چهارشنبه سوری و زرتشتیان
به خامه استاد مهرداد قدردان
گردآوری و ویرایش : فریدون راستی
چهارشنبه سوری را می توان اولین جشن سال نو دانست كه قبل از رسیدن سال نو برگزار می شود و برپایی آن نشانه استقبال از سال نو بوده و به پایان آمدن سال كهنه را نیز خبر می دهد.
برپایی این جشن در چند صد سال اخیر در گوشه و كنار این مرز و بوم اهورایی به همراه آداب و رسوم خاص كه هر كدام نشان از باوری كهن دارد آنرا در خور تامل و توجه می سازد از این آداب و رسوم می توان به فالگوش نشینی، كوزه شكنی، قاشق زنی، شال اندازی و بخت گشایی اشاره كرد.
از آنسوی زرتشتیان بویژه در یزد و روستاهای اطراف آن از دیرباز در آخرین ساعات سال كهنه و پیش از دمیدن آفتاب در روز اورمزد و فروردین ماه (پس از ظهور اسلام گاه شماری بدون كبیسه) به آتش افروزی بر بام خانه آنهم بلندترین جای بام می پردازند كه بر اساس نظر محققان و اندیشمندان این عرصه، نشانگر استقبال از فروهر نیاكان در گذشته دارد و این آتش افروزی با برپایی آتش در شب چهارشنبه آخر سال نمی تواند بی ارتباط باشد هر چند تغییراتی در شیوه و اعتقاد به برگزاری آن رخ داده است.
1.چهارشنبه سوری، اعتقادات عامه، واژه شناسی
مراسم چهارشنبه سوری مراسمی است كه امروزه در شب آخرین چهارشنبه سال خورشیدی برگزار می گردد و با آتش افروزی و پریدن از روی آتش و گفتن اشعاری با مضمون سرخی تو از من و زردی من از تو انجام می پذیرد اما توضیح واژگانی چهارشنبه سوری به این صورت است كه واژه چهارشنبه كه یكی از ایام هفته بوده و چنانكه در كتاب «المحاسن و الاضداد» نوشته «جاحظ بصری» آورده شده: (والاربعایوم ضنك و نحس) یوم الاربعا (چهارشنبه) در ادبیات عرب نحص و شوم عنوان شد است و همچنین در افواه و پندارهای عامیانه نیز چهارشنبه نامبارك گفته شده كه حتی سفر و عیادت مریض نیز در این روز بد پنداشته شده و منوچهری سرده:
چهارشنبه كه روز بلاست باده بخور
به ساتكین می بخور تا به عافیت گذرد
(برای اطلاعات بیشتر می توان به كتاب های «نیرنگستان» نوشته مرحوم صادق هدایت و كتاب «عقاید و رسوم عامه مردم خراسان» تالیف ابراهیم شكورزاده مراجعه نمود.)
بر اساس پندار عامیانه این آتش افروزی شب چهارشنبه برای سپردن درد و غم و نامباركی های سال كهنه به آتش و شروع سالی نو بدون درد و غم با طلب سرخی و سلامتی و بی آلایشی از آتش انجام می شده و این خود از همان شعر ذكر شده كه برخی ها هنگام پریدن از آتش بر زبان می آورند نیز هویدا است. این باور نحوست این شب چنان رسوخی دارد كه در برخی مناطق ایران از جمله «نوروز آباد ایلام، كاشان، تویسركان،چهارشنبه سوری را در آخرین چهارشنبه ماه صفر برگزار می كنند (براساس گاه شماری قمری) كه این خود شاید همان دلیل نحوست چهارشنبه ادبیات اعراب را موجه می نماید ولی وقتی در آخرین چهارشنبه سال در گردش خورشیدی برگزار می شود نمی تواند این برگزاری فقط دلیلش همین باور باشد.»
