جشن های فصلی ، گهنبارها
جشنها و مراسم گاهنبار
واژه گهنبار یا گاهنباراز دو بخش گاه ( زمان ، هنگام ) وانبار (ذخیره کردن ) آمده است این جشن شاید نخستین جشنی باشد که ایرانیان برپا می داشتند زیرا ریشه در پیشه کشاورزی و دامداری آنان دارد از زمانی که مردم آموختند که چگونه دانه ها وگیاهان را کشت کنند وبا کار در مزرعه آشنا شدند و برای بهبودی کیفیت فرآورده های کشاورزی و دامی کوشش کردند ، آنگاه باور کردند و پذیرفتند که بخشی از برداشت های کشاورزی ودامی خود را در جشنی که در هر فصل به مناسبتی برپا می شد به دیگران پیشکش کنند . این جشن در گذر زمان تغییر کرد وپیوسته کامل شد . در زمان ساسانیان سرود هایی از اوستا به نام آفرینگان برای اجرای این جشن سروده شد که اکنون در کتاب خرده اوستا جای گرفته است
گاهنبار یا گاهبار یا گهنبار دراسطورههای زرتشتی و آریایی آن شش روزی است که خدا دنیا را آفرید و در کتاب زند از زرتشت نقل میکنند که اهورامزدا دنیا را در شش گاه آفرید و اول هر گاهی نامی دارد و در اول هر گاهی جشنی سازند. همانطور که در دینهای سامی آفریدگار جهان هستی را در شش روز میآفریند در دین ایرانیان کهن نیز اهورامزدا آفرینش جهان مادی را در شش گاهنبار به انجام میرساند. به این ترتیب که در یسنا آمدهاست:
Maidh-yo-zarem ، میدیوزرم گاه :
از روز خور تا دی بمهر در اردیبهشت ماه . چهل و پنجمین روز از اول سال.
که در آن آسمان آفریده شد.
گاهان بار چهره میدیوزرم (پیدایش آسمان)
Maidh-yo-shema ، میدیوشهم گاه :
از روز خور تا دی بمهر در تیر ماه ، صد و پنجمین روز سال.
که در این روز آب آفریده شد.
گاهنبار چَهرِهی «مَیدیوشَهیمگاه»، میان تابستان بزرگ هفت ماهه
Paiti-shahem ، پیتی شهم گاه :
از اشتاد تا انارام در شهریور ماه ، صد و هشتادمین روز سال.
که در این روز زمین آفریده شد.
Aya-threm ، ایاسرم گاه :
از اشتاد تا انارام در مهر ماه ، دویست و دهمین روز سال.
که در آن گیاه آفریده شد.
Maidh-ya-rem ، میدیارم گاه :
از مهر تا ورهرام در دی ماه ، دویست و نودمین روز سال.
که جانوران آفریده شدند.
Hamas-path-maedem ، همس پت میدیم گاه (پنجه(:
روزهای اهنود تا وهیشتوایش برابر 25 تا 29 اسفند ماه خورشیدی.
که مردمان آفریده شدند
هر سال در آغاز روز های پنجه آخر سال سنت گهنبار پنجه وجود دارد که همکیشاندر شهرها و روستا ها جشن گهنبار و آفرینگان خوانی را برای روان و فروهردرگذشتگان اجرا می کنند و در باور سنتی به استقبال حضور فروهر درگذشتگان میرود تا میزبان آنان تا سپیده دم نخستین روز سال باشد. سپس با سرایش بخشهایی از اوستا وانجام داد و دهش سنت دیرینه خود را برپا می کنند.
