و به شرح مختصری از آن پرداخت وی ادامه داد: فروهر نیاکان ما در پنج روز آخر سال که زیر عناوین پنچه بزرگ یا پنچه گاه گاتابیو شناخته می شود به دیدار بازماندگان می آیند و ما زرتشتیان با آیین (آتش بام سپیده دم سال نو) فروهر درگذشتگان را به سوی عالم بالا بدرقه می کنیم.

 

موبد سروشپور به این نکته مهم اشاره کرد که:«سنت نتیجه و محصول حرکت و خرد جمعی یک ملت است» و ما حق دستکاری خوذسرانه در سنتها را نداریم. وی همچنین به برگزاری جشنهای نوروزی و نمادهای 7 امشاسپندان بر سر خوان نوروزی اشاره کرد و افزود مسئله حائز اهمیت جلوه دادن 7 مرحله امشاسپندان است و ادامه داد: جشن فروردینگان جشن بزرگداشت فروهر پاک درگذشتگان است و زرتشتیان در این روز یاد و خاطره درگذشتگان را گرامی می دارند

 

در پایان موبد سروشپور به بیان دیدگاه انجمن موبدان در خصوص چند موضوع از جمله: درک و پاسداست فرهنگ زرتشتی و همچنین درک درست گاتهای اشوزرتشت پرداخت و سپس به پرشسهای باشندگان در نشست پاسخ داد

————————————————————————–

جشن فروردینگان، جشنی برای شادی روان و فروهر درگذشتگان

گروه اندیشه :

فروردین است و روز فروردین / شادی و طرب را كند تلقین

ای دو لب تو چو مِی، مراده / كان باشد رسمِ روز فروردین

بر یاد خدایگان، شهِ عالم / كارسته زوست ملكِ داد ودین(مسعود سعد سلمان)

زرتشتیان در هر ماه، هنگامی كه نام روز با نام ماه برابر می‌شود، آن روز را جشن می‌گیرند و هریك از این جشن‌ها را به مناسبتی برگزار می‌كنند كه بی‌گمان برای زندگی اجتماعی انسان‌ها سودمند است و پیشرفت روزافزون جامعه را به‌همراه خواهد داشت. در همه‌ی این جشن‌ها آرمان‌هایی سپند و ورجاوند چون ستایش پروردگار، گردهم‌آیی، شادی و دادودهش دیده می‌شود.

نخستین جشن ماهانه در هر سال، جشن فروردین‌گان نام دارد كه روز فروردین از ماه فروردین برابر با نوزدهم است و به آن «فُرودگ» هم می‌گویند. این جشن، درپیوند با فروهر پاك درگذشتگان و نیاكان است، از این‌رو زرتشتیان، برای شادی روان و فَروَهر درگذشتگان خود، به آرامگاه‌ها می‌روند.

در این جشن، هر كس؛ گُل، گیاه، میوه، «لُرك»(تركیبی از میوه‌های خشك مانند؛ خرما، انجیر، سنجد، كشمش، بادام، برگه‌خشك میوه‌ها، …) با خود می‌آورد. بانوان آش، سیرُگ، سیروسِداب و دیگر خوراكی‌ها را آماده می‌كنند. سُرایش«آفرینگان دهمان»، «كَرده‌ سروش»، «همازور دهمان» و همچنین بخش‌هایی از «فروردین‌یشت» و برگزاری دیگر آیین‌های مذهبی به‌وسیله‌ی دستوران و موبدان سپیدپوش، بی‌گمان شادی روان و فروهر درگذشتگان را درپی خواهد داشت. باشندگان نیز با نیایش‌های خود و با روشن كردن شمع و گذاشتن مواد خوشبوكننده بر روی آتش پاك و سپند، بر روان و فروهر درگذشتگان درود می‌فرستند. دهموبدان، هنگام آفرینگان‌خوانی، میوه‌ها را با كارد به اندازه‌های كوچك بریده و پس از پایان مراسم، همراه با لُرك، بریده‌هایی از سیرُگ و اندكی آش بین باشندگان پخش می‌كنند.