(به نظام گردشی ماهها در گاه شماری قمری توجه شود)
دسته ای نیز آتش افروزی شب چهارشنبه را به قیام مختار ثقفی از مدافعان نهضت امام حسین نسبت می دهند و معتقدند ك او وقتی از زندان خلاصی یافت به خونخواهی امام حسین و یارانش به پاخاست و برای اینكه موافقان را همراه كند به شیعیان گفت كه شبی خاص بر بام خانه خود آتش افروزند و این شب آتش افروزی مصادف با چهارشنبه آخر سال بود كه بعد از آن مرسوم شده است (عقاید و رسوم عامه مردم خراسان تالیف شكورزاده ابراهیم، بنیاد فرهنگ ایران تهران 1346)
اما چنانكه می دانیم چهارشنبه در تقویم ایرانی وجود نداشته و بعد از تسلط اعراب پدید آمده است و این جشن نمی تواند تنها بر این پایه و به همین دلیل بوجود آمده باشد كه به آن خواهیم پرداخت. نظر دیگری كه در این باره مطرح است و روانشاد دكتر بهار بدان اشاره داشته اند این است كه چهارشنبه مرتبط به اعراب نیست و این چهار مطرح شده در چهارشنبه مهم است و آن اشاره به چهار فصل سال دارد و اساس آن اسطوره ای است و بر پایی آتش نشان از استقبال گرما و گرم شدن زمین و هوا دارد و سرخی، دلیل انرژی و حركت بوده و پس از جشن سوری خواب زمستانی به كنار می رود و فصل كار و انرژی و حركت می رسد (از اسطوره تا تاریخ- بهار، مهرداد- نشر چشمه 1381) اما در مورد واژه «سوری» چنان كه می دانیم در ادبیات فارسی به رنگ سرخ و هر چیز سرخ رنگ اطلاق می شود و گل سوری و می سوری به گل سرخ و می سرخ رنگ گفته می شود.
(فرهنگ عمید، عمید حسن، انتشارات امیركبیر چاپ 1369) و واژه سوری به احتمال قوی از واژه «سوخْرَ» برابر سرخ قرار می گیرد و معادل پهلوی آن «سوریك» است به معنای سرخ كه «سور» برابر سرخ و «ایك» پسوند صفت ساز است. و این سرخ یا سور بی ارتباط با چهارشنبه سوری نیست كه زمان آتش افروزی و رقص شعله های قرمز رنگ آتش است. لازم به ذكراست كه بر اساس نوشته دكتر روح الامینی (آیین ها و جشن های كهن در ایران امروز انتشارات آگاه 1376) هنوز در برخی از مناطق ایران نظیر اصفهان چهارشنبه سوری را چهارشنبه سرخی نیز می گویند.
2. قدمت چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری را برخی مرتبط به جشن نوروز به معنای باززایی طبیعت دانسته و كار به ایرانی بودن آن نداشته نوروز را نه سنتی ایرانی كه بین النهرینی یا حداقل بومی آسیای غربی و یا بومی خود ایران قبل از مهاجرت آریائیان می دانند و چنانكه ذكر شد عقیده دارند جشن چهارشنبه سوری به جهت استقبال از گرما انجام می پذیرد و برخی دیگر صرفا آنرا به همراه جشن نوروز جشنی صرفا ایرانی دانسته و دلایلی بر برگزاری آن در بعد از اسلام از كتاب «تاریخ بخارا» تالیف ابوبكر بن جعفر نرشخی(متوفی قرن چهارم هجری) آورده اند كه امیر منصوربن نوح سامانی در سال 350 هجری قمری (قرن چهارم هجری) جشن سوری(چهارشنبه سوری) را بنابر عادت قدیم به جای آورده است.
حال آنچه در این بین مهم است ارتباط این جشن با دین زرتشتی و زرتشتیان است.
