ویسپرد ، سرودهای نیایش مزدیسنی
( متن ویسپرد )
به خامه موبد پدرام سروش پور
یکی از پنج جزء باقیمانده از اوستای بزرگ ساسانیان ویسپرد نام دارد. این واژه که در اوستا «ویسپرتو» آمده از دو واژه ویسپ + رتو تشکیل شده است. «ویسپ» یک واژه بسیار رایج در زبانهای ایران باستان است که همراه با «هر» به صورت «هرویسپ» هم به کار میرود که به معنی «همه» یا «هماک» میباشد.
«رد» در اوستا به دو معنی بکار رفته است نخست به معنی «گاه» و «هنگام» دوم به معنی «داور دادگاه ایزدی». واژه «رد» در فارسی هم به کار رفت بر این اساس بیشتر به معنی «سردار» و «دستور» به کار رفته است. در اوستا واژه «رتو» بیشتر همراه با واژه «اهو» بکار رفته است چنانکه در پاره ۱ از یسنا ۲۷، اهورامزدا، اهو و رتو پاکی خوانده شده است. ولی در بخشهایی از تیریشت و فروردین یشت، اشوزرتشت اهو و رتو و نخستین آموزگار دینی سراسر جهان خاکی خوانده شده است.
در ویسپرد اهورامزدا در جهان مینوی اهو و رتو و اشوزرتشت در جهان گیتی اهو و رتو می باشند. البته در اوستا مردمانی که از اشویی یا پاکی و راستی و درستی برخودارند نیز «رد» خوانده میشوند. همچنین ایزدان نگاهبان نیکیها هم به عنوان رد برشمرده می شود. بنابراین واژه ویسپرد به معنی همه ردان یا همه سران مینوی و مادی میباشد. به گفته استاد پورداوود ویسپرد در اصل سپاسنامهایست که نیاکان نامبردار و پارسای ما برای بخششهای ایزدی، به پیشگاه دادار مهربان آوردهاند.
از نظر نگارش ویسپرد شبیه یسناست به خصوص به هاتهای ۱-۲۷ یسنا. کمتر مطلبی در ویسپرد آمده که در یسنا نباشد به عبارتی دیگر ویسپرد همان یسناست ولی با بیانی رساتر و نیایشگونه تر که بیشتر در آن نمایندگان آفریدههای اهورامزدا بنام «رتو» یاد شدهاند.
به همین دلیل اغلب همراه یسنا در مراسمها و آیینها خوانده میشده است. ولی در شش چهره گهنبار زمانهایی بوده که بویژه ویسپرد سروده میشده چرا که شش گهنبار به عنوان شش جشن بزرگ دینی در ویسپرد بارها به عنوان رد(رتو) سایر هنگامهای سال اسم برده شده است.
«این شش جشن خود از ردان هنگامهای دیگر سال شمرده شدهاند»
در کرده سوم ویسپرد از هفت موبد یا آتورنانی اسم برده شده که در راس آنها زئوتر یا زوت قرار دارد و ایشان در محل یزشنگاه مراسمهای یسناخوانی، ویسپردخوانی و سایر مراسمهای مشابه را طبق اصول ویژهای برگزار میکردند. در این مراسمها که از شب قبل آغاز شده و تا صبح ادامه مییافته طی آیینهایی که در حین اوستاخوانی به وسیله این موبدان برگزار میشده آب هوم که در حقیقت شیره گیاهی بیابانی است تقدیس گردیده و به گفته موبد مهربان فیروزگری به صورت نمادین چند قطره از آن در آب چاهی ریخته میشده است تا اینگونه پاکی از طریق آبهای به هم پیوسته زیرزمینی در تمام جهان گسترده گردد. این مراسمها با جزئیترین آیینهایشان تا حدود ۷۰ سال پیش در شهرهای کرمان و یزد برگزار میشده و هماکنون نیز پارسیان این مراسمها را همانگونه برپا میدارند. البته بعد از زمان ساسانیان به جای هشت موبد دو موبد، یکی به عنوان «زوت» به همراه موبد دیگری که «راسپی» خوانده می شود این مراسم را برگزار می کنند. در اصل راسپی به تنهایی کارهای شش موبد دیگر را انجام میدهد.