 

یاری‌نامه:

 

1- منوچهرپور، منوچهر. بدانیم و سربلند باشیم. تهران: موسسه فرهنگی انتشاراتی فروهر، 1377. صص. 76،77،82

 

2- نیكنام، كورش. از نوروز تا نوروز. تهران: موسسه فرهنگی انتشاراتی فروهر، 1382. ص. 48

 

3- رضی، هاشم. دانشنامه ایران باستان. تهران: انشارات سخن، 1381. صص1556،1557،1578،1579

4- آذرگشسب، اردشیر. مراسم مذهبی وآداب زرتشتیان. تهران: سازمان انتشارات فروهر، 1372. صص227تا229

 ———————————————————————————————————-


فروردینگان نام جشنی است از جشنهای ِ ماهانه که در آن، نام روز با نام ماه، همنام می گردد و چون همنام می گردد، پس،آنروز جشن است 

فروردینگان اولین جشن ماهانه ی سال است که در آغاز بهار و پس از نوروز، نوروز بزرگ و سیزده بدر برگزار می شود. زیرا فروردین روز از ماه فروردین است.

این جشن در ماهی که سراسرش جشن است، در اوج شادی ِ مردمان ِ پهنه ی ایرانزمین به لحاظ جغرافیایی و پهنه ی فرهنگ ِ ایرانی، در شادمانی ِ طبیعت، در بهار ِ شکوفه باران، به یاد ِ رفتگان و نشاط ِ روان آنها، بر بستری از پاکیزه گی و با بوی خوش عود و کندر در آتش برگزار می شده و هم اکنون می شود.

گویی شادی و شادمانی از ویژه گیهای ذاتی ِ نیاکانمان بوده که غم را در سرای شان، هرگز مکانی نبوده است.

حتی در همین جشن فروردینگان یا جشن فرودُگ ها، آنها را غم همراه نبوده و نیست. بلکه صحنه آرایی می کردند و می کنند تا آنانیکه زنده هستند به شادمانی بپردازند و در این شادمانی ِ بهاری، روان ِ رفتگان را با دود کردن چوب ِ معطر و آتش افروختن، به خانه های خویشان فرا خوانند تا در این بهار ِ شکوفه زار، در جمع ِ شادمان ِ خویشان ِ زنده گان، شاد گردند.

این جشن با همه ی کهنسالی و بارها و همواره با هجوم پیاپی بیگانه گان ِ ضد شادی و شادمانی، تا کنون به همت ِ همت مداران و ادامه دهندگان راستین نیاکانمان از هر غبار ِ فراموشی بیرون کشیده شده و در جای جای ِ جان ِ جهان ِ ایرانزمین و در سر زمین قلوب ایرانیان، پاک و منزه به امروزیان سپرده شده است تا هر چه بالا بلندتر و زلال و شفافتر، بر بام ِ ایرانزمین در همه سو جشن گرفته شود.

برماست که امروزه، چنین جشن و جشن هایی در این ردیف را بدور از هیاهوی ِ غوغا سالاران و واداده گان، که واگویی و برگزاری ِ چنین جشن هایی را توهین به حافظه تاریخی قلمداد می کنند، هر چه با شکوه تر و هر بار، پر رونق تر برگزار کنیم.

       و راستی چه عبث گفتار، زشت پندار و قبیح کرداری است که کسانی پیدا می شوند که تکرار و واگویی ِ این اعیاد و جشنها را توهین  به حافظه تاریخ برداشت می کنند اما نمی دانند که هر عید باز گشتی است به اصل ِ خویش اما نه در جا زدن در گذشته بلکه در مداری والاتر و بالا بلندتر و نزدیک شدن به منتهای ِ انتهای ی یگانگی ِ خویشتن.

آری:

در بهار قرار براین است که همه چیز از نو آغاز گردد و تازه شود و تازه تر گردد.

تازه شدنی جدید در کسوت ِ تولدی نو، در همه سو و دید و باز دید ِ همگانی در هر سرای و هر مکان، حتی دعوت و بازدید از روان های رفتگان.

به همین منظور است که باور مندان ِ چنین جشنی، برای دعوت و پیشواز از روان های پاک خویشان، خانه ها شان را از هر غباری پاکیزه می کنند و با آتش افروختن و بوی خوش پراکندن، روان ها را ستایش می کنند.

معنای فروردین، فروهر و یا فروهر ها و ماه فروردین در واقع ماه فروهرها است و جشن ِ فروردینگان برای شادی و نشاط فروهرها برگزار می شود.

اینکه می گوییم برای شادی و نشاط ِ فروهرها چنین جشنی برگزار می کردند، معنی اش این است که نیاکان ِ زرتشتی مان، غم و ناله و شیون و زاری را بیگانه بودند. از این جهت به جای گریه و زاری بر مزارشان، سفره ی جشن می گستردند و شادمانی می کردند.

بهار با همه ی زیبایی و شکفته گی اش با ماه فروردین که ماه فروهرها و یا روان های پاک است، آغاز می شود و روزی نو از سال ِ نو را با جشنی فراگیر در همه سوی ِ فلات ایران، کران تا کران و در بی کران سرای ایران، بنام نوروز آغاز می کند تا باشادمانی و نشاط به استقبال جشن بزرگتری بنام نوروز بزرگ برویم که ابر مرد ِ تاریخ ِ ایرانزمین و مبلغ اندیشه ی نیک، گفتار نیک و کردار نیک، دیده به این هستی باز می کند.

در همین اوج شادمانی و سرور بسر می بریم که جشن ِ سبز ِ سیزده بدر از راه می رسد و با عشقی بی همتا برای بیرون کردن ِ هر آنچه که نامش غم است، به صحرا و چمن زار آغوش می گشایم و کوهسار و چشمه سار را طراوت می چینیم و در کنار جویبار، زیبایی طبیعت را می نوشیم و شاداب می گردیم.

در حال و هوای جشن ِ طراوت باران ِ سبز ِ سیزده بدر بسر می بریم که با شادی و نشاطی بی همتا، نشمینگا همان را از هر غباری پاک می کنیم و با آتش افروختن و دود کردن چوب های معطر، آمدن ِ روان گذشته گانمان را به انتظار می نشینیم تا شادی و نشاط مان را با آنها تقسیم کنیم.

چنین است که در فروردین ماه جشن روان و یا فرودُگ را به یاد همه ی روانان برگزار می کنیم.

هر چند پنج روز آخر هر سال به فروهر ِ درگذشگان اختصاص دارد اما فروردین روز ار ماه فروردین، جشن روان و یا فرودُگ است که در سراسر ِ کهن دیار ِ ایران ِ باستان برگزار می شده و امروز زرتشتیان در چنین روزی بر مزار ِ درگذشتگان ( در تهران در قصر فیروزه ) گرد هم جمع می شوند و موبدان با لباس سفید اوستا می خوانند و برای شادی و شادمانی روان در گذشتگان، عود و کندر در آتش می سوزانند و گل و گیاه و میوه و شمع و لرک* سر مزارشان می گذارند.

زیرا نیاکان ِ زرتشتی مان را باور بر این بود:

  که همه ی آفریدگان، نخست به صورت فره وشی بودند.

فره وشی گوهری مینوی است که از نوع گوهر اهورایی است – گوهری که اهورامزدا هم از آن است. سپس این فره وشی ها شکل مادی به خود می گیرند. پس از درگذشت آدمی تصویر مادی یا فلکی ِ فره وشی باقی می ماند . به جهان فره وشی برمی گردد.

