بیگانه آشنا ، آشنای بیگانه!

بیگانه آشنا ، آشنای بیگانه!

موبد کورش نیکنام 
پیام و آرزوی زرتشت در رستگاری انسان ها بر همگان آشنا و آشكار است و یكی از فلسفه های برجسته و ارزشمند جهانی به شمار می آید به گونه ای كه در گذشته ، بسیاری از پژوهشگران پیرامون آن قلم فرسایی كرده و شاهكارهای اخلاقی از خود به یادگارگذاشته اند. 
اكنون پیام وخشور ایرانی ، ساده ترین و كامل ترین شیوه را در بیداری انسان ها از خواب غفلت بیان می كند تا در هنجار هستی با راستی همراه شوند.

در آینده نیز علاقه مندان فرارونی كه آیین راستی را برگزینند ، پیام زرتشت را در كردار خود به كار خواهند گرفت. این انسان های آزاد اندیش یقین دارند بی هدف آفریده نشده اند بلكه با بهره گیری از پیام گات ها می تواننداشویی را در خود پرورش دهند و فروزه های نیكی، پاكی، پارسایی ، فروتنی، از خود گذشتگی و عشق به دیگران را در كردارشان استوار سازند. 
آن ها به پیروی از پیام زرتشت ، كمر همت خواهند بست تا راستی را گسترش دهند، ناپاكی و كژاندیشی را براندازند، جهان را آباد و جهانیان را شاد سازند.

این وارستگان، به تازه كردن زندگی و جهان هستی ، اندیشه خواهند داشت و خرسندی و آرامش خود را در پی خوشبخت كردن دیگران، آرزو می كنند. 
این آرزوهای آشنا، ولی بیگانه ، خواسته پیروان زرتشت به ویژه جوانانِ خردمند و بیدار دل است كه در روزگار برتری جویی فرهنگ ها و تمدن ها ، پرچم افتخار آفرین راستی را برافراشته می دارند.

از سوی دیگر ، با این همه رهنمودهای اخلاقی و انسانی كه در پیام اشوزرتشت به یادگار مانده است، بخش هایی از سنت های زرتشتی سال ها است كه نمونه هایی از فرهنگ بیگانه را با خود آشنا كرده است. چون كَرپَن باوران نیروی خود را پس از پیامبری اشوزرتشت بازیافتند و پیام بیگانه خود را در الگویی آشنا و گاهی با یاری از نام زرتشت به خوش باوران مزداپرست تقدیم كردند و اینك پیروان زرتشت توانایی كافی را برای امانت داری و پاسداری از ارزش های پیام وخشور ایرانی در خود احساس نمی كنند، با بی تفاوتی و از پشت پرده ناباروری به آن می نگرندو از جلوه های گوناگون آموزش پیامبرشان بهره نمی گیرند.

ویژگی های آیین راستی، نشان و نماد ارزشمندی است كه تنها بر چهره رنج كشیده و آرام پویندگان راستی نقش دارد تا گویای گذشت ، فداكاری پاكدامنی و تلاش آن ها برای باقی ماندن در گذر تاریخ و برخورد با ناملایمات زمان باشد نه فلسفه ای برای این كه ارزش های انسانی همواره پویا و پایدار بماند.

چرا باید چنین باشد؟ 
زیرا در رفتار آیینی جامعه زرتشتی دو نگرش وجود دارد كه با هم درآمیخته اند ولی هم خوانی ندارند. 
نخست نگرش سنتی و سپس دیدگاه گاهانی.

در نگرش سنتی ، برخی از باورها و مراسم هایی كه مشاهده می شود، مربوط به مردمان ساكن در سرزمین ایران پیش از پیامبری زرتشت و بیگانه با سرشت گاهانی است و پاره ای دیگر ، نوشته ها و یادگارهای ناهمگون دوره ساسانی و پس از آن است كه بنا به ضرورت زمان تنظیم شده است .

نگرش دوم، پیام آشنای وخشور ایرانی است كه در كتاب گات ها برای شادی و سربلندی انسان ها به جهانیان سفارش شده است و آشنایانِ آیین خردورزی از آن بیگانه مانده اند. 
نیاز فرهنگی زمان هشدار می دهد تا نوشته های غیر گاهانی یا بیگانه با آن را ، برای پژوهش در گنجینه میراث فرهنگی خود ، جای دهیم و از پیام آشنا بهره مند شویم زیرا سده هایی سپری شده است و آیین بازیافته و دگرگون شده ساسانی دنبال می شود و گات های زرتشت هم چنان در لابلای ادبیات پنهان مانده است تا پیام مهر و دوستی جهانی در دسترس عاشقان آن قرار نگیرد.

برای آشنایی چه باید كرد؟ 
باید جان مایه اخلاق و رفتار اجتماعی ، آیین ها و مراسم سنتی ، برگزاری جشن ها و سوگواری ها، برخوردها و پی آمدهای زیستی جامعه زرتشتی بر نگرش گاهانی استوار شود. 
باید همه پویندگان آیین راستی با بینش پاك و بهره مندی از خرد، اشویی را برای تازه شدن زندگی و جهان هستی برگزینند. 
باید نیایش ها و ستایش های پیروان راستی از روی خرد و دانش ، جدا از گرایش های اجتماعی زمان و هماهنگ با پیام اشویی وخشور ایرانی انجام پذیرد.

باید پیروان آیین راستی به دور از هرگونه خودخواهی آن چه را كه اكنون با سنت ها پیروی می كنند و با پیام دینی هماهنگی ندارد و به نادرست ارزش نامیده می شود؛ آگاهانه تغییر دهند و با دل آگاهی و از روی خرد، كردار خود را بر پایه اندیشه و گفتار نیك استوار سازند. 
راه آشنای با آشنای بیگانه كدام است؟ 
پیش از آن كه آزمایش زمان ساسانی تكرار شود و آگاهان فرمایشی برنامه های آیینی تازه برای كیش زرتشتی فراهم كنند. پیام زرتشت روش ساده و فراگیری را سفارش می دهد.

بهترین گفته را با گوش بشنوید 
با اندیشه روشن به آن بنگرید 
سپس هر مرد و زن 
از دو راه نیكی و بدی 
یكی را از روی خرد و اختیار برگزینند و … 
گات ها 3 بند 2

پس باید خودسازی را خردمندانه آغاز كنیم . پیام گات ها را همچون جان در آغوش بگیریم. با اشك هایی كه از دیده دل روان می شود. زنگار از چهره آن بزداییم . ره آورد این پیام را با اندیشه و روان خود دمساز گردانیم و آن گاه شاهد شكوفایی جوانه های اشویی ، مهر، پارسایی و فروتنی باشیم كه زمستان رنج آوری را پشت سر نهاده است.

خودسازی دینی ، یكپارچگی آیینی را طلب می كند و این میسر نیست، مگر این كه انجمن ها و سازمان های زرتشتی همازور شوند. در بازنگری بسیاری از مراسم و آیین ها، فراخوان مقاله و سپس سمیناری تشكیل دهند كه در آن دانایان دین و پیام زرتشت شركت كنند و پس از گفت وگوهای خردمندانه ، رفتارهای اجتماعی زرتشتیان را در برپایی مراسم دینی و سنتی ، بر پایه های ارزشمند اندیشه ایرانی ، هماهنگ ، استوار و فراگیر سازند.

 

برگرفته از

http://www.kniknam.com