همانطور که بیان شد این آیینها در یزشنگاه که مکانی مقدس و ویژه در کنار آتش ورهرام است برگزار میگردیده است. یزشنگاه در واقع بخشی از درمهر است. که یه وسیله شیارهایی به نام «پاوی» یا «کش» که روی کف زمین ساخته شده است، محصور میشود. این شیارها به طور نمادین پاکی آیینی درون یزشنگاه را حفاظت میکنند. سنگ یا میزی در یزشنگاه است به نام «اورویس» که موبدان مراسم آیینی را روی آن میچینند و موبد زوت پشت آن قرار میگیرد.
روز قبل از مراسم آیین مقدماتی آن که موبدان پارسی آن را «پراگنا» می نامند، انجام می شود. معمولا این آیین به وسیله موبد راسپی برگزار میشود.
در مراسم روز قبل موبد راسپی وظیفه دارد با آب پاک کلیه آلات مورد استفاده در مراسم و همچنین یزشنگاه را پاک و آماده مراسم نماید.
همچنین او باید برسم را نیز آماده کند که تشکیل شده از تعداد مشخصی شاخه انار یا میله های نقره ای که به وسیله برگ نخل بایستی به هم بسته شوند. تعداد این شاخه ها در مراسمهای گوناگون متفاوت است.
از دیگر مراسمهای روز قبل تقدیس آب زوهر، تهیه پراهوم با کوبیدن هوم در هاون و همچنین تهیه جیوام میباشد.
روز بعد مراسم را دو موبد که یکی در مقام زوت و دیگری در مقام راسپی است، برگزار می کنند. در آغاز زوت یک اشموهو خوانده و با راسپی مبادله واج میکند و خواندن یسنا یا ویسپرد را آغاز میکنند. و در نهایت این مراسم با پیشکش آب زوهر یا تقدیس شده با چاه آب به پایان میرسد.
یاری نامه :
– پورداود، ابراهیم، (1356)، یشتها جلد اول و دوم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
– پورداود، ابراهیم، (1356)، ویسپرد ، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
– تفضلی، احمد (1378). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: انتشارات سخن
– راشد محصل، محمدتقی (1364). اوستا(ستایشنامه راستی و پاکی) – از ایران چه میدانم؟/39. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی
– گشتاسب، فرزانه (88-1387). بازمانده های سنت کهن مکتوب در آداب و رسوم کنونی زرتشتیان ایران، پایان نامه
آن�, ���� �F �کوه ببریم به کمک دانش مدرن زبانشناسی، تاریخ و مقایسه ادیان و به خصوص تلاش مستشرقین دانشمند طی چند سده گذشته، به راحتی میتوان از اوستای کنونی پی به عظمت و نظم اوستا در زمان کهن برد.
بیشک در یک نوشتار امکان شرح و توصیف تکتک یشتها وجود ندارد. با اینحال تلاش میشود با نگاهی اجمالی به موضوع این 21 یشت به جای مانده به درک درستی از ارزش یشتها به عنوان مهمترین ادبیات دینی به جای مانده از فرهنگ زرتشتی دستیابیم.
1) اورمزد یشت : دارای 33 بند بوده و در ستایش اورمزد یکتاست. همانگونه که در نوشتارهای قبلی بیان شد به نوعی ترتیب ستایش در بخشهای مختلف اوستا و حتی در درون نیایشها رعایت شده است . یعنی ما زرتشتیان نیایش را نخست با ستایش اهورامزدا، خداوندگار یکتا و آفریدگار مطلق هستی آغاز کرده سپس 7 فروزه برتر اهورامزدا، همان هفت امشاسپند ستایش شده و بعد از آن ایزدان یا فرشتگان به عنوان نماد سایر آفریدههای نیک اهورامزدا مورد ستایش و نیایش قرار میگیرند.
2) هفتامشاسپند یشت : دارای 15 بند و در ستایش هفت امشاسپند میباشد.
3) اردیبهشت یشت : دارای 19 بند بوده و 4 بند نخست آن در ستایش اشه یا اردیبهشت که یکی از بزرگترین و به گفته اوستا زیباترین امشاسپندان میباشد است و بندهای دیگر دعای «ایریمن ایشیه» برای ایزد «ایریمن» ایزد درمانگری و شفابخشی بوده و به همین دلیل این اوستا در آیینهایی که برای شفای بیماران برپا میشده خوانده میشده است.
4) خرداد یشت : دارای 11 بند است که به اعتقاد دکتر راشد محصل و دکتر احمد تفضلی این یشت از تغییر و تحریف برکنار نمانده است.
5) آبان یشت : یکی از یشتهای طولانی است در ستایش «اردویسور اناهید» ایزد بانوی آبهاست. در این یشت نیز مانند یشتهای دیگر، اعتقادات پیش از اشوزرتشت با عقاید زرتشتی آمیخته است. به طوری که در بندهایی از آن نیروی حیاتبخشی این ایزد ستوده شده ولی در بندهای دیگر خصوصیت زرتشتی شده وی آشکار شده که در حقیقت اهورامزدا این ایزدبانو را افریده تا در ستیز آفریدگان نیک با بدیها یاور آنان باشد.
6) خورشید یشت : دارای 7 بند و در ستایش خورشید نماد روشنایی و گرمابخشی میباشد و به دلیل ارتباطی که با مهر در معنی دارد در جایی این ایزد نیز ستوده شده است.
7) ماه یشت : دارای هفت بند و در ستایش ایزد ماه نماد روشنایی در نبود خورشید میباشد.
8) تیشتر یشت : دارای 16 کرده و 62 بند بوده که در توصیف ایزد تیشتر یا همان تیر ایزد میباشد که در اصل ستارهای است نماد ستاره باران که آن را با «شعرای یمانی» یکی دانستهاند. بندهای 13 تا 34 وصف پیکار تیشتر با دیو «اپوش» یا دیو خشکسالی است که سرانجام با پیروزی ایزد تیشتر به پایان میرسد. این بخش یکی از زیباترین بخشهای حماسی ادبیات ایران باستان میباشد. در بندهای 6، 7، 37، 38 این یشت، به اسطوره آرش کمانگیر اشاره شده و این قدیمیترین نوشتهای که از این آزادمرد ایرانی نام برده شده است.
9) درواسپ یشت یا گوش یشت : این یشت دارای 7 کرده و 33 بند بوده و در توصیف ایزدبانویی است که تندرستی اسبان و چهارپایان سودمند خویشکاری اوست. در این یشت از پهلوانان و بزرگانی چون هوشنگ، جمشید، فریدون، کیخسرو و اشوزرتشت یاد شده است. بندهای 27 تا 52 از نوزدهمین یشت به نام «ارد یشت» اقتباس شده که مری بویس بر آن است که «درواسپا» در اصل صفتی برای اشی بوده که بعدها ایزد مستقلی محسوب شده است.
10) مهریشت : دارای 35 کرده و 146 بند است که پس از فروردین یشت بلندترین و مفصلترین یشت اوستاست. این یشت در توصیف مهر، ایزد عهد و پیمان است که علاوه بر آن وظیفه حفظ تمامیت سرزمینهای ایرانی را نیز بر عهده دارد. درسراسر این یشت بر وفاداری به عهد و پیمان، اعم از پیمان میان دو کشور، میان زن و شوهر یا میان دو شریک تاکید شده و مهر در مجازات پیمانشکنان بسیار سختگیر میباشد. در ادبیات کهن ایران باستان مهر و خورشید هم معنی بوده و ایزد مهر همانند خورشید گردونهای دارد که به کمک آن در همه جا حرکت کرده و با هزار چشم و دههزار گوش نمادین هیچ بدعهدی و پیمانشکنی از دیدگان او در امان نیست حتی پس از غروب خورشید هم به زمین آمده و از یک کرانه تا کرانه دیگر برای نظارت بر پیمانها حرکت میکند.
11) سروش یشت : دارای 5 کرده و 23 بند و در توصیف ایزد سروش می باشد . ایزد سروش ایزد فرمانبرداری از دستورهای اورمزد و نماینده نظم و قانونمداری میباشد. ایزد سروش به همراه ایزد مهر و رشن در سرپل چینود(صراط) اعمال آدمیان را میسنجد.
12) رشن یشت : دارای 13 بند است که در وصف رشن، ایزد راستی و توانگری است و ترازوی میزان کارها در دست اوست و با چشم باز کارها و توانگریها را میسنجد که آیا بر پایه راستی به نتیجه رسیده یا نه.