فروردینگان ِ شادمان ِ همه ی روان های ِ درگذشتگان شاد باد

برگرفته شده از نوشتار دکتر فرهنگ مهر ، دیدی نو از دینی کهن

———————————————————————————————————-

ششم فروردین: خرداد روز
روز «امید»، روز «اسپیدا‌ نوشت» (آثارالباقیه، فصل نهم) یا روز نوروز بزرگ (این نام جدیدتر است). این روز از روزهای خجسته ایرانیان، همراه با شادی و آب‌پاشی، و آغاز سال نو در تقویم سُـغدی و خوارزمی است.

در متن پـهلوی «ماهِ فـروردین، روزِ خـرداد» رویدادهای بسیاری به این روز منسوب شده است؛ از جـمله: پیـدایی کیومـرث و هـوشنگ، روییدن مشی و مشیانه، تیـرانـدازی آرش شیواتیر، غلبه سام نریمان بر اژدهاک، پیدایی دوباره شاه‌کیخسرو (از جاودانان در باورهای ایرانی) و همپُرسگی زرتشت با اهورامزدا. نام «روز امید»[نیازمند منبع] بخاطر انتظار پیدایی دوباره کیخسرو و دیگر جاودانان و نجات‌بخشان (سوشیانت‌ها)، به این روز داده شده است.

زرتشتیان ایران شاید از این رو که این روز، روز آغاز پیامبری زرتشت و همپرسگی او با اهورامزدا است، در سال‌های اخیر این روز را به نام زادروز زرتشت در شهرها و روستاهای ایران و جهان جشن میگیرند[۱۵]. حال آنکه اشاره به زایش زرتشت در این روز، هیچ مدرک کهنی ندارد و زرتشتیان هند (پارسیان) نیز چنین مناسبتی را به رسمیت نمی‌شناسند. [۱۶] بنابر متن پهلوی گزیده های زاتسپرمزادروز زرتشت در واپسین روز سال است (بنگرید به واپسین روز سال).

نام «اسپیدا نوشت»، از آیین نامه‌نویسی در این روز گرفته شده است که آگاهی بیشتری از آن در دست نیست. گمان می‌رود با پیام‌های شادباش نوروزی در پیوند باشد.

دهم فروردین: آبان روز
جشن «آبانگاه»، نخستین آبان‌روز سال و به روایت «برهان قاطع» (جلد ۱، ص۳) انجام جشنی به همین نام، همراه با آب‌پاشی و انتظار بارش باران.

سیزدهم فروردین: تیر روز
جشن «سیزده‌بدر»، نخستین تیر‌روز سال و آغاز کشاورزی در سال نو. آیین‌ نخستین روز کشت‌و‌کار‌ با گرد‌آمدن در زمین زراعی و آرزوی بارش باران و فرارسیدن سالی خوب و خرم.

در سیستان در این روز به زیارت نیایشگاه بسیار کهن و پر رمز و راز «خواجه غلطان» در بالای کوه خواجه و در میانه دریاچه هامون می‌روند. (← آخرین روز سال)

هفدهم فروردین: سروش روز
هنگام جشن «سروشگان» یا جشن «هفده‌روز» در ستایش «سْـرَئوشَـه/ سروش»، ایزد پیام‌آور خداوند و نگاهبان «بیداری»؛ روز گرامیداشت «خروس» و به ویژه خروس سپید که از گرامی‌ترین جانوران در نزد ایرانیان بشمار می‌رفته و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته می‌شده است.

نوزدهم فروردین: فروردین روز
جشن «فروردینگان»، جشن گرامیداشت فُـروهر/ فَروَهَر درگذشتگان.

شما ای خوبان! ای‌ آب‌ها، ای گیاهان، شما ای فروهرهای پیرو راستی! آرام بـه پایین بخرامید، بمانید در این خانه شاد و خوب. اینك می‌ستاییم فروهر همه مردان و زنانِ پیرو راستی را؛ آنان كه روان‌هایشان برازنده ستایش و فروهرهایشان شایسته یـاری‌خـواهـی اسـت. اینـك می‌سـتاییم فـروهـر همه مردان و زنان پیرو راستی را؛ فروهرآنانی كه اهورامزدا، ستایش آنان را پاداش بخشد. 

——————————–