ابزارهای قدرت و چیرگی ایزد مهر

ابزارهای قدرت و چیرگی ایزد مهر

 

این بخش اختصاص دارد به بند هفتم از مهریشت که آغازگر کردهء دوم آن است. 

کرده دوم، بند 7

« مهر را می ستاییم (کسی) که دارای دشت های پهن است (کسی) که از کلام راستین آگاه است. زبان آوری کهدارای هزارگوش است. خوش اندامی که دارای هزار چشم است. بلندبالایی که در بالای برج پهن(ایستاده).زورمندی که بی خواب پاسبان است

این بند سرشار است از صفات نسبت داده شده به ایزد مهر و بیشتر به ویژگی های جسمانی از این ایزد پرداخته که در خدمت وظایف او، یعنی نگهبانی بی مانند و خدشه ناپذیر، می باشد. از آن جمله در سرآغاز بند اشاره دارد به قدرت مالکیت و توانایی او در چیرگی بر آنچه که کنترل آن از سوی اهورامزدا بر دوش او نهاده شده است یعنی دارندگی دشتهای بزرگ و گسترده و کشتزارهای آرام و فراخ.

می توان تصور کرد؛ این یشت بزرگ، که بازمانده از دوران کهن این سرزمین است با خود یادگارهای اصیلی از اندیشه ها و باور آریاییان جنگاور و همواره در حال حرکت را به همراه دارد و در جای جای هر بند، نشانه هایی از این باورها را به نمایش می گذارد. چنانکه در این بند و بسیاری از بندهای گذشته، سخن از دشتها و کشتزارهای بزرگ و گسترده که جایگاه جولان جانورانی چون اسب های اصیل است و تیزچشمی و قدرت نیوشایی بالا، خوش اندامی و بدن تنومند برای ایزد نگهبان آنها و دوستداران مهر که همگی یادآور ویژگی های جنگاوری و دلیری و زندگی همواره در حال حرکت اقوام آریایی، پیش از برخورد و تاثیرپذیری از ساکنان یکجانشین و کشاورز بومی سرزمین ایران باستان است.

از ویژگی های ایزد مهر در این بند، آگاهی او از کلام یا گفتار راستین (اَرشوَچَنگ(aršvačaƞhem است.

اِرِش اوستایی یا اَرت و اَرد امروزی، که در گاتها بارها و بارها در مقام اسم و صفت بکاربرده شده و با اشا هم ریشه دانسته شده و به راست یا درست برگردانده می شود، در اینجا نیز همراه واژهء وَچَنگ از ریشهء وَچ به معنای گفتن آمده، به صورت گفتار راستین معنا شده است.

چنین به نظر می رسد که منظور از گفتار راست همان راستگویی و سخن برخاسته از حقیقت یا اشاست. اما از سوی دیگر می توان آن را نوعی آرایهء ادبی به نام مجاز دانست. در این صورت منظور از گفتار راست می تواند همان مانثرا یا سخن بلیغ و اندیشه برانگیز باشد.

زبان آور یا ویاخَمَنَ که برای ایزد مهر در مقام صفت، بارها و بارها به کار برده شده است، به معنای انجمن آرا و ناطق است.چنین به نظر می رسد که ایزد مهر به انسانی مانند شده، محفل آرا و ناطق.

 صفت زبان آور که در این یشت به فراوانی برای ایزد مهر استفاده شده است،به جای واژهءاوستایی(viiāxana) می باشد که در تفسیر پهلوی به «هنجمینک» برگردانده شده یعنی انجمن آرا، در محفل گویا، زبان آور که از واژهء «ویاخمَن»(viiāxaman) ،(انجمن) مشتق شده است.(1)

دارای هزارگوش: کنایه از بسیار شنوا بودن و نیوشایی فراوان و آگاهی کامل داشتن به پیرامون است و به عنوان ویژگی برای ایزد مهر بکار رفته و بسیار تکرار می شود.

بر پایهء این بند او بسیار شنواست تا گفتار راست را بشنود و بر آن همواره آگاه باشد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که یکی از ابزارهای آگاهی، بسیار شنوا بودن است.

چنانکه بعدها در ادبیات ایران، بسیاری از ادیبان و سخنوران و اندیشمندان به همین نکته در سروده ها و نوشته های خود اشاره کرده اند با این مضمون که خداوند به آدمی دو گوش بخشیده و یک زبان، یعنی دو برابر بیش از آنچه می گویی بشنو.  

 دارای هزار چشم: کنایه است از بسیار بینا بودن یعنی آگاه به همه چیز و باخبر از پیرامون خویش که از ویژگی های ایزد مهر است و مانند صفت هزارگوش بارها و بارها برای ایزد مهر استفاده شده است. 

خوش اندام و بلند بالا:صفاتی است برای ایزد مهر و گویا ایزد مهر به انسانی مانند شده که دارای اندامی زیباست و در بالای برجی بلند می ایستد تا از آن جا بر پیرامون خود چیرگی و آگاهی کامل داشته باشد.او زورمندی است که مانند پاسبانی بی خواب به مراقبت و پاسبانی همیشگی از راستی و عهد و پیمان بسته شده می پردازد.

در اینجا از یک آرایه ءادبی، یعنی صنعت تشبیه یا مانندگی بهره گرفته شده است:

ماننده(مشبه): زورمند(ایزد مهر)
مانسته(مشبهٌ به): پاسبان بی خواب
مانروی(وجه شبه): همواره بیداری و هوشیاری و آگاهی همیشگی 
مانواژ(ادات تشبیه): از نوشته سترده شده است.

در مجموع می توان چنین برداشت کرد که این بند به ابزارهای چیرگی و تسلط و اعمال قدرت درست و سازنده اشاره دارد که زیربنای آن آگاهی کامل داشتن و ابزار های کسب این آگاهی تیزبینی و تیزگوشی(نیوشایی)و هماره هوشیاری و استفادهء درست از ابعاد وجودی است و به نظر می رسد که گذشتگان،با الگوسازی های اینچنینی در قالب ایزدان و نیروهای مینوی در تلاش بوده اند تا به صورت غیرمستقیم، مردمان را به پرورش صفات نیک در وجودشان ترغیب و تشویق نمایند! 

     1-ادبیات مزدیسنا، یشتها، تفسیر و تالیف پورداوود، ج 1، زیرنویس ص 42

برگرفته از تارنمای برساد