13) فروردین یشت : دارای 13 کرده و 158 بند و در ستایش فروهرهایی است که در اصل نگهبان آدمیان به شمار میروند. این یشت طولانیترین بخش یشتهاست. در بخشهای پایانی آن به ستایش فروهرهای بزرگان دین زرتشتی از کیومرث تا سوشیانس اختصاص دارد.
14) ورهرام یشت : دارای 22 کرده و 64 بند بوده که در ستایش ایزد بهرام، ایزد پیروزی است. این ایزد به خصوص در زمان ساسانیان از جایگاه ویژهای در بین ایرانیان برخوردار بوده است. این یشت از یشتهای بسیار زیبای اوستاست که سرودها و تمثیلهای دلنشین و زیبایی دارد.
15) رام یشت : دارای 11 کرده و 57 بند است و برخلاف نامش در وصف «ویو» ایزد فضاست و تالیف آن متاخر به نظر میرسد.
16) دین یشت : دارای 7 کرده و 20 بند در توصیف و ستایش چیستا ایزد دانش میباشد. همراه بودن دین و دانش در این یشت بیانی است بر جداییناپذیر بودن دین و دانش در فرهنگ زرتشتی که انسان به واسطه اندیشهاش والاترین جایگاه را آفرینش بدست آورده است.
17) ارد یشت : دارای 10 کرده و 62 بند بوده و در ستایش اشی، ایزدبانوی ثروت و برکت است.
18) اشتاد یشت : دارای 9 بند می باشد که به نظر میآید که نام این یشت با مطالبش همخوانی ندارد چرا که اشتاد به معنی «درستی و عدالت » بوده در حالی که در این یشت از فره ایرانی، غلبه بر دیوان گوناگون، ایزدبانوی اشی، ایزدان تیر و باد، دعای اهونور یاد شده و در نهایت با ستایش مجدد فره ایرانی پایان یافته است.
19) زامیاد یشت : دارای 19 کرده و 96 بند است که به دو بخش اصلی تقسیم شده است. بندهای 1 تا 8 فهرستی از کوههای ایران است و بندهای 9 تا 96 در ستایش فره یا همان «خورنه» در اوستاست. زامیادیشت از زمره یشتهای بزرگ قدیمی است، که در جایجای آن زبان شاعرانه و حماسی به چشم میخورد.
20) هوم یشت : دارای 2 بند در ستایش «هوم» میباشد.
21) ونندیشت : دارای یک بند و در ستایش ایزد «ونند» یا «نسر» میباشد که از همراهان ایزد تیشتر است.
پایان نوشتار را با توصیفی زیبا از دکتر راشد محصل استاد فرهنگ و زبانهای ایران باستان از کتاب اوستا به پایان میبرم.
«-کتاب اوستا بیشک ازرشمندترین اثر مدون ایران باستان است که اندیشه پرستش خدای یکتا، آفرینندهای توانا که بر همه کارهای جهان سروری دارد، در بخش گاهان آن با توجه به ژرفای کلام گاهان آشکار است.
-اوستا به ویژه در بخش یشتها تاریخ داستانی ایران را به صورت پراکنده بازگو میکند که با تامل و تحلیل درست میتوان ارتباط آن را با منظومههای حماسی دریافت و مشخص کرد.
-یشتها بویژه فروردین یشت آن فهرستی از نامهای کهن ایرانی است که شناخت درست این نامها میتواند گرهگشای پارهای ابهامها در تاریخ ادب فارسی باشد.
-علاوه بر این در اوستا اندیشههای علمی و دانش زمان نیز متجلی است.
-ستایش پروردگار هستی، فرمانبرداری از دستورهای او، خشنود بودن به دادههایش در همه کتاب موج میزند به طوری که بهتر است گفته شود، اوستا سراسر نیایش آفریننده بزرگ، اورمزد، تکریم و بزرگداشت رادی، راستی و پاکی و نفیکننده هرگونه افراط و تفریط و دروغ ناراستی است » (←راشد محصل ، 1364، ص 101،102)
– موبد آذرگشسب، فیروز (1383). گاتها سرودهای اشوزرتشت. تهران: انتشارات فروهر
– پورداود، ابراهیم، (1356)، یشتها جلد اول و دوم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
– تفضلی، احمد (1378). تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام. تهران: انتشارات سخن
– راشد محصل، محمدتقی (1364). اوستا(ستایشنامه راستی و پاکی) – از ایران چه میدانم؟/39. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی