بهرام يشت
( همچنین ببینید : ” اوستای ورهرام یشت ” و ” ورهرام يشت “ )
پارسیان تمایل ویژهای برای ازبرخوانی بهرام یشت دارند و وقتی به دقت آنرا میخوانیم درمییابیم که انتخاب آنان بیپایه نیست چرا که این یشت حاوی تعداد زیادی افسانه زیبا و شاعرانه و عرفانی است. این نمادها و افسانهها بسیار کهناند چنانکه میتوان ریشههای مشترک آن را با اساطیر کهن چین یافت. همانندی بهرام یشت با اساطیر چین بویژه درمورد پرندگان، به بالاترین حد میرسد.بهرام در اوستا وِرِثرَغن verethraghan ودرپهلوی ورهران است که پهلوی آن بعدها با تغییر” ن” به “میم” فارسی (مانند بان پهلوی وبام پهلوی) مبدل به ورهرام شده است.نام یکی از ایزدان بسیاربزرگ مزدیسنا است وتقریبا هم مرتبه سروش است. بهرام درمهریشت یار وهمراه مهرایزد مهرایزد است و فریبندگان مهریعنی مردمان پیمان شکن را بسزا میرساند.ورهرام به معنی فتح وپیروزی است وفرشته پیروزی ونگهبان فتح است و درگاه نبرد هماوردان برای چیرگی برصفوف دشمن باید ازوی یاری بخواهند وستایش و نیایش و نذر بیشتر ازسوی هرگروه، چیرگی و غلبه را بردشمن فراهم آورده و آن جبهه جنگ را کامروا میکند. درآغاز بهرام یشت میخوانیم: زرتشت ازاهورامزدا پرسید… ای مقدس چه کسی درمیان ایزدان مینوی بهتر مسلح است وآنگاه اهورا مزدا بهرام اهورا آفریده را معرفی میکند. درمینوی خرد آمده که روان درروز چهارم پس ازمرگ به همراهی سروش و باد به و بهرام نیرومند به مبارزه با دیوهایی مثل استوهاذ و بادبد و فرهزیست و نیزیست و دیو خشم پرداخته و به پل چینود میرسد. دربندهش گیاه یسنبر(سوسن بر) مخصوص به ایزد ورهرام است. و به نوعی بید مشک هم نام این ایزد را بخشیده وبه آن بهرامک میگویند.