همچنین ببینید : گاهنبار ، گهنبار ها ؛ جشن های آفرینش ، جشنهای ایرانی و زرتشتی در یک نگاه ، آیین آتش روی بام پنجه
———————————–
گهنبار توجی
گهنبار توجی، از جشنهای بیرون از چهرههای گهنبار به شمار میآید. این گهنبار، هنگامی برپا میشد که نیاز به گردهمایی مردم و آگاهی آنها از حال یکدیگر، بیش از پیش احساس میشد. در زمان رویدادهای ناخوشایند و آسیبرسان طبیعی چون سیل٬ زلزله و… گهنبارهای توجی به خواست مردم برگزار میشد تا از حال و روز یکدیگر آگاه شده، به یاری هم بشتابند و با همازوری و داد و دهش همه٬ از شدت آسیب و اندوه و رنج یكدیگر بکاهند.
از پنجمین گهنبار تا به این جشن هفتاد و پنج روز است. این گهنبار به فروهرها اختصاص دارد و هنگامی است که فروهر درگذشتگان برای سرکشی بازماندگان خود فرو می آیند. واژه همس پت میدیم گاه برابر شدن روز و شب را معنی می دهد و در باور زرتشتیان هنگام آفریده شدن انسان است. پنج روز مانده به این گهنبار از روز اشتاد تا انارام (20 تا 24 اسفند خورشیدی) را پنجه کوچک می نامند و خانه و کاشانه برای برگزاری هر چه باشکوه تر جشن نوروز آماده و مرتب می شود و پنج روز آخر سال پنجه بزرگ نامیده می شود. آنچه ویژه این گهنبار می باشد، آن است که در چند روز مانده به پنجه کوچک خانه را از درون و برون پاکیزه می نمایند. ششه (سبزه) می کارند که در روز اول گهنبار (اهنود) ششه را در جلو پسکم (صفه) بزرگ که جای برگزاری گهنبار است می گذارند. در شب آخر سال چراغی به لبه بام خود می گذارند سحرگاه بر روی بام می روند و آتش افروزی با نوای اوستا در هم می آمیزد. هنگام سرودن اوستا و آتش افروزی بر روی بام مقداری لرک و میوه تازه و عود و سندل و مورت و مقداری برگ آویشن در ظرف آبی ریخته شده است. چند عدد ششه هم فراهم است پس از پایان مراسم آتش افروزی و اوستا خوانی ، میوه هایی که هنگام خواندن اوستا پاره شده است و لرک بین افراد خانواده تقسیم می گردد و عود و سندل بر روی خاکستر آتش و آب و آویشن را بر روی سر در خانه می ریزند و مورت را در بالای سر در خانه می گذارند که باعث تداوم و سرسبزی در آن خانه باشد و سپس از پشت بام پایین آمده ، مراسم سال نو آغاز می شود.
هر یک از جشنهای ششگانهٔ گاهنبارها پنج روز بطول میانجامیده و آخرین روز هر گاهنبار مهمترین روز جشن بودهاست.
پیشینه
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان میدانند. نخستین بنیانگزار گهنبار، جمشید دانسته شدهاست. گاهنبارها با پیشه دیرینه زندگی ایرانیان گره خوردهاست. گهنبارها با کشاورزی و دامداری و زندگی کشاورزی پیوند بنیادین دارند . گهنبار در آغاز جشن کشاورزی بودهاست. هر کدام از گهنبارها، برابر با زمانی است که دگرگونیهای بنیادین برای کشاورزان رخ میدهد و این دگرگونیها با خود جشن و شادی میآورد.
چیستی گهنبار و باورهای پیوسته به آن
گهنبارها جشن بزرگداشت آفرینش هستند زیرا در اسطورههای زرتشتی جهان در هفت مرحله آفریده شدهاست. نخست آسمان، سپس آب، سوم زمین، چهارم گیاه، پنجم جانور، ششم انسان، هفتم آتش که همانا انرژی، نیرو و توان جنبش در هستی ست. شش گهنبار جشن پاسداشت این آفریدههاست و به همین سبب برخی دانشمندان نوروز را جشن آفرینش آتش و بزرگداشت آن میدانند. این آفرینشها در تفسیر پهلوی و پازند و فارسی آفرینگان گهنبار نیز آمدهاست.
گاهنبار در آیین زرتشت
«گاهانبار» یا «گهنبار»(در پهلوی: «گاسانبار»)؛ نام شش جشن، در شش گاه از سال است. گهنبار از با شکوه و مهمترین جشنهای مردمی زرتشتیان است که هدف برجسته آن، باردادن یعنی بخشش و داد و دهش و ایجاد همبستگی و همازوری و پی بردن زرتشتیان از وضع یکدیگر در جامعهاست.
زرتشتیان در این جشنها به ستایش اهورامزدا و سپاسگزاری از او برای دادهها و آفریدههای نیک اش میپردازند. موبد آفرینگان گهنبار میخواند و بر توانگر و ناتوان، دارا و ندار بایستهاست که در این آیین شرکت کنند. خویشکاری هر زرتشتی این است که بخشی از درآمد خود را به داد و دهش و یاری به بینوایان کند. بنا بر این باور بسیاری از نیکوکاران زرتشتی پیش از درگذشت همه یا بخشی از دارایی خود را از به مانند زمین و باغ و آب و خانه و … وقف مراسم گهنبار و داد و دهش و یاری به دیگران میکنند. شش چهره گهنبار، گاه دادودهش است.
چگونگی برگزاری
در هر یک از شش گاهنبار، آیینهای ویژهای برپا میشود و مردم «میزد»ها (میهمانیها) برگزار کنند و خورند و دهند تا «کرفه» (:ثواب) بسیار برند وگرنه «پادافره» (جزا)ی آن را کشند. جشن هر چهره گاهنبار پنج روز است که روز پنجم آن دیگر روزها والاتر است و جشن بزرگ به شمار میرود. نخست موبدان بخشهایی از اوستا به نام آفرین گهنبار را میخوانند، آنگاه سفره عام میکشند و هر کس – از نادار و دارا – برسر سفره گهنبار مینشینند و از آن بهره میجویند. پیش از برآمدن آفتاب روز اول هر چهره از گاهان بار، موبدان به همراه دیگر مردم، آیین واژیشت آن گهنبار را برگزار میکنند. چه توانگر و چه بی نوا همه درآن شرکت میکنند. آنهایی که خود نمیتوانند خرج آن را بدهند، باید در آیینی که دیگران برپا میکنند و یا از درآمد موقوفات است شرکت کنند و از خوان گهنبار که در همه جا گسترده میشود بهره مند شوند.
گهنبارها در اوستا
از چهار آفرینگان در خردهاوستا، یکی به نام آفرینگان گهنبار نامگذاری شدهاست. این آفرینگان که به همراه اوستاهای دیگر در جشنهای شش گانه سال خوانده میشود، بخشی است از هادخت نسک و درباره شکوه و جایگاه و بزرگی این شش جشن سخن میگوید. در بندهای ۷ – ۱۲ آفرینگان گهنبار، ماه و روز برگزاری جشنهای گهنبار و نیز روزهای دوری آنها از یکدیگر روشن شدهاست.
آفرینگان گاهنبار
روش برگزاری و متن آفرینگان گاهنبار:
به خشنودی اهورامزدا، برزبان میآورم و میخوانم بهترین نیایشها را. برزبان میآورم ازجان، با باوری نیک که مزدا پرست زرتشتی و دشمن همه بدیها و پیرو آیین اهورایی میباشم. نیایش و آفرین میخوانم همه گاهها و هنگامهای روز و ماه و جشنهای سال (گهنبار) را که ردان وسروران هستند و با خشنودی ستایش میکنم، و این نیایش را به هنگام بامدادان میسرایم . نیایش میکنم و آفرین میخوانم بر همه گهنبارهای سال، هنگام هر جشنی که باشد، به نام بر زبان میآورم و آیینهای ویژه میگذارم. نیایش و آفرین خوانی میکنم برای گهنبار، میدیوزرم، میدیوشم، پیته شهیم، ایاسرم، میدیارم، همسپتمدم؛ که همه ردان و سروران هستند. داد و دهش هایتان را ای مزدیسنان در جشنهای ششگانه سال پیشکش کنید. از برای گهنبارها «میزد» (خوانهای گسترده گهنبار) را از برای این ردان و سروران بدهید. یک گوسفند سالم و تندرست و جوان. هرگاه توانایی نداشتید، نیاز کنید نوشابه مقدس هوم را و بنوشانید به داناترین و آگاهترین و راستگوترین و آنانکه بهتر و شایسته تر فرمان دهد از میان مردمان، که یار و همراه بینوایان و مددکار غریبان و دور از شهرها و آموزنده دین و در اشویی و راستی برگزیدهترین باشد. هرگاه توانایی نیاز آن نیز نبود، بدهید برای آنچنان کسان، باری از هیزم خشک و خوب سوز را. هرگاه آن هم نشد، به خانه آن ردگهنبار (روحانی زرتشتی که اجرا کننده این مراسم است) ببرید یک پشته هیزم. بسرایید سرود بزرگی خداوند را و اهورامزدا را به نام بخوانید در یکتایی و بی همتایی پروردگار جهان، اینچنین : بی گمان شهریاری زیبنده و سزاوار آن کس است که بهتر شهریاری کند، و اوست اهورا مزدا که با بهترین راستی برابراست و بندگی و عبادت خود را به پیشگاه وی تقدیم میکنیم و باشد که این چنین «میزد»ی پذیرا شده و ردگهنبار را خشنود و شادمان کند، و این است گهنبار …(نام گهنبار).
گهنبارها در نوشتههای پهلوی
در همه کتابهای پهلوی بارها از گهنبارها یاد شدهاست و به جای آوردن آیینهای دینی در این جشنها دارای پاداش بزرگ یاد شده و نرفتن به گهنبار و برگزار نکردن آنها گناهی بزرگ دانسته شدهاست . در آغاز فصل ۲۵ بندهش که از تقویم مزدیسنا یاد شده آمدهاست : «آفرینش جهان از من (اهورامزدا) در ۳۶۵ روز، که از شش گهنبار سال باشد، انجام گرفت». در روایات داراب هرمزدیار بنای این جشنها را به جمشید نسبت دادهاند. در بندهش آمدهاست: «اگر کسی در سال یکبار به گاهان بار برود بر کارهای نیکی که کردهاست افزوده خواهد شد.»
—————————————–
گاهانبار جشنی به قدمت تاریخ
مهربان پولادی
۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۷
گاهانبار خوانی در تفتدر هنگام سپیده دم نخستین روز از چهره ی گاهنبار ، مراسم « واج یشت گاهنبار » در محل آتش وَرَهرام ( آتشکده ی اصلی هر شهر که سمبل روشنایی در آن نگهداری می شود ) برگزار می شود. در این مراسم موبدان هوشت (موبد اجرا کننده ی مراسم دینی در هر محل و روستا ) و گروهی از مردم شرکت می کنند.
یکی از موبدان که زوت نام دارد بخش هایی از هفتاد و دو هات یسنا را می سراید و موبد دیگر که راسپی نامیده می شوددر سرودن قسمت هایی از یسنا با زوت همکاری می کند.این مراسم یزشن خوانی نام دارد و در اتاق مجاور محل نگهداری آتش که یزشن گاه نامیده می شود برگزار می گردد.در هنگام یزشن خوانی و سرودن یسنا ، شربت پراهوم-برسم- تهیه می گردداین شربت از کوبیدن و نرم کردن ساقه های گیاه هوم با آب در هاون مخصوص برنجی به دست می آیددر پایان مراسم پراهوم را در ظرف های کوچکی می ریزند و به شرکت کنندگان می دهند تا بیا شامنددر پایان مراسم واج یشت گاهنبار ، نخستین روز هر چهره ی گاهنبار شروع می شود.
در بسیاری از روستا های یزد که هنوز معماری سنتی و بومی ، پایدار مانده است ، گهنبار در خانه ها بر پا می شوداهل خانه از مدتی پیش از زمان گهنبار ، در تدارک آن می کوشند.لُرک و خوراکی هایی تهیه می کنند ، یک روز پیش از گهنبار خانه را جارو و آب پاشی می کنند ، گِل سفید در پِسکَمِ مَس و بیرون خانه می پاشند ، نان و خوراکی های سنتی را آماده می کنند و سفره ی گاهنبار را در پسکم مس می گسترانند و آن چه که برای سفره ی مراسم لازم است بر آن می گذارند.خشکباری که برای لرک گهنبار فراهم می شود با لرک جشن خوانی و سدره پوشی اندکی تفاوت دارد.لرک گاهنبار مخلوطی از خرما ، سنجد ، کشمش ، بادام ، گردو ، برگه ی هلو و انجیر خشک است که آنها را در دستمال بزرگی به نام چادر شب می ریزند و آن را کنار سفره در پسکم مس پهن می کنند و روی آن را یک عدد سیب یا انار قرمز با چند شاخه ی گیاه موُرد می گذارند.مردم هر روستا با موبد و دهموبد به تدریج در خانه یی که گاهنبار در آن برگزار می شود حاضر می شوند.موبد و دهموبد در پسکم مس و به کنار سفره گهنبار می روند و شرکت کنندگان در پسکم های دیگر ، اتاق ها و حیاط خانه می نشینند.دهموبد با صدای بلند نام درگذشتگانی را اعلام می کند که گاهنبار به یاد و از دهش آنها برگزار می شودسپس با درخواست وی شرکت کنندگان برای نو کردن کُشتی ، همه به پا می خیزند ، هماهنگ با موبد رو به سوی روشنایی می کنند و هم آوا با وی اوستای کشتی می خوانند.
پس حاضران ، کشتی را از کمر باز می کنند و در هنگام نیایش آن را دوباره بر کمر می بندند و در پایان نیایش می نشینند.با اعلام دهموبد ، یکی از بانوان که در تدارک خوراکی سنتی است در آغاز گاهنبار ، سیر و سداب را نیز تهیه می کند آن را در تاس یا کاسه ی مسی یا روزین می ریزد و به پِسکَمِ مَس می آورد
موبد اوستای آفرینگان گاهنبار را می سراید. در این هنگام دهموبد میوه های داخل سینی را به وسیله ی کارد به اندازه های مناسب می بُرد ، اوستا خوانی موبد و همکاری حاضران و دهموبد ادامه می یابد.
در پایان مراسم دهموبد مقداری لُرک را به هر نفر می دهد و سپس سینی میوه را که « درون » یا « درین » نام دارد جلوی همه می برد تا هر کس پاره ای میوه برای خوردن بردارد.در برخی گاهنبار ها همراه با لرک ، یک یا چند قرص نان هم به شرکت کنندگان می دهند ، این نان که کوچک تر از نان معمولی است « لووگ » نام دارد.در بعضی گاهنبار ها خوراکی های مخصوصی مانند آش و آبگوشت نیز تهیه می شود.
در کرمان دو نوع نان دیگر نیز برای سفره ی گاهنبار تهیه می کنند که یکی از آنها « کُلو » نام داردنان دیگر که دور تا دور آن را با خمیر به شکل پرتو های خورشید در می آورند ، نان خورشیدی یا « خورشیدو » می نامند.هفت عدد از این نان را نیز در سفره ی گاهنبار می گذارند.در بعضی از گاهنبار های کرمان پس از این که مراسم به پایان رسید ، لُرک و میوه بین شرکت کنندگان تقسیم می شود سپس با غذایی که در گاهنبار تهیه شده است از میهمانان پذیرایی می شود و به هر نفر یک عدد « کُلو » که در میان آن مقداری « دونو » و « سداو » گذاشته اند می دهند.چنین است كه دادو دهش و نیكوكاری از سنت های دیرینه ما زرتشتیان است .باشد كه با نیكوداشت آنها در پایداری و نگهداری شان كوشا باشیم. ایدون باد