پزشکی در ایران باستان

پزشکی در ایران باستان

پزشکی در ایران باستان ریشه‌ای هزاران ساله دارد و در میان کشورهای کهن، پزشکی در ایران از دیرینگی بیشتری برخوردار است و در این‌باره یافته‌های باستان‌شناسی بسیاری وجود دارد. واژه‌ی پزشکی در اوستا به گونه‌ی «بئشزه» آمده است که به‌چم(:به‌معنی) از میان بردن درد و رنج می‌باشد.

پزشکان در ایران باستان به چندین دسته، بخش می‌شدند که در اوستا نام آنها برده شده است:

«پزشکانی که با “اشا” درمان می‌کنند، پزشکانی که از راه “داد” درمان می‌کنند، پزشکانی که با “کارد” درمان می‌کنند، پزشکانی که با “ارور” (گیاه) درمان می‌کنند و پزشکانی که با “مانتره” (گفتار سپند) درمان می‌کنند. بهترین آنها کسانی هستند که با مانتره درمان می‌کنند.(۲)»

اشوپزشکی: «اشو» به‌چم راستی، پاکی و عشق است. به کسی که داد و  آیین راستی و هنجار(:نظم) فرمانروا بر جهان را پاس بدارد و ارج نهد، «اشو» می‌گویند. «اشو پزشکان» بیشتر به جنبه‌های بهداشت تن، پاکیزگی و زیبایی خانمان و  زیست‌بوم پیرامون آن می‌پرداختند. «اشو پزشکان» بر این باور بودند که بیمار در بخشی از زندگی خود از هنجار اهورایی بیرون شده و از این‌رو بیماری تن و روان خود را فراهم آورده است و بنابراین با بازگرداندن هنجار و عشق به زندگی مردمان و جانداران گیتی می‌توان تندرستی را به ایشان بازگرداند.

دادپزشکی: این پزشکان به کمک شستن‌های گوناگون که یکی از آن ها «بَرِشنوم» است از گسترش بیماری جلوگیری می‌کردند(۳). در «برشنوم» بدن از فرق سر تا کف پا با روش ویژه‌ای شسته می‌شد. به گونه‌ای که در هیچ جای بدن گمان آلودگی نباشد. این پزشکان با به‌کار بردن آیین‌های ویژه‌ای، چون جداکردن ظرف‌ها، جای خواب و … در جلوگیری از گسترش بیماری‌های همه‌گیر و اپیدمی‌شدن آن نقش به‌سزایی داشتند. در هنگام گسترش بیماری‌های همه‌گیر، خانه و بخش‌های آلوده را «پروست»(قرنطینه) می‌کردند و کسانی که گمان می‌رفت آلوده باشند را درون خانه‌هایی به نام «نشوه‌خانه» یعنی «خانه‌ی ۹شبه» می‌بردند و او را از خانه، آب، درخت، مردم و جانوران دور می‌کردند. سپس جامه‌ی او را درآورده و با گیاهان ویژه‌ی دودزا «گندزدایی» می‌کردند. این کار سه بار در هر روز انجام می‌شد. به خاک‌سپاری کسانی که در «نشوه‌خانه‌ها» می‌مردند، نیز بسیار سخت‌گیرانه و از روی اصول بهداشتی انجام می‌گرفته است(۵).

کارد پزشکی: یکی از مواردی که در شاهنامه از آن سخن گفته شده، زاده‌شدن رستم از شکم مادرش رودابه است. موبدی کاردپزشک، رودابه را با می «مست» کرد، پهلوی او را شکافت و رستم را بیرون آورد:

بیامد یکی موبدی چرب دست / هر آن ماهرخ را به می کرد مست

بکافید بی رنج پهلوی ماه / بتابید مر بچه را سر ز راه

چنان بی گزندش برون آورید / که کس در جهان این شگفتی ندید (۴)

داستان بیژن و منیژه نشان می‌دهد که ایرانیان با داروهای بیهوش کننده آشنا بودند. منیژه به بیژن داروی بیهوشی خوراند و او سه روز بیهوش بود.

بفرمود تا داروی هوشبر / پرستنده آمیخت با نوش بر (۴)

در اوستا درباره‌ی دستمزد این دسته از پزشکان سخن رفته است. برای نمونه آنها می‌بایست برای تنگ‌دستان دستمزدی برابر کوچک‌ترین چهارپا دریافت کنند. دستمزد برای بزرگان و فرمانروایان برابر با ارابه‌ای با چهار حیوان بسته شده به آن بود.  ‌(۵)

ارور پزشکی: این پزشکان با گیاهان دارویی بیماران را درمان می‌کردند. ایرانیان از «افیون»(تریاک) در درمان و کاهش درد بهره می‌بردند. خوردن گیاه سپند و درمان بخشی به نام، «هوم» نیز در فرهنگ ایران پیش از زرتشت دیده می‌شود. هوم گیاهی از گونه‌ی «افدراسه»(Efedracea) است و افسانه‌های گوناگونی درباره‌ی آن در اوستا آمده است. این باور وجود داشت که فشردن این گیاه و خوردن شیره‌ی آن به آدم فرزند بزرگ می‌دهد. نخستین کسی که هوم بفشرد، «ویونگهان» پدر جمشید بود. پس از آن «آبتین» پدر فریدون و سپس «ثریته» پدر گرشاسپ و «پوروشسب» پدر زرتشت هوم را فشردند.

مانتره پزشکی: مانتره پزشکی نوعی روانپزشکی بود که بیماری‌های روانی و یا جسمی را دربرمی‌گرفت. در اوستا درباره‌ی «مانتره» آمده است: آنان با نیایش «ائیره منه ایشو (یسنا-۵۴)» و «یتااهو وئیریو» و «کِم‌نا مَزدا» بیماران را درمان می‌کنند(۵). در این روش باور بر این است که بیماری در اثر یورش اندیشه‌ی پلید یا همان انگره‌مینو (ترس، نفرت، رشک، اندوه) به ذهن بیمار پدید می‌آید. این پزشکان به کمک نیروی ایمان، بالابردن امید و اعتماد به نفس و بیدارکردن و خالص کردن ذهن ناخودآگاه، انسان‌ها را درمان می‌کردند.

ستور پزشکی: همان دامپزشکی کنونی است. در اوستا ستور به گونه‌ی «ستئوره» آمده است که به چهارپایان بزرگ مانند اسب، گاو، شتر و خر گفته می‌شده است. در کتاب دینکرد واژه‌ی «ستورپزشک» دیده می‌شود.

هماک پزشکی: این گونه پزشکی مانند پزشکی عمومی امروزی است که از هر یک از روش‌های گوناگون پزشکی در درمان بیماران بهره می‌بردند(۶).

یاری‌نامه:

۱- آیین زیست در ایران باستان، رضا رضایی

۲- یشت‌ها، ابراهیم پورداوود

۳- آیین کفن و دفن زرتشتیان، موبد اردشیر آذرگشسب

۴- شاهنامه، ابوالقاسم فردوسی

۵- وندیداد، هاشم رضی

۶- پزشکی در ایران باستان، سهراب خدابخشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *