بهمن، آشتی‌بخش و گستراننده صلح و آرامش

بهمن، آشتی‌بخش و گستراننده صلح و آرامش   

دکتر فرزانه گشتاسب  

۲۶ دی ۱۳۸۸

 

در بندهشن  آمده است که یکی از خویشکاری‌(وظیفه) های بهمن امشاسپند (در زبان اوستایی: وُهومَنَه) آشتی‌بخشی است:

 

بهمن نیک نیرومند آشتی‌بخش. او را نیرومندی این که سپاه ایزدان و نیز آنِ آزادگان چون آشتی کنند و بیفزایند، به سبب بهمن است که به میان ایشان رود…

 

آشتی چیست که فرشته بزرگی چون بهمن خویشکاری گسترانیدن آن را دارد؟ آشتی چه معنای بزرگ و  والامرتبه‌ای است که برای برقراری آن باید به مقام وهومنه رسید؟

 

آیا  والاتر از انسانی که آرمانش برقراری آرامش و آشتی در جهان هستی است، وجود دارد؟ چنین کسی در آموزه اشوزرتشت «سوشیانت» نامیده شده است.

 

«به راستی سوشیانت‌ها  کسانی هستند که در انجام وظایف خود، از اندیشه نیک  پیروی می‌کنند و کردارشان از راستی سرچشمه گرفته است و برابر با آموزش‌های توست. ای مزدا، این‌ها به راستی برای درهم‌شکستن خشم و برقراری صلح و آشتی تعیین شده‌اند» (گاهان، هات 48 بند12).

 

در آموزه‌های زرتشتی گسترانیدن صلح و آرامش در جهان، چیزی بیش از واژه‌هایی ساده و رسیدن به آرزوهای دنیوی و خواسته‌های کوتاه‌مدت مادی است.

 

آشتی میوه درخت عدالت و برگ و بار جامعه‌ای آرمانی است که به سوی پیشرفت و آبادانیِ همه هستی حرکت می‌کند. جهانی که همه موجوداتش از خردترین گیاهان و جانوران تا انسان دانا و خردمند در هاله نورانیِ وهومنه می‌کوشند تا اَشه را گسترش دهند، راستی را و قانون را، راستی مطلق را؛ و اشوزرتشت خود قهرمان بی‌نظیر این راه است، راه برقراری آشتی در جهان.

 

هات 29 گاهان داستان توانایی و پیروزی  اشوزرتشت بر خشم و ستیز و زور و بی‌عدالتیی است که روان جهان را آزرده است و این اشوزرتشت است که دست در دست بهمن به اهورامزدا و سرچشمه دانایی رسیده و به سبب همین برتری، برگزیده می‌شود تا آرامش و آسایش را در جهان اهوراآفریده برقرار کند و بگستراند.

شما ای اهورامزدا و اشا به اینها (زرتشت و پیروانش) نیروی مینویی و توانایی بخش. ای وهومنه (تو نیز به زرتشت) آن را ارزانی دار تا در پرتو آن آرامش و آسایش بخشد (گاهان، هات 29 بند10).

 

ای داداراورمزد یکتا،

 

آیا به راستی سوشیانتی خواهد بود تا بار دیگر همچون اشوزرتشت سپیتمان آشتی و آرامش را در جهانِ تو برقرار کند و به ما بیاموزاند که خوشبختی و آرامش خود را باید در خوشبختی و آرامش انسان‌های دیگر جستجو کنیم !

جایگاه سروش در گاتها و مدیتیشن امروزی

ارایه و دفاع مهرانگیز غیبی از نوشتار

جایگاه سروش در گاتها و مدیتیشن امروزی        

کامبیز رستمی  

۱۲ شهریور ۱۳۸۸

مهرانگیز غیبی، نخستین ارایه کننده نوشتار در رده اصلی بالای 18 سال بود. وی در نوشتار خود کوشیده بود جایگاه سروش را در گاتا و مدیتیشن امروزی بررسی کند.

 

وی در سخنان خود گفت: سروش، از ریشه سرو به معنی نیوشایی است و در واقع می توان آنرا شنیدن پیام مزدایی با گوش جان دانست. واژه سروش بارها در اوستا ذکر شده است، اهنودگات را نیز یشت سروش می نامند. در اوستاهای روزانه، اوستاهای ویژه درگذشته بارها این ایزد یاد می شود و ذکر می شود که سروش را به گونه ای متفاوت از ایزدان دیگر باید ستود و در واقع یزته است.در مدیتیشن نیز هدف را باز کردن گوش درون می نامند. و در واقع شباهتی بین این دو دیده می شود. از دیگر سو استوره ها از سروش یاد می کنند و به ما می آموزند که برای به دست آوردن سروش بایستی با دلدادگی و اندیشه درست به اهورامزدا اینان داشت. بدینگونه می آموزیم که سروش در مان بخش روح است و با مانتره به آن می توان دست یافت.

 غیبی در پایان به پاسخ پرسشهای داوران پرداخت.

مروری بر جشنها و گاه شماری زرتشتیان در سخنرانی فرنشین انجمن موبدان

مروری بر جشنها و گاه شماری زرتشتیان در سخنرانی فرنشین انجمن موبدان        

موبد دكتر اردشیر خورشیدیان  

۰۱ شهریور ۱۳۸۸

موبد-دكتر-اردشیر-خورشیدیان

آدینه 30 امرداد ماه، روز شهریور از ماه شهریور یعنی جشن شهریورگان بود. زرتشتیان تهران امسال این جشن را در كوشك ورجاوند گرامی داشتند، موبد دكتر اردشیر خورشیدیان به عنوان سخنران در این مراسم از فلسفه گاه شماری زرتشتیان، جشنهای متعدد ایرانیان و تاریخچه نام گذاری برخی روزها سخن گفت،

 

متن كامل سخنرانی فرنشین انجمن موبدان را در ادامه مطلب بخوانید:

 

كوشك ورجاوند تهران در این روز میزبان گروه زیادی از زرتشتیان بود، موبد دكتر اردشیر خورشیدیان

 

با سپاس از گرامی سازمان فروهر و انجمن زرتشتیان تهران و همه کسانی که  به  برگزاری این  روز خجسته   «گرامی داشت  روز پدر»  درمکان کوشک ورجاوند  یاری رسان شدند و درود و سپاس از شما بهدینان ارجمند که از راههای دور ونزدیک برای شرکت دراین جشن فرخنده حضور به هم رسانیده اید. و عرض خجسته باد به همه   « پدران  گرامی »  در این مجلس باشکوه. و همه  پدران نیک  رفتار  سراسر گیتی.  

 

در دین زرتشتی همه انسانها بسته به درجه  پارسایی، به یک نسبت می توانند، سپندینه ( پاک وسازنده ) باشند و کسی را بر کسی دیگر برتری نبوده و  نیست . ازسویی دیگر هربهدین «خویشکاری» دارد که درطی زندگی  به گسترش  راستی ها و استقرار  نیکی ها در جهان کوشش نماید و « سپنته من  وار » راستی جویان را پشتیبان و با نیک اندیشان جهان همازور باشد. بر پایه این دو اصل دین، بین ما زرتشتیان رسم نبوده ونیست که سال را با نام کسی آغاز کنیم، یا روزی  که  برای بزرگداشت پدر  یا  مادر  یا  هر مناسبت سپندینه دیگری  نام گذاری میشود ،  به مناسبت زایش یا  درگذشت  بزرگی    انتخاب نماییم .  بلکه  همواره  نام  ایزدی (ستودنی ) یکی از روزهای ماه  ، برای  نامگذاری  ایام   به  یاد  ماندنی  برگزیده میشده است . زرتشتیان زمان را یک پارچه نمی بینند و جدا جدایا گاه به گاه (فرصت )  میدانند . ازاین دیدگاه «گاه شمار زرتشتیان» به  «گاه» اهمیت بسیار میدهد  وازاینرو سرودهای  سپندینه اوستا   با «سرایش »همراه  است .  نوازنده موسیقی نیز  هر«گاه» را فرصتی میداند که « نتی»  را بنوازد  یا  با« سکوت به جا  وبه اندازه  »  برزیبایی و شکوه و  تاثیر  سرود   و نغمه    بیافزاید .  این گاه شماربه مردم   می آموزد   که درزندگی   از هر «گاه» بهره برده، موسیقی زندگی خود رابه  زیباترین شکل  و با با شکوه ترین آوا ، به  بارنشانند.  گاه شمار زرتشتیان  دارای 12 ماه سی روزه و  یک گاه  5 روزه است  که هرروز آن  به نامی ستودنی( ایزدی  ) اختصاص یافته ،  و هر روز  به پنج گاه   کاملا طبیعی  بخش شده  وزرتشتی    با نام و یاد  خدا وسرودن  سرودهای سپندینه   اوستا  ، تلاش  روزانه  خود  را  آغاز میکند  و درتمام شبانه   روز کوشش دارد  که  با مفاهیم  ایزدی آنروز  همگام  و با مفاهیم  ضد آنروز که «دیوی » خوانده میشود،  به مبارزه  پردازد : روز اردیبهشت باراستی  همساز و بادیو  دروغ نبرد  کند. روز وهومن، نیک منشی  پیشه کرده  و  با دیو بدمنشی می ستیزد  وهمین گونه الی آخر.   براین پایه  ،گاه شمار  زرتشتی علاوه براینکه  همانند دیگرتقویمهای جهان ،روز  شماراست . روش  انسانی زیستن و به تعالی رسیدن  را  نیز یاد آور میشود  و  درنتیجه  یک تقویم  فرهنگی  انسان ساز  است که   چنانچه به مفاد آن عمل شود  ، راستی   ونیکی   به بار می نشاند. 

