از وهومن تا وهومن…

از وهومن تا وهومن…


من روانم را در پرتو وهومن به بالاترین سرای جای خواهم داد و با آگاهی از پاداش کرداری که مزدا اهورا مقرر فرموده، تا زمانی که اراده و توانایی دارم به مردم می­آموزم که برای اشا کوشش کنند.
(گاتا، هات 28 بند 4)

اهورامزدای رایومند و فرهمند را، امشاسپندان را، وهومن را، صلح پیروزمند راکه از بالا پشتیبان همه­ی آفریدگان است، دانش فطری مزدا آفریده را، دانش اکتسابی مزدا آفریده را… می­ستاییم.
(یشت­ها، هفتن یشت کوچک)

رسم بهمن گیر و از نو تازه کن بهمنجَنه                     ای درخت ملک، بارت عز و بیداری تنه
اورمزدِ بهمن و بهمنجنه فرخ بُوَد                             فرخت باد اورمزدِ بهمن و بهمنجنه
(منوچهری)

به خشنودی مینوی وهمن و ماه و گوش و رام…
(خرده­اوستا، برساد)

وهمن، منش وه و خوب، یکی از فروزگان شکوهمند پاکان جاودان، امشاسپندان پیروزگر، فروزه­ای که در سنت سینه به سینه گشته، بر فراز دیگر امشاسپندان، به راستی چه خوش می­درخشد.

این فروزه در هستی مینوی نمود اندیشه­ی نیک و دانایی خداوند می­باشد و در سروده­ی اشوزرتشت، اهورامزدا، پدر منش پاک است:
ای خداوند جان و خرد! زمانی که در اندیشه­ی خود تو را نخستین و پسین هستی شناختم، آنگاه با دیده­ی دل دریافتم که تویی پدر منش پاک، که تویی آفریننده­ی اشا و داور کردار جهانیان.
(گاتا، هات 31 بند 8)

وهمن امشاسپند، آدمی را از این عقل و تدبیر بهره بخشد و او را به آفریدگار نزدیک سازد:

ای هستی­بخش بزرگ دانا! هر آینه با اندیشه­ی پاک به تو نزدیک خواهم شد؛ پروردگارا! پاداشی که تنها در پرتو اشا (راستی) به دست می­آید و دینداران را خوشبخت می­سازد، در هر دو جهان مادی و مینوی به من ببخش.
(گاتا، هات 28 بند 2)

این فروزه در هستی زمینی نگاهبان و نگهدار جانوران و ستوران است.

خروس که از مرغکان سپنته به شمار می­آید و در سپیده­دم با بانگ خویش دیو تاریکی را رانده و مردم را به برخاستن و تلاش و کوشش می­خواند، ویژه­ی بهمن است. همچنین سپیدی، رنگ نسبت داده شده به این فروزه می­باشد -چنان که سدره، در اوستا وهومنووستر نام دارد- و در میان گل­ها یاسمن سفید یادآور وهومن است.

و اما جشن وهمنگان که جشن پاسداشت این فروزه و به یاد آوردن و به کاربستن آن در لحظه لحظه­ی زندگی می­باشد. از این جشن با نام­های بهمنگان و بهمنجنه نگاشته­اند؛ چنان که بسیاری از آداب و رسوم انجام شده در این جشن را، منسوب به جاماسب وزیر خردمند شاه گشتاسب می­دانند و گویند در این روز نوعی آش به نام آش بهمنگان آماده می­کردند و از گیاه بهمن سرخ و بهمن سفید در هر خوراکی بهره می­بردند؛ این گیاهانِ ریشه­ای که شبیه زردک می­باشند، خواص دارویی بسیار داشته و برای تقویت حافظه بسیار مفید بوده­اند.

گرچه امروزه این سنت­ها دیگر رایج نیستند باری بهمنگان در میان زرتشتیان امروز نیز با سنتی نوین به گرامیداشت پدران، در هر گوشه­ی ایران جشن گرفته می­شود تا هر باره و هر باره با دیدی نوین­تر و با آموزش­های گاتایی به این فروزه بنگریم و به آن بیندیشیم و آن گونه که اشوزرتشت سروده از وهومن (نمود دانش و اندیشه­ی نیک) به وهومن ره بجوییم:

ای اشا کی تو را خواهم دید؟ و ای وهومن چه زمان با کسب دانش تو را خواهم شناخت؟ …
(گاتا، قسمتی از هات 28 بند 5)

وهومنی که در هات 29 در صورتی نمادین، همان دانشی است که اهورامزدا از آن برای معرفی یک سودرسان و نجات­دهنده یاری می­خواهد و پس از این یاری است که اهورامزدا، خود، اشوزرتشت را همان سوشیانت می­خواند، کسی که شیوایی بیان دارد و خواستار آشکارسازی اشا با سرودهای ستایش است؛ و این تصویر انگیزش اندیشه در پس این سرودهای ستایش به زیبایی اندیشه برمی­انگیزد و خرد برمی­تابد. پس با یاری از سرودهای گاتا به وهومن بیندیشیم، به هستیمان بیندیشیم و به اهورامزدا راه پوییم و همازورانه وهمنگان را به جشن بنشینیم.

فرخش باد و خداوندش فرخنده کناد                      عید فرخنده و بهمنجنه و بهمنگان
(فرخی)

کتابنامه:
1-   گاتا، سرودهای اندیشه­برانگیز اشوزرتشت، گردآورنده کانون دانشجویان زرتشتی، ویراست نخست، تهران، 1386
2-   ابراهیم پورداوود: ادبیات مزدیسنا- یشت­ها، از سلسله انتشارات انجمن زرتشتیان ایرانی- بمبئی و ایران لیگ از نفقه­ی پشوتن مارکار
3-   هاشم رضی: گاه­شماری جشن­های ایران باستان، چاپ نخست، انتشارات بهجت، تهران، 1380

برگرفته از تارنمای برساد