سندی ٨ هزارساله، گواه پیشگامی ایرانیان در صنعت کشتیسازی و كشتیرانی
● کشتیهای هخامنشی، بادبانهای ساسانی
در میان رسانهها
خبرنگار امرداد – آفتاب یزدانی :
وارون(:برخلاف) آنچه که رخدادنگاران، صنعت کشتیسازی را به ٤-٥ سدهی كنونی و به نام کریستف کلمب یا کشتیسازان باخترزمین(:غربی) نسبت دادهاند، یافتهها نشان میدهد که بشر حرکت کردن روی آب را به وسیله سوار شدن روی تکه چوب، از ابتدای دسترسی به درخت و وسایل برش زدن به درختها آموخته بود و از عمر این صنعت سدهها میگذرد و به روزگاری برمیگردد که بشر احساس کرد به هر گونه كه شده باید از پهنای یک رودخانه یا رود بزرگ یا تنگه بگذرد و برای این کار سوار شدن بر چند چوب به هم پیوسته بهترین وسیله حرکت بشر روی آب بود.
به اینگونه میتوان گفت که نخستین اقوام ایرانی نیز از نخستین گروههای اجتماعی روی کرهی خاکی هستند که توانستند با به هم پیوستن چند چوب و حرکت دادن آن در آب، با چوبهایی که در دست داشتند – که بعدها آن را پارو نامیدند – وسیلهای بهنام «کشتی» برای حرکت کردن روی آب بسازند.
از «هوای» تا «بلم»
به گزارش گسترش آنلاین و بنابر نوشتهی مهندس آصفنیای آریانی، دریاپژوه معاصر، ایرانیان دریافتند که میتوانند با خالی کردن تنهی یک درخت وسیلهای بهنام «هوای» بسازند و بعد از آن بود که توانستند قایقهای چوبی به نام «بلم» بسازند که عقب و جلوی آنها تیز بود یا برخی از آنها دارای جلوی تیز و عقب پهن بود که به آنها «جالبوت» میگفتند.
ایرانیان، نخستین گروههای دریانورد
آنها برای قایقهای چوبی خود، «پارو» را اختراع کردند و پس از آن بود که همین ایرانیهای باهوش و خردمند وسایلی چون بادبان، سکان، قطبنما، گاهنمای دریایی، رهنامه و دیگر وسایل دریانوردی برای حرکت و زندگی چندماهه و چندروزه روی آب را اختراع کردند و نخستین سفرهای دریایی خود را از خلیجفارس و تنگهی هرمز آغاز کردند و راهی اقیانوسهای آرام و هند شدند. ایرانیها در راه خود به کشورهایی چون یمن، مصر، دریای مدیترانه در باختر(:غرب) و نیز کشور هند، سوماترا، چین و ژاپن رسیدند.
به باور مهندس آریانی، نخستین گروههای دریانورد جهان، ایرانی بودند که با انجام اکتشافهای دریایی، از هند تا یمن و مصر را پیمودند و از آبراه سوئز به مدیترانه رفتند. به گفتهی وی چیرگی بر آبهای خلیجفارس در روزگار هخامنشی به بعد و بازرگانی دریایی با هند و چین و نیز انجام اکتشافهایی در مدیترانه، نشان از پیشگامی ایرانیان در دریانوردی دارد.
انجام نخستین جنگهای دریایی با یونانیها و انتقال صدهاهزار سرباز از روی پلهایی که از قایقها ساخته شده بودند و پشتیبانی دریایی از نبردها در یونان و البته بسیاری از شکستهای ایرانیان در جنگهای روی آب-همچون نبردهای سالامیس و میکال که گویا در پی توفان به شكست انجامیده است- همه و همه حکایت از رونق صنعت کشتیسازی در ایران باستان دارند.
كشتیسازی و كشتیرانی در شاهنامه
این دریاپژوه گفت: «داستان کمکهای دریانوردان ایرانی به اسکندر در گذر از كرانههای رودخانهی سند تا رسیدن او به آبادان و اهواز نیز شاهدی دیگر از دست داشتن ایرانیها در صنعت دریانوردی در آن روزگار است. رودخانهها از دیرباز پهنهی دریانوردی ایرانیان بوده است و از این روست که بزرگانی چون حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامهی خود بارها از کشتیسازی و کشتیرانی ایرانیان سخن گفته است.»
سندی ٨هزارساله، گواه صنعت کشتیرانی ایرانیان
كهنترین سند دریانوردی ایران، گویچهای از گل پخته است كه در كند و كاوهای منطقهی «چغامیش» در خوزستان بهدست آمده است و گروه آمریکایی كه این گویچه را پیدا كردند، آنرا به ٦ هزار سال پیش از میلاد نسبت دادهاند.
چغامیش در كرانهی شمالی شوش میان رودخانههای کارون و دز است و در هزارهی دوم پیش از میلاد، دژی ایلامی در آنجا ساخته شده بود. مُهری در آن دژ پیدا شده كه پادشاهی یا فرماندهی را نشان میدهد که از یک جنگ دریایی در حال بازگشت است. این تصویر نمایشگر یک جنگ دریایی است که گویا در رودخانههای داخلی روی داده است. فرمانده گرزی به دست دارد و در دست دیگرش درحالیکه سوار بر قایق است، تعدادی اسیر دست بسته جلوی پای او افتادهاند و او ریسمانی را که با آن اسرا را بستهاند، در دست دارد.
مهندس آریانی در این زمینه به نقل از کتاب «کشورها و مرزها» كه دکتر پیروز مجتهدزاده نوشته است، گفت: «در تصویر مُهر یادشده همچنین در کشتی یک گاو دیده میشود و این امر، نشاندهندهی آن است که کشتی از سفر دوری بازمیگردد. شوربختانه این «گویچه» را پژوهشگران آمریکایی برای مطالعه بیشتر به آمریکا برده و دیگر به کشورمان برنگرداندهاند.
کشتیهای ایرانی، سدهها پیش از یونانیها و حتا فنیقیها
به نوشتهی حسین نوربخش، در کتاب «دریانوردی ایرانیها» هزاران سال پیش از یونانیان و پیش از گشت و گذارهای دریایی فنیقیها در مدیترانه و اقیانوس اطلس، فرهنگ و تجارت بشری در سرزمینهای كرانهای خلیجفارس متمرکز شده بود.
ساخت بهترین بادبانها در زمان ساسانیان
روزگار پادشاهی کمبوجیه، داریوش اول، خشایارشا، اسکندر گجستك، اشکانیان، ساسانیان، اردشیر ساسانی، شاپور دوم، بهرام گور و انوشیروان، کشتیرانی و دریانوردی یکی از مشاغل مردم ایران بوده و گفتهاند که بهترین بادبانهای کشتیها در زمان ساسانیان ساخته شد.
«جالبوت»ها، كشتیهای نجات
نام کشتیها نیز در هر دورهای به گونهای بوده است اما کشتی را دریانوردان در خلیجفارس «جهاز» و مجموع آنها را «جهازات» مینامیدند. اما «هوری» نام کوچکترین کشتی ایرانیهاست و «جالبوت»ها معمولا کشتیهای نجات بودند و «ماشو» نام یکی دیگر از قایقهای کوچک است. «ماشوه» نیز قایقی همانند جالبوت و از دسته قایقهای کوچک بود که عقب آن پهن و جلوی آن تیز و بلند بود. «بگاله» هم نام قایقی بوده است که بخش عقب آن پهن و بلندتر است و بادباندار، و برای مسافرتهای راه نزدیک در دریا به كار می رفتهاست.
«بوم» یکی دیگر از کشتیهای ایرانی بوده که دارای دو دکل بوده است اما بنابر وضع هوا با یک یا دو بادبان حرکت میکرده است. «بغله» هم نام یکی دیگر از کشتیهای ایرانی بود که برای سفرهای دوردست در اقیانوس هند به كار میرفت و کشتیهایی به نام «ناکو» نیز شبیه آن بود.
قطبنما، ژرفایاب، مسافتیاب دریایی و… از اختراعات ایرانیان
بسیاری از تجهیزات تکمیلی کشتیهای نخستین را ایرانیان ساخته و به ثبت رساندهاند. قطبنما، ژرفایاب، مسافتیاب دریایی، رهنامهها، پیل الکتریکی، استرلاب، نقشهبرداری دریایی، ابزارهای اندازهگیری، شاخص خورشیدی و بسیاری دیگر از تجهیزات دریایی؛ در متون تاریخی صنایع کشتیسازی و دریانوردی به عنوان اختراعات و نوآوریهای ایرانیان در این صنعت به ثبت رسیده است. ازجمله مهمترین این اختراعات، اختراع قطبنما است.
قطبنما
دربارهی اختراع قطبنما، روایتهای بسیاری هست؛ تنی چند از دانشمندان آن را به چینیها یا حتا ایتالیاییها نسبت میدهند. اما بیشتر دانشمندان همداستانند که قطبنما به دست ایرانیان ساخته شده است. قطبنمای ایرانی وارونِ قطبنمای چینی که ۲۴ جهت داشت، دارای ۳۲ جهت بود. عدد ۳۲ افزونبر نشان دادن دقت بیشتر قطبنمای ایرانی، نمایانگر آشنایی با اعداد در مبنای ۲ و دانش ریاضی پیشرفتهی آنان است. در افسانههای کهن ایرانی آمده است که اسفندیار رویینتن، هنگام حرکت برای نبرد با اژدها از پیکانی آهنین سود میجسته است که همواره و در هر وضعیتی بتوان جهت درست قبله را پیدا کرد. ایرانیان آن را به مسلمانان شناساندند. نامهای فارسی اجزای قطبنما در زبان عربی، گواه تاریخی است که نشان میدهد قطبنما از راه ایرانیان به دست دیگر ملتهای مسلمان رسیده است.
ژرفایاب
برای اندازهگیری ژرفنای آب در دریا، بهویژه در بخشهای ساحلی دریای پارس و دریای مکران، ایرانیان ابزاری اختراع کردند و به کار میبردند که همانند شاقول بنایی بود. هرچند اختراع این وسیلهی باستانی به سندباد، ناخدای پرآوازهی ایرانی نسبت داده شده است، اما یافتههای كنونی از کشتیهای غرقشدهی ایرانی در دریای اژه، که در یورش به یونان شرکت داشتهاند، نشان میدهد که از زمان هخامنشیان، ایرانیان این ابزار را شناخته و به کار میبردند.
مسافتیاب
از زمانهای باستان، ایرانیان ابزارهایی برای تعیین مسافتهای پیمودهی دریایی به کار میبردهاند. یکی از این ابزارها، ریسمانی با گرههایی در طول خود بوده که كمكم باز میشده و پس از رسیدن به انتها، آن را میپیچیدند و دوباره به كار میبردند.
رهنامهها
رهنامهها، نقشهها و نوشتههایی بودند که در آنها همهی آگاهیهای مربوط به دریانوردی ثبت و مستند شده بود. ایرانیان از روزگار باستان، رهنامههایی داشتهاند و به کمک آنها دریانوردی و دریاپویی میکردهاند. رهنامههای ایرانیان، آگاهیهایی دربارهی بنادر و جزایر، گاهنگاری و جهتیابی، جریانهای دریایی، جریانهای هوایی و ابزارهای دریانوردی را دربر داشتهاند. پس از اسلام، بسیاری از رهنامههای زمان ساسانی به عربی برگردان شد و دریانوردان روزگار اسلامی، بهرهی فراوانی از آنان برگرفتند.
پیل الکتریکی، اختراعی از موجودات فضایی!
درسال ۱۳۳۰ خورشیدی، باستانشناس آلمانی، ویلهلم کونیک و همکارانش در نزدیکی تیسفون، ابزارهایی از روزگار اشکانیان را یافتند. پس از بررسی روشن شد که این ابزارها پیلهای الکتریکی هستند که به دست ایرانیان ساخته شدهاند. او این پیلهای تیسفون را باتری پارتیان نامید. اکتشاف این اختراع ایرانیان به اندازهای شگفتی جهانیان را برانگیخت که حتا برخی از دانشمندان اروپایی و آمریکایی این اختراع ایرانیان را به موجودات فضایی و ساکنان فراهوشمند سیارات دیگر که با بشقابهای پرنده و کشتیهای فضایی به زمین آمده بودند، نسبت دادند و آنرا فراتر از دانش پژوهشگران ایرانی دانستند. برای آنها پذیرفتنی نبود که ایرانیان ۱۵۰۰ سال پیش از گالوای ایتالیایی (۱۷۸۶ میلادی)، پیل الکتریکی را اختراع کرده باشند. ایرانیان از این پیلهای الکتریکی جریان برق تولید میکردند و از آن برای آبکاری اشیای زینتی سود میجستند. اما در پهنهی دریانوردی، ایرانیان از این اختراع برای آبکاری ابزارهای آهنی در کشتی و جلوگیری از زنگ زدن و ویرانی آنها بهره میبردند.
استرلاب
استرلاب ASTROLABE، ابزاری بوده که در جهان باستان برای تعیین وضعیت ستارگان نسبت به کرهی زمین بهکار رفته است. استرلاب، در سهگونهی استرلاب خطی، استرلاب صفحهای و استرلاب کروی ساخته میشده است. قطعات استرلاب نسبت به یکدیگر حرکت کرده و میتوانستند جهت ستارگان، ارتفاع جغرافیایی آنها و فواصل نسبی را مشخص نمایند. استرلاب در دریانوردی، برای جهتیابی بهکار میرفته است. استرلابهای ایرانی از برنج و آلیاژهای دیگر مس ساخته میشدهاند. هرچند پارهای از رخدادنگاران، اختراع استرلاب را به یونانیان و فنیقیان نسبت میدهند، اما سهم اندیشورزان ایرانی در اختراع استرلاب و تکامل و افزودن بخشهای گوناگون آن، انکارناپذیر بوده و از سوی همهی تاریخنگاران ثبت شده است.
نقشهبرداری
از روزگاران پیشین در ایرانزمین کارهای مهندسی با سود جستن از ابزارهای مساحی و پیاده کردن نقشه انجام میگرفته است. نقشهبرداری از كرانهها و تعیین راههای ایمن دریایی، بهویژه در جاهای کمژرفا، از وظایف نیرویدریایی ایران بوده است.
ابزارهای اندازهگیری تراز(تئودولیت) تراز شاهینی، که نخستین گونهی تئودولیت بهشمار میآید، توسط کرجی، دانشمند ایرانی، اختراع شده است. این دستگاه صفحهای مندرج بوده که بهوسیلهی زنجیری از میلهای آویزان میشده است. با تعیین مدار افقی میتوان مستقیم اختلاف ارتفاع میان دو نقطه را از روی درجهبندی آن تعیین کرد.
ابزار نمایش و پردازش حرکت سیارات
این ابزار برای نمایش حرکت سیارات، زمین و خورشید و همچنین محاسبات زاویهای و طولی بهکار میرفته است. اینکه ایرانیان، دستکم ۱۵۰۰ سال پیش از اروپاییان میتوانستند طول جغرفیایی را، بهویژه در دریا، از نصفالنهار مبدا (نیمروز- سیستان) حساب کنند، از سوی بسیاری از دانشمندان و رخدادنگاران پذیرفته شده است. این پردازشهای پیچیده، بدون سودجستن از ابزارهایی که در مثلثات و محاسبات زاویهای بهکار میرود، غیرممکن بوده است. یکی از این ابزارها که در لاتین اکواتوریوم(EQUATORIUM) نامیده میشود برای تعیین مدار خورشید و سیارات بوده که در صنایع جنگی دریایی برای محاسبات روش حمله و نیز شیوهی بهرهگیری از تجهیزات به كار میرفت.
قیرسازی کف کشتیها
مواد نفتی در جهان باستان، ایران و میانرودان، شناخته شده و كاربری داشته است. گذشته از بهرههای سوختی، در دانش و فناوری نیز كاربرد داشته است. کاربرد آن بهگونهی عامل چسباننده، عایقبندیکننده و ملات بوده است. ایرانیان، کف کشتیها را قیراندود و نفوذناپذیر میساختهاند.
آتش در صنایع نظامی
کاربرد آتش در جنگ، برای سوزاندن کشتیها و نهادهای دریایی دشمن، از روزگار باستان روایی داشته است. در ارتش ایران، هم در نیروی زمینی و هم در نیروی دریایی همواره گروهی به نام نفتانداز، نپتان یا نفات، با پوشش ویژهی خود مامور پرتاب مواد قیری و نفتی بودند. سادهترین روش، پرتاب آتش با تیر بوده است. این روش سپس بهگونهی پرتاب ظرفی از آتش، نارنجک مانند، تکامل پیدا کرد. برای پرتاب ظرفهای بزرگ از ابزارهای مکانیکی، همچون منجنیق، سود میجستند. نفت یا نپتا، که در شاهنامه از آن با نام «قاروره» یاد شده است، تا دیرزمانی از رازهای نظامی بود. پروکوپیوس(PREOCCUPIES) رخدادنگار رومی در سدهی ششم میلادی، از روغن مادها نام میبرد و میگوید که ایرانیان، ظرفهایی از روغن مادها و گوگرد را پر کرده و آنها را آتش زده و به سوی دشمن پرتاب میکنند. پروکوپیوس میگوید که این ماده روی آب شناور مانده و پس از تماس با کشتیهای دشمن، آنها را به آتش میکشیده است. در شاهنامه فردوسی واژهی قیر بهگونهی «قار» به کار رفته است.
چو دریای قار است گفتی جهان
همه روشناییش گشته نهان
یکی خیمه زد بر سر از رود قار
سیه شد جهان، چشمها گشت تار
خشاب (چراغ دریایی)
از زمانهای پیشین در دریای پارس ساختمانهایی ساخته بودند که بر فراز آنها آتش افروخته میشد. این ساختمانها كار برج دریایی و چراغ دریایی را برای راهنمایی دریانوردان و همچنین خبررسانی انجام میدادند. فاصلهی این چراغهای دریایی چنان بوده که با ناپدید شدن یکی، دیگری نمایان میشده است. برجهای دریایی، با آتشی که بر فراز آنها افروخته میشد، به چند شوند(:دلیل) ساخته میشدند:
نخست آنکه؛ با بالا آمدن آب در زمینهای کمژرفا این خطر بود که کشتیها ندانسته به سوی آبهای کمژرفا رفته، به شن نشسته و نابود شوند.
دوم آنکه؛ با دیدن نور در تاریکی، کشتیها، در تاریکی شبانگاه و هوای ابری راه و جهت خود را بیابند.
سوم اینکه؛ اگر دزدان و غارتگران دریایی به پادگانهای زمینی و رزمناوها، یورش آوردند، خبر داده تا به شتاب برای رویارویی با آنها كاری شود.
چهارم آینكه؛ دریابانهایی كه در این ساختمانها بودند، پدیدههای هواشناختی و دریاشناختی را ثبت میکردهاند. دریانوردان تازهکار ایرانی از این آگاهیها برای رویارویی با رخدادهای هوا و دریا، بهویژه رخدادهای چرخهای و دورهای سود میجستند.
چکیدهنویسی
در دربار پادشاهان ایرانی، گروهی از دبیران باید گزارشهای رسیده را كوتاه كرده و به مقامات بالاتر بدهند. در امر دریانوردی و کشتیرانی هم نیاز دریانوردان ایرانی در به همراه داشتن چکیدهای از سفرهای پیشین دیگر دریاپویان در راههای دریایی، شوند(:سبب) گسترش این فن در میان دریانوردان شد.
دوربین (تلسکوپ)
در تاریخ سلسلهی پادشاهی «یوان» در چین آمده که برای پایهگذاری رصدخانهی پکن، به سرپرستی «کونوشوچینگ» ستارهشناس دربار، شماری ابزارهای رصدی از رصدخانهی مراغه در ایران خریداری شده است.
حلقهدار، عضاده(الیداد)، دولوله رصد، صفحهای با ساعتهای مساوی، کره سماوی، کره زمین، تورکتوم (نشاندهندهی حرکت استوا نسبت به افق)، نمونهای از این ابزارها هستند. چینیها لولهی رصد را «وانگ- تونگ» نامیدهاند. به گفتهی تاریخ سلسله پادشاهی یوان، ایرانیان از این اختراع نه تنها برای رصد اجرام آسمانی، بلکه برای دیدن دوردستها، بهویژه در دریا سود میجستهاند.
پزشکی دریایی
در سفرهای دریایی اکتشافی که در زمان هخامنشیان انجام میشد، همواره پزشکانی با کاروانهای دریایی همراه بودند که كار مراقبتهای بهداشتی دریانوردان را بردوش داشتهاند. در دانشگاه گندیشاپور در زمان ساسانیان هم بخشی به گردآوری اطلاعات دربارهی بیماریهای دریانوردان و راههای درمان آنها ویژه بوده است. اما نخستین کتابی که در اینباره نوشته شد، بخشی از کتاب جامع، «فردوس الحکمه»، است که «علیبن ربان طبری»(تبرستانی)، پزشک ایرانی، نوشته است.
«ربان تبرستانی»، یک پزشک بود که در سفرهای فراوان دریایی خود آگاهیهایی دربارهی بیماریهای دریانوردان و درمان آنها گردآوری کرد. او یادداشتهای ارزشمند خود را برای پسرش علی به میراث گذاشت. علیبن ربان تبری نخستین کتاب جامع در پزشکی را نوشت که بخشی از آن به بیماریهای دریایی و درمان آنها ویژه بود.
او در اقامتش در شهر ری به آموزش پزشکی پرداخت و رازی پزشک نامدار ایرانی و کاشف الکل، شاگرد او بوده است. پورسینا هم در بخش پنجم کتاب قانون، بیماریهای کل بدن، فصلی را به بیماریهای دریایی ویژه كرده است. علی بن عباس اهوازی نیز در دانشنامهی پزشکی خود در سدهی چهارم هجری در این زمینه نوشتارهایی دارد.