3.چهارشنبه سوری و زرتشتیان
در این خصوص باید گفت كه زرتشتیان از دیرباز در پایان چهره همسپد میدیم گاه و سحرگاه روز بعد از آن (اورمزد و فروردین ماه) به جهت استقبال از سال نو و در ارتباط با فرود یا بدرقه فروهر درگذشتگان بر بام خانه آتش می افروختند كه این خود باوری آیینی و اسطوره ای به همراه دارد و از دیرباز زرتشتیان این مراسم را به انجام رسانیده اند. باور زرتشتیان كنونی آن است كه در سپیده دم روز آتش افروزی فروهر و روان نیاكان كه پنج روز پنجه یا به عبارتی با احتساب پنجه بزرگ و كوچك ده روز به دیدار فرزندان و خانه و كاشانه خویش آمده اند به مامن خود باز می گردند و پاشیدن آب و آویشن پس از آتش افروزی سحرگاه در سپیده دم و قبل از طلوع آفتاب بر سراسر پشت بام خانه نشان از وداع با فروهر درگذشتگان دارد ولی باور اسطوره ای آن است كه با آتش افروزی بر پشت بام هر خانواده به راهنمایی فروهرهای درگذشتگان خویش می پردازد تا به سرای خود فرود آیند و در ایام خوشی و سال نو در جوار اخلاف خود باشند و در جشن فروردینگان(فرودگ) كه جشن مخصوص روان و فروهر درگذشتگان است از آنان بصورت همگانی و مفصل تجلیل می شود. شایان ذكر است كه در اوستا «فروردین یشت پاره 9» آمده:
«فروهرهای نیك توانای پاكان در هنگام همسپتمدم از آسمان به سوی زمین فرود آیند و ده شب پی در پی از برای آگاهی یافتن از بازماندگان در این جا به سر برند.»
4.نظر صاحبنظران:
دكتر ژاله آموزگار معتقد است كه گاه نوروز گاه فرود آمدن ایزدان به زمین است از جمله ایزدان مهمی كه در این زمان فرود می آید ایزد اساطیری رپیهوین (rapihwin– رپیتون- رپیثون) است كه گاه مقدس نیمروز بوده و نیمروز خود زمانی است كه همه رخدادهای مهم اساطیری در آن گاه رخ می دهد از جمله نیایش اورمزد و آغاز كردن آفرینش، رستاخیر و همپرسگی اوشیدر و اوشیدرمه و سوشیانس و همه در این گاه صورت می گیرد همچنین رپیتون خود یكی از پنج گاه شبانه روزی نیایش در دین زرتشتی است او ایزد تابستان است و بنابر تقسیم فصول باستانی تابستان بزرگ از اولین روز فروردین تا سی ام مهر ماه ادامه دارد و در این هفت ماه زندگی زایااست و با آمدنش گرما و رویش و زایش طبیعت انجام می شود و می توان برداشت نمود كه با این آتش افروزی به استقبال این ایزد و ایزدان همراه می روند.
اما روانشاد استاد پورداوود معتقد است: آتش افروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیین های دیرین است و شك نیست كه افتادن این آتش افروزی به آخرین چهارشنبه سال پس از اسلام رسم شده چون ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند و همچنین عبارت «جاحظ بصری» نویسنده كتاب «المحاسنو الاضداد» را نیز آورده است (آناهیتا- پورداوود، ابراهیم انتشارات امیركبیر 1343) و روانشاد دكتر بهار نیز معتقد است آتش افروزی و گذاشتن چراغ در كنار غذا بر پشت بام بواسطه جشن آمدن فروهرهاست تنها به این طریق همه فروشی ها (فروهرها) می آیند نه یك تنه بلكه همه با هم و به كمك هم می آیند و از سیل های بهاری جلوگیری می كنند و می توانند اگر دشمنی بخواهد به بازماندگان صدمه رساند او را دفع كنند جشن بهار را همسپدمیدیم می نامند كه جشن آمدن فروهرست و ایشان ذكر می كنند كه در گذشته هر گاه جنگ خیلی مهمی در پیش داشتند سعی می كردند كه جنگ را در بهار آغاز كنند چون فروشی ها (فروهرها) در بهار به یاری بازماندگان می آیند (كتاب از اسطوره تا تاریخ- بهار، مهرداد، نشرچشمه 1381) دكتر كتایون مزداپور نیز آتش افروزی بر بام ها را به هنگام استقبال از نوروز پیش از بامداد اورمزد و فروردین ماه را برگرفته از امور مقدس دانسته و ریشه این مراسم را كه در بین زرتشتیان و همچنین در روستاهای مختلف ایران و حتی خارج از ایران (روستاهای جنوب كشور رومانی) برگزار می شود را بهم مرتبط می داند و كلا جوهره اصلی نوروز و جشن نوروز را چون روانشاد دكتر بهار جشن ستایش و تجلیل از شهادت می داند و سمنوی نوروز و حلوای سن زرتشتیان را از لحاظ واژگانی از یك ریشه دانسته و آنرا نوعی حلوا برای شهید می داند كه در اعتدال بهاری به دنیا باز می گردد.(مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز- پژوهشكده مردم شناسی میراث فرهنگی، 1379)
روانشاد استاد فروشی در كتاب جهان فروری (انتشارات كاویان 1367 صفحه 43) آورده است:«این آتش افروزی درست پیش از آغاز روزهای گاهانیك یا پنجه وه انجام می گرفته است زیرا ایرانیان بر آن بودند كه فرورهای نیاكان در آغاز از این روزها به زمین فرود می آیند و بركت و نیك روزی برای خاندان می آورند در همین روزها بود كه برای راهنمایی آنان به هنگام آغاز شب در بالای بام یا صحن خانه ها آتش می افروختند و مایه آتش را هم از آتشدان ویژه خانه فراهم می آوردند تا آنها راه خاندان خود را باز یابند و به سوی خانواده شتابند»
5- اسطوره شهادت و نوروز
روانشاد دكتر بهار نیز دیدگاه «میرچا الیاده» را می پذیرد و معتقد است كه كلا آیین های نوروزی جهانی اند و نمی توان آنرا منحصر به قوم و ملتی خاص دانست. در همه جای دنیا برای جشن سال نو چیزهای مشترك وجود دارد ولی اسطوره نوروزی بین النهرین قدیم، محلی است (یعنی مربوط به آن سرزمین) بدین معنی كه بنابراین اسطوره خدا شهید می شده و زنده شدن دوباره وی با جشن و سرور همراه بوده است. معمولا پیش از پنجه یا خمسه مسترقه از پنج روز پیش از نوروز مردم به آرامگاه ها می روند در گذشته وقتی به آرامگاه ها می رفتند با خود چراغ نیز می بردند و به گریه و زاری می پرداختند. بردن چراغ بدین منظور بود كه مسیر ارواح را روشن كنند بدین امید كه بازگردند[1].
(از اسطوره تا تاریخ- بهار، مهرداد- نشر چشمه 1381)
6. نمونه زنده برپایی
در اینجا یك نمونه زنده برپایی آتش در شامگاه نوروز در شهر سنندج و در راستای همان آتش افروزی زرتشتیان بر بام خانه ها در سحرگاه روز اورمزد و فروردین ماه اشاره می شود كه از اعتقادات مردمان این خطه درمورد بازگشت ارواح درگذشتگان از آسمان به زمین در روز نوروز حكایت میكند آقای عبدالله گروسی در مقاله جشن ها و آیین های نوروزی در مناطق ایران مندرج در نشریه كتاب ماه شماره 30-29 سال 1379 می نویسد:
«در شهر سنندج مردم این شهر همانند تمامی مردم ده نشین و شهرنشین كرد از چند روز قبل به جمع آوری هیزم و سرشاخه های هرس شده درختان باغ ها بر پشت بام خانه های خویش اقدام می كنند در شب نوروز پس از فرونشستن خورشید در پشت كوه های بلند و دل انگیز «آبیدر» به افروختن آتش برفراز بام می پردازند در این هنگام چنانچه شخصی كه از گردنه صلوات آباد كه به شهر مشرف است به شهر بنگرد بر فراز تمامی بام ها لاله های سرخ و فروزان آتش كه برای استقبال از نوروز و ارواح درگذشتگان برپا می شود را مشاهده می كند كه این مراسم همراه با شادمانی و نشاط افراد خانواده برپا می شود.» ایشان در پاورقی مقاله یادآور شده است كه برگزاری این مراسم از طرف مردم كردستان ترك نشده و امروزه نیز همچنان در سراسر كردستان برگزار می شود.»
7. نتیجه گیری:
حال آنچه كه از جمیع این نظرات بر می آید و با وجود آیین آتش افروزی بر بام ها كه هنوز در بین زرتشتیان روستانشین(در سحرگاه روز اورمزد و فروردین ماه گاه شماری بدون كبیسه) مرسوم است درباره چهارشنبه سوری می توان نتیجه گرفت كه بن مایه این جشن به آتش افروزی سحرگاه اورمزد و فروردین ماه بر می گردد كه یادآور پذیرایی و راهنمایی فروهر درگذشتگان است ولی اینكه این آتش افروزی به شب چهارشنبه منتقل شده و با پریدن از روی آن اشعاری با مضمونی موهن سر می دهند نمی تواند ربطی به زرتشتیان داشته باشد چون اولا در گاه شماری زرتشتی باستانی ایران شنبه و چهارشنبه وجود نداشته و نیز پریدن از روی آتش بی احترامی به یكی از چهار آخشیج مقدس (ایرانی- زرتشتی) محسوب می شود.
در مجموع می توان گفت نفس آتش افروزی می تواند بازمانده آتش افروزی آخر سال زرتشتیان و همراه و هم جهت با آن تلقی شود ولی بردن مراسم آتش افروزی به چهارشنبه و پریدن از روی آن و خواندن اشعاری توهین آمیز را نمی توان در مقوله باور و فرهنگ زرتشتی- ایرانی گنجاند.
یاری نامه
كتاب
1. اشیدری، جهانگیر- دانش نامه مزدیسنا- نشر مركز- تهران 1371
2. بلوك باشی، علی- نوروز جشن نوزایی آفرینش- دفتر پژوهشهای فرهنگی- تهران 1380
3. بهار، مهرداد- از اسطوره تا تاریخ- نشر چشمه- تهران 1381
4. پورداوود، ابراهیم- آناهیتا- امیركبیر- تهران 1343
5. روح الامینی، محمود- آیین ها و جشن های كهن در ایران امروز- نشر آگاه- تهران 1376
6. شكورزاده، ابراهیم- عقاید و رسوم عامه ی مردم خراسان- بنیاد فرهنگی ایران- تهران 1346
7. عمید، حسن- فرهنگ عمید- امیركبیر- تهران 1369
8. گروه مردم شناسی آیینی پژوهشكده مردم شناسی- مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز- سازمان میراث فرهنگی كشور- تهران -1379
9. فره وشی، بهرام- جهان فروری- انتشارات كاویان- 1364
مقاله
1. گروسی، عباس- عبداله، 1379- جشن ها و آیین های نوروزی در مناطق ایران، كتاب ماه، 30-29، ص 89
سایر
1. دستغیب بهشتی، محمود رضا- درس اوستا(مبحث كلاسی، وندیداد 2)
[1] ذكر این نكته قابل تامل ضروری است كه هنوز هم در روستاهای زرتشتی نشین هنگامی كه به مراسم سیروزه و سال درگذشتگان می روند چراغ به همراه خود می برند كه علاوه بر روشنایی مسیر می تواند باور آیینی و اسطوره ای فوق را به همراه داشته باشد.
به خامه استاد مهرداد قدردان
1. گروسی، عباس- عبداله، 1379- جشن ها و آیین های نوروزی در مناطق ایران، كتاب ماه، 30-29، ص 89
1. دستغیب بهشتی، محمود رضا- درس اوستا(مبحث كلاسی، وندیداد 2)
————————————————–
همچنین بخوانید :