 

  ازآنجا که  نام ماه های  این گاه شمارفرهنگی ،از بین نام های سپندینه  روزها  انتخاب شده  است .  هرروز ماه  که با نام ماه  برابرشود ، زرتشتیان  به مناسبتی  ستودنی تر ،جشن میگیرند  .  تقریبا  هردو ماه یکبار  به مدت پنج روز   مراسم «گاهانبار  خوانی» را به انجام میرسانند و در شش چهره    درسال به دیگران بسته  به توان مادی ومینوی خویش، « بار»میدهند. روزنخست  تیرگان  به  یاد  شهدای  جنگ  با تورانیان  و  اورمزد واسفندماه به یاد شهدای حمله  تازیان ، «پرسه همگانی» برگزار میکند. روز اورمزد وفروردین ماه را آغاز سال ملی  وجشن  زایش اشوزرتشت را نوروز بزرگ ، ویژه زرتشتیان می شناسند. سیزده بدر ،روز تیرایزد وفرودین  ، روز گرامی داشت طبیعت ، به  دشت وصحرا میزنند. روز نوزدهم فروردین   (فرودک )  را روز هماروانان وفروهران و بیاد روان وفروهر جوانمردان و پارسایان  شهدای تاریخ    پرافتخار ایران ،  به آرامگاه میرود.جشن اردیبهشت گان  ،روز بزرگداشت  اشویی (راستی وپاکی وعشق اهورایی ) است  که آتش  مقدس نماد آنست ، دراین روز موبد ودهموبد به  جمع کردن 16آتش صنوف گوناگون  درشهر  می پرداختند و بهدینان  به آتشکده ها رفته  و «اشویی »  را گرامی  میدارند .روز سروش ایزد از  ماه اردیبهشت   روز  حمایت از پرندگان  است .جشن خردادگان روز گرامی داشت دانش وخرد و جشن تیرگان  روز  مراسم زیبای   آبریزان  وبزرگداشت  عظمت فرهنگ  آرش کمانگیر است ، بهدینان  نخی هفت رنگ به  دست می بندند که  در روز باد ایزد ازدست باز کرده   و  به باد می سپارند. جشن امردادگان  ، روز گل وگیاه  است  . جشن شهریورگان  ، روز شهریاری برخویش وتسلط برنفس  «روز  پدر»   بهدینان  است . جشن مهرگان  روز «عشق » است ،عشقی  که  با مهر   راستین همراه بوده   و  باپیمان هم    پیمان است  . جشن آبانگان  روز گرامی داشت آب  . جشن آذرگان  روزگرامی داشت آتش  مادی است . جشن  دیگان   درماه دی  چهارروز است :شب یلدا شب  جشن دی به آدر است . دی به دین روز بزرگداشت دین یا  وجدان است  که بزرگترین نعمتی است که خداوند به بشر     بخشیده  و ماموریت  پیامبران    بیدار کردن این بخش  ازقابلیت   کم نظیر بشر بوده   است .  دی به مهر روز گرامی داشت مهر   وفروتنی  است .  دی  به آذر   روز درک وگرامی داشت    آتش های مینوی است .   روز بهمن از ماه بهمن  وجشن بهمنگان  نزد ایرانیان  روز حمایت از حیوانات  نامگذاری شده که مورد پذیرش انجمن موبدان نیز میباشد.   روزمهر از ماه بهمن ،جشن سده ، روزگرامی داشت کشف آتش    که یکی ازمهمترین و بزرگترین و  کارسازترین  کشفیات بشر  است ،می باشد  .  جشن اسپندگان  ،  روز گرامی داشت مقام مادر  وبزرگداشت  زن   است. روز رام  ایزد و اسفندماه روز درختکاری است.  و  پنج روز آخرسال یا گاه گاتابیو ، روز  هایی   برای رسیدگی  اندیشمندانه  به کارهای انجام گرفته   در سالی که   گذشت    و   درس گرفتن  از   برای سال آینده   و شرکت در گاهانبار همس پس میدیوم گا ه  و   خانه تکانی  راستین     درون وبرون است .

 

موضوع  انتخاب  برخی از روزهای  برگزیده براساس  باورهای  دین سپندینه زرتشتی در انجمن موبدان تهران ، اززمانی آغاز گردید که  ازسوی  گرامی  شهرداری تهران  وچند NGo   روز26 دیماه (جشن بهمگان) برای روز حمایت از حیوانات  و برای  روزحمایت ازپرندگان روز 15  اردیبهشت را انتخاب شده بود  و نوشته بودند   که جوانان ایرانی بشدت  روز والنتین را   علاقه مند هستند که   روز عشق  بدانند وبرخی   جشن اسفندگان را روز  عشق معرفی می نمایند  و از انجمن موبدان تهران  که تنها مرجع   مینوی (دینی وفرهنگی )، عرفی ورسمی وقانونی جامعه زرتشتیان ایران می باشد، درخواست کرده بودند که دراین چند مورد  نظررسمی   را  اعلام و ارسال دارد  . انجمن    موبدان  بنا  برتکلیف  دینی ووظیفه  قانونی،   به پژوهش   پرداخت  و   باتوجه به اصول باورها  وفرهنگ زرتشتی،   پس ازمدتی، پاسخ   کارشناسی ورسمی   تهیه و  دراختیارخواستاران  وپژوهشگران    قرار داد  .

 

دردین زرتشتی   ، ایزد سروش  ، پیام رسان   شناخته شده  و  خروس   نماد زمینی   آنست .دراوستای برساد ، هر امشاسپند که ازفروزه های جاودانه اهورامزدا میباشند  با چند ایزد  (ستودنی های مینوی ) همکار شناخته شده اند که میخوانیم « به خشنودی مینوی اردیبهشت بلندو آدر وسروش وورهرام »  بنابراین  دلیل ،بسیاردقیق وکارشناسی ، روز سروش ازماه اردیبهشت که برابر روز 16 اردیبهشت  تقویم رسمی خورشیدی است ، روز  پرندگان  تایید و  معرفی شد.  درمورد روز  مادر  و زن  نیز  از دوران باستان  روز سپندارمزد از ماه اسفند(جشن اسفندگان )  را روز زن  ومادر اعلام کرده و به روز مزد گیران  معروف بود ه که  بانوان گرامی  دراین روز به تخت می نشینند  و کارهای منزل  را مردان  خانواده انجام میدهند و مقام مادر وزن را گرامی داشته میشود . وازآنجا که  عشق به مردان محدود نمیشود وبانوان  گرامی  نیز   به شوهر وفرزند وخانواده   عشق می ورزند وازهمه بالاتر «مهر وعشق »    مفهومی بسیارگسترده تروفراتر از عشق زمینی دارد. وعشق به اهورامزدا ،  به  راستی و نیکی ،عشق به   محیط زیست و دیگر مردمان جهان ،عشق به میهن  و همه هستی  هم،   جزیی ازواژه عشق ایرانی که برخواسته از واژه «اشا»   شناخته میشود  و  درفرهنگ زرتشتی  لازمست  با عهد وپیمان همراه  و از«مهرودروج » به دور باشد، میباشد .ازاینرو ،  تصویب شد که  باید اجازه داد که جشن اسفندگان روز گرامی داشت مقام مادر وبزرگداشت زن  باقی بماند و جشن مهرگان یعنی روز مهر از ماه مهر که دهم مهر   تقویم ملی است  « روزعشق» ایرانیان معرفی واعلام  گردید.   مورد دیگر   جشن بهمنگان بود که درتقویم ایرانی  روز حمایت از حیوانات شناخته شده است  که چون دردین زرتشتی  امشاسپند بهمن   موکل حیوانات میباشد، نامگذاری  این روز  ، کاملا مناسب  فرهنگ  ، شناخته شد واعلام گردید.      دراینجا  تنها  برسر روز پدر  مشکل بسیار مهمی  پیش آمد؟   چرا که آنگونه که پژوهش شد ،ظاهرا  روز  پدر در  فرهنگ زرتشتی وجود نداشته  وتنها چندسالی پیش ، جشن بهمنگان روز پدر زرتشتیان  معرفی شده  و کم وبیش برگزار می گردیده است ،  که  انتخاب  روز حیوانا ت ،  دراین روزسپندینه،  بسیار  درست  ومنطقی   مینمود  و شایسته   نبود که جشن بهمنگان هم روز حیوانات  باشد وهم روز پدر  ،ازاینرو  انجمن موبدان پس از مدتی   پژوهش  ومشورت ،  روز شهریوراز  ماه شهریور یا جشن شهریورگان  را روز پد رانتخاب واعلام  نمود.  چرا که همانگونه که روزمادر  با امشاسپند سپندارمزد که  نماد  مهرورزی وازخود گذشتگی   که بیشتر ویژه  بانوان  است ، متناسب  میباشد،   روز شهریور امشاسپند نیز  که به مفهوم شهریاری برخویش و تسلط برنفس  و ازویژگیهای   مردان   غیرتمند و  باهمت و  بافرهنگ   میباشد،  برای روز پدر مناسب تر تشخیص وتصویب  و اعلا م گردید.    برهمه ما بهدینان شایسته است  که  این چهار روزعزیز  دیگر   در گاه شمار زرتشتی را نیز   همواره  به یاد  بسپاریم  و کوشش کنیم که «روز پرندگان« ،« روز پدر» ، «روزعشق  » و « روز حیوانات   » را   نیز گرامی داشته   و به شایستگی به تکالیف  دینی وفرهنگی و  خویشکاری  انسانی خویش عمل نماییم .         

 

ازانجمن ها وسازمان ها وانتشارات   زرتشتیان  سراسر کشور  ،  درخواست داریم  که  گاه شمار  سال دیگر،  را  با مشورت با انجمن موبدان تهران   هماهنگ  کنند .  و از همگی شما باشندگان گرامی  وبهدینان ارجمندنیز  درخواست داریم که  هرگونه انتقاد  و   پیشنهادی درمورد  نه تنها  این چهارروز   انتخاب شده  ، که درمورد روزهای دیگر که  دربخش نخست  به آگاهی رسید،     دارید   .   حداکثر  تا تاریخ  آخر مهرماه  امسال  به انجمن موبدان تهران  کتبا اعلام دارید  .که  مانند همیشه تاریخ ،این هم اندیشی مسئولا نه    بین  دین باوران ودین یاوران   بهدین   با  انجمن  موبدان  ، موجب همازوری بیشتر  و  شناخت بهتر  راستی ها     و بهبود   مدیریت  مینوی  جامعه  ،  خواهدشد  .   بی صبرانه     چشم به راه   دیدگاههای  کارشناسی   شما هستیم    .      مهر افزون  .  راستی پیروز    .

 

  ایدون باد . ایدون ترج باد  :     موبد دکتراردشیرخورشیدیان   . رییس انجمن موبدان تهران .  کوشک  روانشاد دکتر   ورجاوند تهران . شهریور ا مشاسپند وشهریور  ماه   3747 دینی زرتشتی  . 30  /ا مرداد/  88 هجری خورشیدی  .بزرگداشت همگانی روز پدر زرتشتیان

آشنایی با سنتها و آیین پنجه

آخرین گاهنبار سال آغاز شد:

آشنایی با سنتها و آیین پنجه       

پروین فرزانگی  

۲۵ اسفند ۱۳۸۷

بامداد پنجه وه است هوا هنوز تاریک است ، نسیمی آرام می وزد وشعله ی فانوسِ روشنِ بر  بام را می لرزاند. گلدانی پر از مورد سبز، کاسه ای آب ، سینی ای پر از میوه های رنگ رنگ ، کپه ای هیزم فروزان وبوی خوشِ آتش زوهر است که در هوا می پیچد ، شعله های زیبای آتش در هوا میرقصد ، زیبا وبا شکوه. آتش بر بام ها یک به یک روشن می شود و با هر آتشِ نمایان از دور ونزدیک ، دلمان لبریز از شوق می گردد نوای خوش اوستا به گوش میرسد حس زیبایی است گویا فروهر نیاکان به همراهی ما شتافته اند واهورامزدا را نیایش می کنند.

 

  درایران باستان سا ل دوازده ماه سی روزه داشت که در جمع 360روزمی شد به آخرماه هشتم(آبان ماه)وبعد ها به آخر ماه دوازدهم(اسفند ماه) پنج روزاضافه می کردندتاسال کامل(365روز)شود که این پنج روز را پنجه مینامیدنداین پنج روزبه نام های اهنود،اشتود،سپنتمد،وهوخشتر،وهیشتوایش نامیده میشودکه همان پنج بخش گات ها است. نام های دیگری که به این روزها داده اند: فروردگان، فرورد جان، گاه، اندر گاه، روزهای گات ها، اندر گاهان، وهیجک، بهیزک، پنجه، فنجه،پنجک،پنجی، فنجی، پنج روزی، پنجه گزیده، ایام المسترقه، ایام المختاره، پنجه فضل السنه وبالاخره پنجه کبیسه که زرتشتیان همان پنجه را به کار می برند. در این پنج روز گهنبار چهره ششم یعنی همس پت میدیم گاه یا برابری روز وشب برگزار میشود. پنج روز مانده به این گهنبار یعنی از روزاشتاد تا اهنود را پنجه کوچک می نا مندو پنج روزآخر سال پنجه بزرگ نامیده میشود. در گذشته  مردم در پنجه کوچک به تمیز کردن خانه و کاشانه می پرداختند و همه چیز را برای برگزاری هر چه باشکوه ترگهنبار پنجه و نوروز آماده می کردند. گهنبار همس پت میدیم گاهِ آفرینش انسان است. بنا بر ادبیات دینی اهورامزدا جهان وموجودات را در365 روزو شش گهنبار آفریده است. و در پایانِ هر آفرینشی به پاسداشت آن جشنی بر پا میشود و چون شش آفرینش وجود دارد شش جشن نیز در طی سال برگزار میشود این جشن های شش گانه را گهنبارمیگویند.

 

میدیوزرم: به معنای میان بهار است. این اولین گهنباراست که از چهل روز پس ازآغاز بهارتا چهل وپنجمین روز بهار گرفته می شود.نخستین آفرینش ، آسمان بوده که آفرینشش از اول فروردین تا نهم اردیبهشت ماه به تقویم امروزین  وبا پنج روز درنگ مجموعا تا14 اردیبهشت ادامه داشته است.

 

میدیوشهم: به معنای میان تابستان است. این دومین گهنبار است وفرا رسیدن آن را به مدت پنج روز ازصدو یکمین تا یکصدو پنجمین روز سال جشن می گرفتند. دومین آفرینش آب است وبنا به تقویم امروزین ما آفرینش آن از 15 اردیبهشت تا 12 تیر ماه ادامه داشته است.

 

پیته شهیم: به معنای (پایان تابستان) این سومین گهنبار است که آن را از یکصدو هفتاد وششتمین تا یکصدوهشتادمین روز سال جشن می گرفتند.سومین آفرینش زمین است و بنا به تقویم امروزین ما از 13 تیر ماه تا 20 شهریور و با پنج روز درنگ تا 25 شهریور ادامه داشته است .

 

 ایاسرم: به معنای (بازگشت به خانه)است و منظور از آن آغاز پاییز است. این چهارمین گهنبار را از دویست و ششمین تا دویست ودهمین روز سال جشن می گرفتند. چهارمین آفرینش گیاه است و بنا به تقویم امروزین ما از26 شهریور تا 19 مهر و با پنج روز درنگ تا 24 مهر ادامه داشته است.

 

مید یاریم: به معنای (میان سال ) است این پنجمین گهنبار را از دویست وهشتاد وششمین تا دویست ونودمین روز سال جشن می گرفتند .  که این جشن زمستانی را میان سال می خوا نندمعرف تقویمی است که آغاز آن اول تابستان بوده است . پنجمین آفریده جانوران هستند و بنا به تقویم امروزین ما از 25 مهر تا 9 دی و با پنج روز درنگ تا 14 دی ادامه داشته است.

 

همس پت میدیم: به معنای (حرکت همه سپاه) است ودر اصل مربوط به فرود آمدن گروهی فروهر مردگان به روی زمین بوده . این گهنبار درواقع یاد بود مردگان به شمار می آمده. ششمین گهنبار را از سیصدوشصت و یکمین تا سیصدوشصت وپنجمین روز سال جشن می گرفتند. ششمین آفریده انسان بوده وبنا به تقویم امروزین ما از 15 دی تا 24 اسفند و با پنج روز درنگ تا 29 اسفند ادامه داشته است.این گهنبار به فروهرها اختصاص دارد. در ایران باستان برای انسان قائل به وجود تن و چند گونه نیروی مینوی بودند این نیرو های مینوی بنا به اوستا عبارتند از اهو(جان) ، دئنا (وجدان) ، بئوذه (هوش و ادراک) ،اورون(روان) و فروهر. در آیین زرتشت عمر جهان چهار دوره سه هزار ساله است در سه هزار ساله ی نخست فقط فروهرها وجود داشتند وجهان بری از ماده بود . در سه هزار ساله دوم به خواست اهورامزدا فروهرها پیکر گیتییایی نیز یافتند و انسان و جهان مادی پدید آمد . از این پس فروهرها نگهبان پیکر گیتییایی(قالب مادی) خود شدند. در هیچ موجودی نیست که گوهر فروهر وجود نداشته باشد حتی اهورا مزدا که خود آفریننده ی بود و نبود است نیز دارای فروهر می باشد(در میان همه آن فروهر های نخستین ، اکنون آن فروهر اهورامزدا را می ستاییم که بزرگترین و بهترین و زیباترین و استوارترین و خردمندترین و خوش اندام ترین ، بنا بر راستی (اشه) والاترین است.)  فروردین یشت بند 80

 

امشاسپندان وایزدان نیز مانند اهورامزدا دارای فروهر هستند. فروهر در اوستا فروشی و در فارسی باستان فرورتی و در پهلوی فروهر است وبه معنای پیش برنده می باشد. در گات ها واژه ی فروهر وجودندارد ونخستین بار درهفت هات(بند سوم یسنای 37) ازآن نام برده شده ( ما اهورامزدا وفروهرهای مردان وزنان نیک رامی ستاییم )

 

با مرگ ، تن و جان ازبین می روند در حالیکه روان و فروهر فنا ناپذیرو ماندگارمی مانند. فروهر غیر از روان است روان پاسخگوی اعمال این جهانی انسان و کیفر پذیر است اما فروهر بدون کوچکترین آلودگی به مبدا خود اهورامزدا بر می گردد. فروهرهادرقوه وقدرت با هم برابر نیستند فروهرهای نخستین آموزگاران دین قویترین شمرده شده اند و پس از آن فروهر هایی که هنوز به قالب جسمانی در نیامده اند وآن فروهرهای سوشیانت هایی هستند که با ظهور خود به جهان جانی نو خواهندداد.

 

نیاکان ما بر این باور بودند که در این ده روز پایان سال فروهر درگذشتگان به دعوت باز ماندگان به میان آنان ودر خان ومان خود فرود آمده وبه بازماندگانی که آنها رابه یاد داشته ومراسمی بر پا می کنند خیرو برکت هدیه وتندرستی شان را از اهورامزدا درخواست می کنند چنانچه در فروردین یشت آمده :

 

بند 49 : فروهرهای سود بخش نیرومند پاکان را می ستاییم که در همس پت میدیم از جایگاه خود بیرون می آیند و ده شبانه روز برای کمک در اینجا به سر میبرند و آگاهی بدست می آورند .

 

بند50 : چه کسی ما را می ستاید؟ چه کسی نیایش بجا می آورد؟چه کسی سرودهای دینی میسراید؟ چه کسی نماز بجا می آورد؟ چه کسی پذیرا می شود ؟ با در دست داشتن خوراک و داشتن پوشاک ، با نماز راستی افزا نام کدامیک از ما را در اینجا خواهد خواند؟ روان کدامیک از ما را خواهد ستود؟ برای کدامیک از ما او دهش خواهد کرد؟از آنچه که هست خوراک گوارای تازه برای همیشه و جاودان.

 

بند 51 : آنگاه کسی که که او از روی راستی ستایش بجا می آورد با در دست داشتن خوراک و داشتن پوشاک و با نماز راستی افزا، فروهرهای ناآزرده نرنجیده ی توانای پاکان با خشنودی برای او نیایش بجای می آورند[چنین] :

 

بند 52 : این چنین باشد در این خانه زندگی با گروه دلاوران باشد اسب تندرو و گردونه ی  استوار باشد هرآینه نیرومند سرور انجمن که ما را از روی راستی بستاید با دردست داشتن خوراک و داشتن پوشاک با نماز راستی افزای.

 

بند 156 : فروهرهای بسیار نیرومند وپیروزگرپارسیان وفروهرهای نخستین آموزگاران دین وفروهرهای پیامبران بشود که دراین خانه خشنود بخرامند.

 

بند 157 : بشود که از این خانه خشنود گشته جزای نیک ورحمت سرشار درخواست کنند. بشود که از این خانه خشنود برگردند. باشد که آنان سرودها و مراسم را به آفریدگار اهورامزدا و امشاسپندان رسانند. مبادا که آنان گله کنان از این خانه و مزدا پرستان دور شوند.

 

یکی از سنت های معمو ل پنجه روشن کردن آتش بر روی بام ها است که در پگاه پنجه وه انجام می پذیرد و با انجام آن به پیشواز نوروز وآغاز سال نو وماه فروهرها ( فروردین ) می روند. این پنج روز به شوند نیکو داشتن فرود فروهرهای نیاکان وپاسداشت آفرینش انسان وبر خود داشتن نام پنج بخش گاهان و پیش درآمد نوروز وسال نو وبرابر شدن روز وشب بسیار سپندینه وپاک انگاشته شده است.

سنت و مدرنیته در نشست هم اندیشی

سنت و مدرنیته در نشست هم اندیشی

ماندانا میرابی  

۱۱ اسفند ۱۳۸۷

«لزوم نگهداری سنتها و آیینهای كهن زرتشتی و شناخت فلسفه و باورهای بنیادین آن» موضوع سخنرانی موبد پدرام سروش پور در بخش دوم نشست هم اندیشی پنچشنبه پسین بود. وی در ابتدا از گروه حفظ آداب و رسوم دینی انجمن موبدان یاد كرد و به فعالیتهای این گروه همچون برپایی سدره پوشی سنتی در روستای مباركه و جمع آوری ضرب المثلها و اشعار دری اشاره نمود.

 

«مجموعه ای از رفتارهای برخاسته از مبانی دینی كه در راستای درك و باورمندی پایه ها و زیربناهای فكری یك دین شكل گرفته و در جوامع دینی نهادینه شده باشند» تعریفی بود كه این هموند انجمن موبدان از آداب و آیین های دینی به صورت كلی ارائه نمود و تاثیرات آنها را برشمرد كه مهمترین تاثیر آن پایداری و همازوری جوامع می باشد.

موبد پدرام سروش پور در نشست هم اندیشی انجمن موبدان

موبد سروش پور در ادامه به ریشه یابی دلایل تحول سنتها پرداخت و علت آن را در مدرنیسم دانست وی سپس دیدگاه های گوناگون در مورد سنت و مدرنیسم را توضیح داد. مدرنیسم رادیكال می گویند سنت باید به صورت كامل كنار گذاشته شود و مدرنیته را تنها عامل پیشرفت می دانند از سوی دیگر سنتی رادیكال كاملا عكس فكر می كنند و اعتقاد دارند مدرنیسم را باید از بین برد.

 

اما مدرنیسم میانه رو دین را امری عقلی می داند و اعتقاد دارد كه باید آن را امروزی و مدرن نمود در نتیجه از دین چیزی جز اخلاقیات و از خدای دین چیز جز خدای ساعت ساز كه زمانی این عالم را همچون ساعتی كوك كرده باقی نمی ماند.

 

و آخرین گروهی كه این هموند انجمن موبدان تعریف نمود، میانه روهای سنت گرا بود این جوامع كه معمولا دارای فرهنگی قوی هستند اعتقاد دارند كه انسان موجودی تجربه گرا است و بر این اساس سنت و آیین ها، تجربه گذشته بشریت می باشند نه كهنگی و پوسیدگی.

 

موبد سروش پور با معرفی این گروه ها دلایل شكل گیری جریان نو اندیشی دینی را نیز برای باشندگان شرح داد و سه مرحله ی آن را بدین صورت معرفی نمود: 1. بازگشت به متون مقدس، 2. نگاه مجدد به سنتها با تكیه بر متون مقدس، 3. تعیین تكلیف با فقه و احكام دینی.

 

كلیسای كاتولیك در اروپاپ و سید جمال الدین اسدآبادی پیشگامان بازگشت به متون دینی در ادیان مسیحیت و اسلام بودند. در میان زرتشتیان نیز این اتفاق با ترجمه دوباره گاهان آغاز شد كه پیشگامان آن موبد آذرگشسب و دكتر تاراپوروالا در هندوستان و استاد ابراهیم پورداوود در ایران بودند.

 

مراسم زایش، هفت سالگی، سدره پوشی، ازدواج و درگذشتگان از نگاه موبد پدرام سروش پور آیین های گذر برای هر فرد زرتشتی است. همچنین گاهنبارها جشن پاسداشت آفرینش جهان هستی توسط اهورامزدا است و به عقیده این هموند انجمن موبدان  نیایش و داد و دهش و نو اندیشی و شادی نیز در این سنت زیبا موج می زند.

 

اما بعد از اتمام سخنان موبد سروش پور از سوی انجمن موبدان دسته گلی به دكتر فرزانه گشتاسب برای اخذ مدرك دكترا پیشكش شد و بدین ترتیب نوبت به میزگرد پایانی سومین نشست هم اندیشی دینی رسید. موبد دكتر اردشیر خورشیدیان، موبد مهربان فیروزگری، دكتر بهمن مرادیان و دكتر فرزانه گشتاسب تشكیل شد.

 

دكتر مرادیان در این میزگرد گفت باید سنتها تجزیه و تحلیل شوند و با آنها به صورت آگاهانه برخورد شود. موبد فیروزگری به اهمیت كار مانكجی برای حفظ سنتها اشاره نمود و دكتر موبد اردشیر خورشیدیان گفت هر دینی با سنتها و زبانش زنده است وی از اینكه گویش دری در حال نابودی است اظهار تاسف نمود و اضافه كرد كه برای این حادثه باید راهكاری اساسی اندیشید، البته از نگاه فرنشین انجمن موبدان وظیفه ی اصلی در این كار بر دوش مادران است.

 

بررسی ردپای عرفان گاهان در اشعار عطار

بررسی ردپای عرفان گاهان در اشعار عطار

ماندانا میرابی  

۰۸ اسفند ۱۳۸۷

بخش نخست نشست هم اندیشی انجمن موبدان با عنوان « دریچه ای به خورشید، رد پای عرفان گاهان در اشعار عطار» توسط منیژه حقیقت دانش پژوه کلاس های دانشپایه دینی انجمن موبدان تهران برگزار شد. منیژه حقیقت که در نوشتار خود به تفاوت های عرفان عطار و گاهان اشوزرتشت می پرداخت به بیزاری از دنیا در اشعار عطار اشاره کرد و آنرا به دلیل زمان عطار دانست وی افزود که گرچه زشتی های دنیا در زمان اشوزرتشت بیشتر بوده است ولی در گاهان عشق به دنیا و بوی زندگی وجود دارد.

 

منیژه حقیقت، انسان را در اشعار عطار اسیر سرنوشت خویش دانست و از این لحاظ نیز دیدگاه اشوزرتشت را با عطار متفاوت برشمرد. وی همچنین از دیگر تفاوت ها در دو دیدگاه، وجود داشتن توبه در شعر عطار و وجود خارجی شیطان دانست، این در حالی است که در دیدگاه اشوزرتشت هر شخص پاداش هر کار خوب یا بد خود را خواهد دید و اهریمن تنها در «من» وجود دارد و سر چشمه تمام کارهای انسان خرد اوست. منیژه حقیقت همچنین با اشاره به داستان منطق الطیر ادامه داد، هدهد، راهنمای مرغان، آگاهی خواستن از سیمرغ و فرمانبرداری بی چون و چرا از وی را به مرغان گوشزد می کند ولی اشوزرتشت در گاتها می گوید که آگاهی، نیک اندیشی و محبت را از خداوند بخواهید و او را از روی درک و عقل فرمانبرداری کنید.

وی همچنین وجود هفت مرحله در عرفان عطار را یادآوری کرد و آنرا با هفت امشاسپند برابر ندانست. وی اشاره کرد که 7 امشاسپند تنها صفت هستند و جز این تفاوت مرحله ای مانند حیرت به هیچ عنوان در امشاسپندان وجود ندارد. وی در پایان عرفان عطار در مقابل اشوزرتشت را به مانند شمع در مقابل خورشید دانست و این گفته میلر را بیان کرد که: از ابد تا ازل روح اشوزرتشت از تمام روحهای جهان درخشان تر است .

گفتنی است این نوشتار موردتوجه باشندگان قرار گرفت و موبد دکتر اردشیر خورشیدیان از نوشتار حقیقت، سپاسگزاری کرد.

نقش زبان و ادبیات پارسی در دین

نقش زبان و ادبیات پارسی در دین

مهربان پولادی  

۰۷ اسفند ۱۳۸۷

دین ، بخشی از فرهنگ است که در فرهنگ زاییده می شود ،پرورش می یابد و گسترده می گردد. دین، دستمایه های نخستین خود را از فرهنگی می گیرد که در آن پیدایش یافته است و پس از آنکه پرورده و گسترده شد به دور خود ، بر بخشهای دیگر فرهنگ اثر می گذارد و فرهنگ را پربار می کند. زبان و ادب نیز بخشی از فرهنگند که در فرهنگ زاییده می شوند ، پرورش می یابند و گسترده می گردند. زبان و ادب نیز در راه پرورش و گسترش خود از بخشهای دیگر فرهنگ اثر و کمک می گیرند و فرهنگ و بخشهای آن را پربار می کنند. دین و زبان و ادب در چهارچوب فرهنگی جامعه با هم کنش و واکنش دارند و بر هم اثر می گذارند. این اثرگذاری در زمان دراز ، تا اندازه ی زیادی آنها را با هم آمیخته می سازد. یکی از برآمدهای این آمیختگی این است که پیامهای دین ، بخشی از فرهنگ همگانی جامعه می گردد و در ادبیات جامعه بازتاب می یابد.

 

بنابراین در ادب جامعه که نمایانگر فرهنگ جامعه است می توان جای پای دین را بخوبی شناخت. آشنایی با زبان و ادبیات هر جامعه ، پژوهشگر را در کار شناختن فرهنگ آن جامعه توانمندتر می سازد و ابزارهای کارآمدتری در پیش او می گذارد.

 

دین بخشی از فرهنگ است از این رو این گفته در باره ی شناختن دین نیز درست است. یعنی اگر زبان و ادبیات جامعه ای را بدانیم، توان و ابزار بیشتر و بهتری برای شناختن دینی که در آن جامعه پیدا شده و گسترش یافته است داریم.

 

هر آینه در باره ی هر دینی می توان به هر زبانی بررسی کرد و دانش اندوخت ولی زبان و ادبیات جامعه ای که دین در آن پیدایش و پرورش یافته است ، برای شناختن دین ، از سودمندترین و کارآمدترین ابزارهاست .

 

این نگرش را در آیین زرتشتی بررسی می کنیم.اشو زرتشت در ایران در خانواده ایرانی زاده شد و در فرهنگ ایران پرورش یافت. او بسیاری از دانشهای زمان خود را فراگرفت و در چکامه سرایی نیز که همیشه در فرهنگ ایران پرارزش بوده و هنوز هم هست ، سرآمد شد.

 

دینی را که اشوزرتشت آورد دستمایه های  نخستین از فرهنگ ایران بود زیرا خود پیامبر ، در این فرهنگ زاده و پرورده شده و آموزش دیده بود. پیامبران ویژگیها و ارزش های جامعه ِ خود را بازمی تابانند و اشوزرتشت هم چنین کرد. او ویژگیها و ارزش های جامعه ی ایران را بازتابانید.

 

ارزش های نخستین در دست و در اندیشه ی پیامبر پرورده شدند، دین زرتشتی گسترش یافت ، باور شد و به دور خود، فرهنگ ، زبان و ادبیات ایران را پربار ساخت. در گذر سده ها و هزاره ها ، ارزش ها و آیین ها و روشهای دین زرتشتی با دیگر بخشهای فرهنگ ایران کنش و واکنش کردند و بر یکدیگر اثر گذاشتند.

 

اندیشه ها و ارزش های دینی ما چون از ایران برخاسته بودند،در ایران پرورش یافته بودند و همسو با نیازها، خواستها و آرزوهای مردم بودند، با فرهنگ همگانی آمیخته شدند و در ادبیات گفتنی و نوشتنی درآمدند.

 

بسیاری از نوشته ها و زبانزدهای ایرانی در هزاره ی اخیر اندیشه ها و ارزش های زرتشتی – ایرانی را تابانیدند گرچه در نما نامی از اشوزرتشت نداشتند.شاهنامه ی فردوسی نمونه ی برجسته ی اینگونه کتابهاست ولی تنها کتاب نیست. بجز آن ،ما شاهنامه ی دقیقی ، شاهنامه ی ابومنصوری ، گرشاسب نامه ، ویس و رامین و کتابهای دیگر هم داریم.

 

افزون برآن بسیاری از چکامه سرایان ایرانی نیز در برخی از چکانه های خود ، اندیشه ها ، ارزش ها و اخلاقیات ایرانی- زرتشتی را باز گفتند. شایسته است که ایرانیان زرتشتی برون مرز در آموختن زبان پارسی به فرزندان خود کوتاهی نکنند. این درست است که زبان پارسی کنونی زبان اوستا نیست ولی دنباله ی زبان اوستا و میراث دار زبان اوستا است و از زبانهای زنده کنونی نزدیکترین زبان به اوستایی است پس بکوشیم با آشنایی بیشتر با زبان و ادبیات پارسی پیام اشوزرتشت را بهتر دریابیم.

چه اندازه به «وهومنه» نزدیك هستیم؟

چه اندازه به «وهومنه» نزدیك هستیم؟   

فرزانه گشتاسب  

۲۶ دی ۱۳۸۷

فرزانه گشتاسبصورت اوستایی واژه بهمن، «وهومنه» و ریشه فعلی آن «مَن» (man)   به معنی «اندیشیدن» است.

در دین زرتشتی بهمن پیام‌آور اهورامزدا و همان فرشته وحی در ادیان سامی است و این امشاسپند بهمن است كه اشوزرتشت را به سوی «انجمن مینویان» كه در سر آن اهورامزدا قرار دارد، راهنمایی كرد. در گزیده‌های زادسپرم (فصل 21) آمده است:

 

در ماه اردیبهشت و روز دی‌به‌مهر، اشوزرتشت بهمن امشاسپند را دید، او از زرتشت پرسید: « كیستی و از چه كسانی؟ به چه آرزومندتری و كوشش تو برای چیست؟» اشوزرتشت پاسخ داد: «زرتشت سپیتمانم، در جهان پرهیزكاری را آرزومندترم، مرا آرزوست كه بر آنچه خواست ایزدان است آگاه باشم و چندان پرهیزكاری ورزم كه مرا به جهان پاك بنمایند». بهمن به زرتشت فرمود كه «بالا رو به سوی انجمن مینویان» و چنین بود كه زرتشت بالا رفت و به جایی رسید كه «به سبب روشنی بزرگ امشاسپندان، سایه خویش را بر زمین ندید» و نماز برد و گفت «نماز به اورمزد، نماز به امشاسپندان» و پیش رفت و در جایگاه پرسشگران نشست….

 

در دینكرت 7 نیز از قول بهمن امشاسپند می‌خوانیم: ای زرتشت بیا تا با آن كسی هم‌سخنی كنیم كه تو را آفرید، آن كسی كه مرا آفرید، كه مقدس‌ترین مینویان و نیكوترین موجودات است و من سخنگوی او هستم، من كه بهمنم و پیام‌آور او هستم.

 

و به این ترتیب اشوزرتشت سرودهای ستایشی را كه با بهمن سرود، به جهانیان پیشكش كرد تا همگان در روشنایی این چراغ، راه راست را بشناسند و به نورهمه‌نورها برسند. به گفته سهروردی بهمن «نزدیك‌ترین نور» به اورمزد است، در فلسفه اشراقی ایران باستان «وهومنه» پرنورترین مشعلی است كه راه انسان را برای انسان كامل شدن و حرکت به سوی سرچشمه همه راستی‌‌ها و نیكی‌ها روشن می‌كند.

 

نیاكان ما رنگ سفید را نشانه بهمن امشاسپند دانسته‌اند، پس اندیشه نیك اندیشه‌ای است كه مانند رنگ سفید پاك و بی‌آلایش باشد، تنها به سوی بالا نگاه كند و حرکت كند، اندیشه‌ای كه سامان‌بخش و پیرو راستی باشد و از قدرت مینوی برخوردار باشد، اندیشه‌ای كه از دریای عشق و محبت عبور كرده و به وسعت هستی اندیشیده باشد.

 

این اندیشه مظهر خرد خداوند است و در برترین موجودات یعنی انسان می‌تواند شكوفا شود، زیرا تنها انسان است كه می‌تواند اندیشه نیك را تجربه كند و به «خرد همه آگاه» كه خرد خداوند یكتا است نزدیك شود.

 

هر آینه، ای مزدااهورا با وهومنه به تو نزدیك خواهم شد

                                                             (گاهان، هات28 بند2).

 

و تنها انسان است كه خواهد توانست با این امشاسپند سپندینه، خود را به برترین جایگاهی برساند كه هر موجودی ممكن است آرزویش را داشته باشد.

 

من روانم را با وهومنه به بالاترین سرای جای خواهم داد

                                                             (گاهان، هات28 بند4).

 

در نوشته‌های زرتشتی آمده‌است: آنچه كه اندیشه انسان را از بهمن شدن باز می‌دارد، یكی خشم است، دیگری آز و بدتر از همه بداندیشی. گام‌های بلندی كه آدمی را در نهایت به قله بلند وهومنه خواهد رسانید باید از این بدیها پاكِ پاك باشد. حتی ذره‌ای خشم، ذره‌ای آز و ذره‌ای بداندیشی ما را از اندیشه نیك دور خواهد كرد.

 

پس بیایید بیندیشیم كه ما چه‌ اندازه به «وهومنه»، این امشاسپند مقدس و گرامی نزدیك هستیم.

نقش گرامی بانوان زرتشتی در پاسداری از دین و فرهنگ

نقش گرامی بانوان زرتشتی در پاسداری از دین و فرهنگ        

مهربان افسر كشمیری  

۰۸ آذر ۱۳۸۷

نخستین نشست هم اندیشی انجمن موبدان تهران پسین پنج شنبه 7 آذرماه در تالار آدریان تهران برگزار شد. دكتر موبد اردشیر خورشیدیان و پروا نمیرانیان در این نشست سخنرانی نمودند.

 

فرنشین انجمن موبدان تهران در این نشست با تاكید بر نقش و اهمیت خانواده به برابری زن و مرد در فرهنگ ایرانی اشاره نمود  و در ادامه از نقش مهم بانوان در ایران باستان سخن راند. وی در ادامه به اهمیت زنان در دنیای امروز نیز اشاره نمود و در پایان از كاستی هایی كه جامعه امروز زرتشتی با آن گریبان گیر است سخن راند و از همكیشان خواست تا برای حل این كاستی ها راهكار ارائه دهند، متن كامل سخنان ایشان به صورت زیر است:

 

“بی تردید بن پایه شخصیت هر فرد و در مجموع هر هازمان (جامعه)ای را خانواده تشکیل می دهد. بنابر این اصل، هر چقدر در جامعه ای افراد دارای شخصیت آگاه تر وآزاد اندیش تر و محکم تر بوده، بدنبال خوشبخت کردن یکدیگر و گسترش اشویی باشند، آن هازمان هماهنگ تر و  همازورتر عمل خواهد کرد و با سرعت بیشتری به خوشنودی و خوشبختی جمعی دست خواهند یافت. بر پایه این اصل، دین زرتشتی به امر ازدواج و تشکیل خانواده و کوشش به درک متقابل و پیشی جستن در نیک منشی و مهرورزی همسران تاکید و پافشاری کرده است و عشق همراه با پای بندی به عهد و پیمان را ارزش و عدم همکاری در درک یکدیگر بین زن و شوهر را کاری بسیار ناشایست و طلاق را دروج  و ضد ارزش می داند. کیش زرتشتی چون انسان ها را بطور فطری صاحب منه (خرد) و دائنه (وجدان) می داند، تربیت فرزندانی دانا و آگاه و راست   اندیش و نیک کردار و پارسا را در جای جای اوستا ستوده است.

 

  ما ایرانیان برخلاف بسیاری از ملل که به جهان به دید دو جنسیتی نگاه می کنند و زن راwoman  و weman   یا نساء و ضعیفه   باور دارند و در فرهنگ خود HE&she  و هذا و هذه خطاب می کند، چون زن را همانند مردان دارای تخمه و فره ایزدی می دانیم و زاینده  می شناسیم، به بانوان می گوییم « زن» یعنی زاینده. و چون به وحدت وجود معتقدیم، به زن و مرد هر دو « او» خطاب می کنیم. پسر را پشت سر  خانواده می دانیم و دختر را دوخت دهنده و پیوند دهنده خانواده ها. زن خود را همسر خطاب می کنیم یعنی کسی که سرش هم با ما یکی است  و او را کدبانو (همه کاره و مدیر خانه) می دانیم و بانوان را «خانم» یعنی «خان من» صدا می زنیم. و از همه بالاتر بر اساس باور اوستایی، چون زن «نمو پئیتی» یعنی نور خانه شناخته می شود، زنان در ایران کهن، نقش بسیار مهمی درصحنه زندگی خانوادگی و اجتماعی بازی می نموده اند. دانشمندان، زنان ایران را نخستین کسانی می دانند که توانستند به رمز کاشت و برداشت پی ببرند و آنها را از کاشفین و مبتکرین امر کشاورزی می دانند. زن در همیشه تاریخ در مزرعه ها بکار مشغول بوده و در ساخت انواع صنایع دستی دوش بدوش مردان به اقتصاد خانواده یاری رسان بوده است و به مقام قضاوت و سرداری و پادشاهی می رسیدند. زنان زرتشتی در پاسداری از همه ازرش های دینی و فرهنگی زرتشتی و نگهداری از همسر و پاسداری از ارزش ها، نقش بسیار مهمی داشته و به یاری و مشورت شوهران خویش، به فرزندان، دانش و فرهنگ. کشاورزی و صنعت، و راستی و پاکی و پارسا زیستن را می آموختند. به طوریکه همواره بیگانگان و حتی دشمنان نیز، ایرانیان را صاحب  روحیه ورزشکاری و اخلاق  پهلوانی و پاسدار راستگویی و فرهنگ  انسانی می شناختند و معرفی کرده اند.

 

بی تردید در دنیای امروز نیز گرامی بانوان زرتشتی در آموزش اشویی و پاسداری از همه ارزش های نیک انسانی و آموزش آنها به فرزندان چه پسر و چه دختر، نقش بسیار مهم تری نسبت به آقایان بردوش دارند. چرا که در دنیای پرهیاهوی امروز که روز به روز به سوی مصرف گرایی بیشتر پیش می رود، خواه ناخواه مردان نمی توانند با انجام چند ساعت کار در شبانه روز، از عهده مخارج سنگین خانواده و خواسته های روز افزون آنها بر آیند و ناگزیر بایستی بیش از نیمی از روز را خارج ازخانه به سربرند که در نتیجه شب خسته و کوفته به خانه بر می گردند و طبیعتا حال و حوصله و زمان سروکله زدن با فرزندان را کمتر پیدا می نمایند. از این رو اگر بانوان محترم نیز به تکلیف خویش واقف نبوده و عمل ننمایند و محیط خانه را سرشار از عشق و مهر نکنند و در امر آموزش و پرورش فرزندان، وقت و حوصله به خرج ندهند و گام های بلند برندارند،  خسارت هایی جبران ناپذیر به بنیاد خانواده و در تعقیب آن به اجتماع وارد خواهد شد.

 

و روز به روز از آموزش های اشوزرتشت و فرهنگ زرتشتی که اخلاق انسانی می آموزد و طالب احترام به عقیده دیگران و تربیت فرزندانی رشید و شجاع و خدمت گذار خلق و پاک نگهدارنده محیط زیست و دیندار و دین یار می باشد و درصدد تربیت جوانانی است که مردم را بسوی راستی و نیکی و جهان را بسوی پیشرفت و آبادانی رهنمون باشند به دور میگرداند.

 

 نخستین پایه ای که باید همه بانوان گرامی به آن توجه داشته باشد اینست که فرزندان ما باید « مدیریت بر خویش» را آموزش ببیند. و برای رسیدن به این پایه از دانایی، باید به اندازه ای از دانش و آگاهی برسند که همواره در کنار خرد، وجدان خود را بیدار نگاه دارند. اشوزرتشت برای رسیدن به این پایه از تمدن، راه کاملا عملی پیش پای گذارده است، تا بتوانیم به فرزندانمان به دید یک انسان صاحب اندیشه بنگریم و « مثبت نگری» بیاموزیم و« هفت پایه عرفان زرتشتی» را که از اندیشه های سپنته من ساز آغاز و تا امرداد ادامه می یابد را به آن ها بیاموزانیم تا بتوانند با پیروی از این آموزش های درست و کاملا علمی و منطقی به انسانهایی هومن و سپنته من تبدیل گشته، برای خود و جامعه مفیدترین و سازنده ترین  باشند.

 

اکنون به چند مورد از «ارزش» هایی که تا چندی پیش بین نیاکان ما گرامی داشته می شد و متاسفانه امروز«ضد ارزش» تلقی می شود یا نسبت به آنها بی توجه شده ایم، اشاره می نمایم که اندیشه و روان همه ما باشندگان در این مجلس گرامی اعم از زن و مرد و کوچک و بزرگ را آزار می دهد، که امیدوارم در این نخستین نشست هم اندیشی انجمن موبدان با همکیشان گرامی به ویژه بانوان ارجمند، به بحث و گفتگو گذاشته شود و راه چاره ای اندیشمندانه و بخردانه و عملی برای تک تک آنها پیدا کنیم. تا چند سال پیش  در بین زرتشتیان:

 

1.پاک نگه داشتن تن و روان و نیرومند نگاه داشتن این دو «ارزش» بود و…. حال جوانان ما شاید در منزل به پاک نگداشتن تن بیشتر توجه می نمایند. لباس بهتری می پوشند، ولی آلودگی مادی و مینوی جامعه و محیط زیست بیشتر شده و داشتن کارهای پشت میزنشینی و نداشتن وقت کافی برای ورزش و عدم توجه به بهداشت فردی و جمعی، جوانانمان را بیشتر در معرض بیماریهای عضوی از قبیل کمردرد و ضعف عضلانی و غیره و بیماریهای روحی از قبیل سرخوردگی رفتاری و استرس ها و فشارهای سخت روانی و اعتیاد و حتی عفونت های ویروسی و میکروبی و خدای ناکرده «ایدز و سرطان» قرارداده است. براستی علت چیست و چه باید کرد؟

 

2.راستگویی و راستی جویی و در جستجوی نام بودن و دوری از ننگ، یکی از مهمترین مشخصه زرتشتیان بوده و «ارزش» بوده است، ما را چه شده است که همرنگ جماعت شدن و به دنبال پول و دلار بودن، از این ارزش راستین کاسته است و ما را از باقی ماندن در مواضع اصولی و انسانی خویش باز داشته است.

 

3.آموختن و سخن گفتن به زبان دری یک «ارزش» بود. چرا اکنون نیست و آن احترامی که بین کوچک و بزرگترها بود، بسیار کمرنگ شده  است. چرا؟

 

4.پوشیدن لباس سنتی خودمان، در آن شرایط سخت قدیم، یک «ارزش» بود. چرا حال نیست. و حتی با وصفی که می توانیم لباس و روسری سفید و حتی رنگی بپوشیم، بانوان ما عادت کرده اند که از پوشش هایی به رنگهای بسیار تیره و حتی سیاه استفاده نمایند. براستی چرا؟ چه باید کرد؟ 

 

5.فرهنگ کار و همت داشتن و یاری رسانیدن به دیگران «ارزش» بود و زرتشتیان چه در کارهای اجتماعی و چه در ورزش همواره پیش قدم و سرآمد بودند.چرا امروز نه؟ 

 

امید است درنشست آینده به موارد های دیگری از بن پایه های شناخت فرهنگ زرتشتی، با هم اندیشی به رفع نواقص بپردازیم. از همه زرتشتیان به ویژه بانوان گرامی می خواهیم که به طور فردی و اگر می توانند جمعی، به این پنج پرسش پایه ای پاسخ داده تحویل خانم مرادپور نمایند. مهر افزون. راستی پیروز باد. با سپاس بی کران موبد دکتر اردشیر خورشیدیان. “

 

در ادامه این هم اندیشی سركار خانم پروا نمیرانیان در مورد پوشش زرتشتیان سخن گفت و همچنین فیلمهایی را نشان داد. فرزانه گشتاسب و دكتر بوذرجمهر مهر از دیگر سخنرانان این نشست بودند.

حقوق بشر در دین زرتشتی

حقوق بشر در دین زرتشتی         

موبد دكتر اردشیر خورشیدیان  

۰۸ آذر ۱۳۸۷

چهارشنبه گذشته موبد دكتر اردشیر خورشیدیان به دانشگاه شهید بهشتی دعوت شده بود تا از حقوق بشر در دین زرتشتی سخن بگوید. با توجه به اینكه موضوع سخنرانی از پیش اعلام شده بود اما جو نشست به گونه ای هدایت شد كه فرنشین انجمن موبدان به جای سخنرانی در مورد «حقوق بشر در دین زرتشت» به اتهامات وارده پاسخ گفت و شبهات موجود در ذهن گروهی از شركت كنندگان را رفع نمود و به شیطنتها پاسخی شایسته داد. اما زمانی برای سخنرانی ایشان باقی نماند. با این حال متن سخنرانی آماده شده از سوی موبد دكتر اردشیر خورشیدیان به صورت زیر است:

 

به نام خداوند جان وخرد

« ما خواستاریم ازجمله کسانی باشیم که مردم را بسوی راستی و نیکی و جهان را بسوی پیشرفت و آبادانی رهنمون می باشند» یسنا30بند9

فرنام جلسه: حقوق بشر در دین زرتشتی  

پرسش گر: مرکز و کرسی حقوق بشر، صلح و دموکراسی یونسکو دانشگاه شهید بهشتی به ریاست جناب آقای جعفر کوشا  

زمان  چهارشنبه  6/آذر / 87     2 تا 4 پسین. مکان دانشگاه شهید بهشتی، سالن اجتماعات. پژوهشکده لیزر   

پاسخ گو: موبد دکتر اردشیر خورشیدیان. رییس انجمن موبدان تهران. متخصص و جراح چشم 

 

3746 سال پیش« اشوزرتشت » در کوه «اشیدرنه»، در کنار دریاچه «چی چست» پس از ده سال درون نگری در سن سی سالگی از سوی اهورامزدا به پیامبری برگزیده شد و با کتاب «گاتاها» که کتاب آسمانی زرتشتیان می باشد و حاوی حقایق بسیاری است که پیامبر ایرانی با کشف و شهود به آنها دست یافته بود و طریقت انسانی زیستن را آموزش می دهد، به میان مردم بازگشت. نخستین کسی که دین او را پذیرفت «میدیوماه» پسرعموی وی بود، آرام آرام با تبلیغات، تعدادی دیگر از مردم پیرو او شدند. باورهای اهورایی پیامبر، که یکتا پرستی و برابری  و احترام به حقوق همه انسان ها و پاک نگه داشتن محیط زیست و خدمت به خلق و نیکی و راستی را می آموخت، با مخالفت شدید کوی ها (پادشاهان کیانی آن زمان) و «کرپن ها» و « اوسیج ها» (روحانیون   آیین های« مهری» و«زروانی» ) روبرو شد. به ناچار او که به آزادی اندیشه و اختیار باور داشت و مخالف جنگ و خونریزی بود، از محل زندگی خود که به باور ما زرتشتیان، شهر ارومیه واقع در آذربایجان امروزی  بود، به شهر بلخ که شهر مزارشریف واقع در استان بلخ افعانستان می باشد، هجرت نمود و دین خود را به پادشاه آن زمان «گشتاسب و بانوی او کتایون » و دو وزیر دانشمند«جاماسب» و «فرشوشتر» ارائه کرد. پس از چهارسال گفتگو، پادشاه و درباریان، دین او را پذیرفتند. پیامبر ایرانی، با تاسیس انجمن مگان (مغان)، طریقت و شریعت کیش (مذهب ) زرتشتی را تعریف و تشریح و به اجرا گذارد. موبدان بسیاری تربیت شده و به گوشه و کنار ایران آن روز برای گسترش دین و فرهنگ زرتشتی فرستاده شدند. آرام آرام باورهای دین زرتشتی بر باورهای پیروان آیینهای مهری و زروانیسم و دیگر خرافه پرستان که«دیویسنی» نامیده می شدند، غلبه کرد و اکثریت ایرانیان دین زرتشتی را برگزیدند. پس از هزار و اندی سال کورش بزرگ که از پدر پارس و از مادر از قوم ماد بود، نخستین دولت بزرگ شاهنشاهی ایران را براساس این باورهای اهورایی، در سرزمین ایران بنیاد نهاد و با عدل و دادی بی همانند به نوشتن دستور و استقرار حقوق بشر و گسترش نیکی و راستی در جهان پرداخت و از آن پس چنان اندیشه های انسان گرایانه این پیامبر بزرگ ایرانی در باورها و اندیشه های ایرانی نهادینه شد که تا امروز هم با وصف تهاجمات  قومی و فرهنگی بسیاری که ازسوی بیگانگان اعم از یونانی و تازی و ترک و تاتار به ایران عزیز شده است، باقی مانده و بصورت آشکار و نهان  در فرهنگ و عرفان ایرانی خودنمایی می نماید.

 

دین زرتشتی بر 9 پایه استوار است، از این رو عصایی که در دست پیامبر ایرانی است و پوششی که به نام سدره(sedre) زرتشتیان به تن می  کنند نیز 9 بخش دارد که به ترتیب زیر می باشد:

 

1-  باور به اهورا (هستی بخش) مزدا (ابردانا) خدای یکتا و بی همتا. 2- باور به پیامبری اشوزرتشت. 3- باور به جاودانگی روان و جهان مینوی  و پادافره. 4- باور به قانون ازلی«اشا» (هنجار هستی، راستی و پاکی و عشق اهورایی) 5- باور به برابری کامل انسان ها و داشتن اختیار و آزادی  کامل در انتخاب راه. 6 – باور به هفت ا مشاسپند یا هفت پایه عرفان زرتشتی در رسیدن به کمال 7 – باور به داد و دهش و دستگیری از نیازمندان. 8 – باور به مقدس بودن چهار آخشیج آب و باد و خاک و آتش و لزوم پاک نگه داشتن محیط زیست 9- باور به «فرشکرد» یعنی توانائی انسان در تازه شدن و تازه گردانیدن جهان.

 

همانگونه که در تمام این اصول و به ویژه در اصل 4 و 5 مشاهده می نمایید، دین زرتشتی به برابری کامل حقوق همه انسان ها اعم از زن و مرد و داشتن اختیار و آزادی کامل در انتخاب راه باورمند است که همه این اصول در کتاب آسمانی زرتشتیان« گاتاها» آمده است، که می توان  به چند مورد از آیات آن اشاره نمود: « خوشبختی از آن کسی است که در پی خوشبختی دیگران باشد» یسنا 43بند 1   

 

« به سخنان بهین گوش فرا دهید. با اندیشه روشن درآن بنگرید. میان نیک و بد خود داوری کنید، هر مرد و زن از شما خود باید راه خویش را برگزیند.» گاتاها. یسنا 30 بند 2.

 

« اگر مردم به قانون ازلی« اشا» که اهورامزدا برقرار داشته است آگاهی یافته و ازخوشی و پاداش نیک اشویی و پادافره زشت«دروگ»  با خبر گردند، بی تردید راه نیک را برخواهند گزید.» یسنا30 بند 10.

 

« ای اهورامزدا تویی آفریننده جهان مادی و مینوی و تویی که به مردم اختیار کامل نیک از بد دادی تا بنا به میل خود بسوی رستگاری شتابند یا به گمراهی بگروند.» یسنا 31 بند 9 و10.

 

« ای مزدا از روز نخست که با خرد خویش به کالبد ما جان بخشیدی و نیروی خرد (منه) و وجدان (دائنا یا دین) بخشیدی، خواستی که هرکس بنا به اراده خویش راه خود را با آزادی کامل برگزیند» یسنا 31 بند 11و 12.

 

با توجه به آیات بالا و بسیاری از آیه های دیگر«گاتاها» کتاب آسمانی زرتشتیان و کتاب های مقدس دیگر، بعدا توسط شاگردان اشوزرتشت و  انجمن مغان و موبدان بزرگ از زمان به پیامبری رسیدن اشوزرتشت تا زمان ساسانیان نوشته شده و شامل پنج بخش «یسنا»، «یشت ها »، «وندیداد»، «ویسپرد» و«خرده اوستا» می باشد، که می توانید خود به آنها مراجعه نمایید. در دین زرتشتی، حقوق انسانی همه انسانها در جهان گرامی و برابر دانسته شده و از هیچ فرد یا نژاد یا جنس بخصوصی جانبداری نشده است. 

 

ما زرتشتیان در پنج وعده نماز روزانه، در بخش «اوستای  کشتی» میخوانیم: « می ستاییم دین پاک مزدا پرستی (زرتشتی) را که دور نگهدارنده جنگ افزار، آشتی دهنده و دین از خود گذشتگی است »

 

یا « همازوربیم (هم نیرو باشیم). همازور هما اشوبیم (هم نیرو با راستی جویان باشیم). هم کرفه کرفه کاران بیم (همکار با ثواب کاران باشیم). دور از وناه و وناه کاران بیم (دورازگناه و گناه کاران باشیم). هم کرفه نیکان و وهان هفت کشور زمین بیم (همکار با نیک ترین  و بهترین های  مردمان سرتاسر جهان باشیم). هم در کتاب های دینی زرتشتیان (گاتاها) و مذهبی (اوستا) تنها کسانی به وهیشتم مینیو (بهشت) داخل خواهند شد که راه نیک را برگزینند و جز راستی نجویند و نپویند. و در هیچ بخشی از این کتاب ها نیامده است که تنها کسانی به بهشت داخل خواهند شد که زرتشتی باشند. در دین زرتشتی خداوند بزرگ به انسان دو نیروی خارق العاده «منه» یا خرد و «دائنه» (وجدان) بخشیده است تا نیکی و بدی را با این دو نیرو تراز کند و خود بهترین نیکی ها را برگزیند. در دین زرتشتی مزدا (ابر دانا) اهورا (هستی بخش) است، در حالیکه« انگره من یا اهره من» فقط در «من یا خرد و منش و شخصیت» انسانها جای داشته و وجود خارجی ندارد. بنا براین باور، محور طبیعت (یونیورس) خداوند است، ولی محور امور انسانی در جهان، بشر است و هرچه نیکی و راستی و اختراع و ابداع و خوشبختی است را افراد «وهومن» و «سپنته من»(نیک اندیشان) ایجاد کرده و همه کاستی ها و بدی ها را انسان های «دژمن» (دشمن) و « اکمن» و« اهره من» ها به وجود آورده و می آورند. در دین زرتشتی تنها کسانی به بهشت (یعنی بهترین مکان مینوی)  راه خواهند یافت که از اندیشه و گفتار و کردارنیک پیروی کرده و از راه اشویی (راستی و درستی و عشق اهورایی)، در پی استقرار نیکی  ها در جهان باشند.

 

بنا بر همه موارد بالا که به عرض رسید و بسیاری از باورهای دیگر که در کتاب و سنت ما زرتشتیان آمده است، باید به عرض برسانم که، در دین زرتشتی همه مواد حقوق بشر مصوبه سازمان ملل متحد مورد پذیرش می باشد و چون مشاهده می شود که اکثر کشورهای عضو سازمان ملل عضو به این اعلامیه توجه دقیق نداشته و برخی دولت ها مانند اسراییل و آمریکا  از این قوانین انسانی در بسیاری از موارد سوء استفاده می نمایند. از سازمان ملل و دیگر سازمانهای پاسدار حقوق بشر مصرانه می خواهیم که با قاطعیت تلاش کنند که آموزش  «حقوق بشر مصوبه سازمان ملل» در مدارس سرتاسر جهان، اجباری گردد و آموزگاران باورمند و پاسدار حقوق بشر، به فرزندان جهان به درستی  بیاموزند، تا بند بند این آیین نامه ها در اندیشه مردم گیتی جای گزین گشته، نهادینه شود و در فرهنگ مردم دنیا بدون استثناء وارد گردد.       به یاری خداوند بی نیاز.                                                                                                                                                                مهر افزون. راستی پیروز. موبد دکتر اردشیر خورشیدیان. رییس انجمن موبدان تهران. دانشگاه شهید بهشتی تهران. 6 آذر 87خورشیدی.